جمعی از نمایندگان مجلس آخوندی شامل ۷۲نفر در نامهای خطاب به سران قوای سهگانه آخوندها و ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام آخوندی کاسه و کوزه وضعیت اقتصادی دولت ورشکسته حسن روحانی را سر زنگنه، وزیر نفت رژیم، شکانده و به تعبیر دیگر خواستار اخراج زنگنه وزیر نفت رژیم از سوی سرکردگان سهقوه شدند. در ادامه زنگنه نیز در مصاحبه روز گذشته پردهها را کنار زد و انزوای بیسابقه رژیم در صحنه بینالمللی را به نمایش گذاشت.
حتی عراق هم با ما راه نمیآید!
روز ۱۶بهمن ۹۷ زنگنه وزیر نفت آخوندها گفت: تحریمها سختتر از شرایط ۸سال جنگ با عراق است. حتی عراق هم حاضر نیست کمترین کمکی برای دورزدن تحریمها به رژیم بکند.
زنگنه گفت: «درباره مذاکرات عراق با ایران موضوع برعکس بوده است. ما دو تا میدان کوچولو را گفتیم بیاین کار کنیم، همانها را هم نمیکنند. ما اصرار میکنیم و آنها کاری نمیکنند. عراق بعد از تحریم ایران، سوآپ ۱۱هزار بشکهای کرکوک را بهدلیل تحریم قطع کرده است. ما الآن داریم ماهی بیش از ۲۰۰میلیون دلار گاز به عراق صادر میکنیم، پولش را نمیدهند. در حال حاضر ایران ۲میلیارد دلار بهدلیل فروش گاز و برق به عراق از این کشور طلبکار است. هر کشوری محذورات خودش را دارد. هیچ کشوری حاضر نیست خودش را فدای ما بکند... هیچوقت نمیکنند».
حتی کشورهایی که از آمریکا معافیت گرفتهاند هم دیگر با ما معامله نمیکنند!
البته حرفها و آه و نالههای زنگنه و سایر مهرهها و مقامهای رژیم خیلی بیشتر است. او همچنین گفته است: «از اروپا، هیچ کشوری جز ترکیه از ایران نفت نمیخرد. یونان و ایتالیا از سوی آمریکا معاف شدهاند اما از ایران نفت نمیخرند و پاسخ تماس ما را هم نمیدهند... من هم با چینیها و هم با روسها حاضر به همکاری بودم اما طرف مقابل هم باید بپذیرد».
وزیر نفت رژیم در ادامه گفت: «برای توسعه فاز ۱۱ با چینیها مکاتبه کردیم و آنها پاسخ ندادند. درباره گاز به پاکستان هم آنها کوتاهی کرده و تعهدهای خود را به صراحت اعلام کردند اما حتی یک متر خط لوله هم نکشیدند».
این تنها زنگنه نیست که اینچنین از وضعیت صادرات نفت، آه و ناله میکند. پیش از او و ماه گذشته زمانینیا، معاون وزارت نفت رژیم هم اعتراف کرده بود: «متأسفانه فشار و نفوذ مالی آمریکا به حدی است که چین، هند، ژاپن، کره جنوبی و بقیه کشورهایی که برای واردات نفت ایران از آمریکا معافیت گرفتهاند حاضر نیستند یک بشکه بیشتر از معافیتی که گرفتهاند از ایران نفت خریداری کنند».
آن روزهایی که آخوندها حرف دیگری میزدند!
هنوز از هنگامی که زنگنه هم مثل روحانی پیدرپی ادعا میکرد که تحریمها هیچ تأثیری بر ما نداشته و ما راههای زیادی برای دورزدن تحریمها داریم زمان زیادی نمیگذرد که کسی فراموش کرده باشد، با این همه یادآوری عین جملات او ضروری است.
در روز ۴تیر زنگنه گفت: «تحریمها تاکنون تأثیری بر روی صادرات نفت نداشته است».
و روز ۱۷تیر هم به گزارشگر صدا و سیمای رژیم دوباره تکرار کرد: «در مقابل سیاستهای نفتی آمریکا ما هم کارهای خود را به پیش میبریم و تاکنون تغییر عمدهای در مقدار تولید و فروش نفت خام ایران حاصل نشده است».
بیشتر از زنگنه، این ضدونقیضگوییهای روحانی در مورد تحریمها است که جلب توجه میکند. روحانی در سخنرانی ۲۲مهر خود در دانشگاه تهران گفت که او هیچ نگرانی بابت اجرایی شدن تحریمهای جدید آمریکا ندارد. و به مردم هم اطمینان خاطر داد که: «آمریکا هر کاری خواسته علیه ما انجام داده است، نه قبل از ۱۳آبان، قبل از ۱۳مهر انجام داده و همه کارها را کرده است. چیزی به نام ۱۳آبانی نیست که مردم را نگران بکند و همهاش تبلیغات است».
واقعیت کنونی چیست؟
در حال حاضر صادرات نفت رژیم به زیر یک میلیون بشکه در روز رسیده و تا ۳ماه دیگر که معافیت ۸کشور خریدار نفت ایران به پایان میرسد، این میزان از نیممیلیون بشکه هم پایینتر خواهد رفت.
اما اکنون این خود روحانی است که هر بار سخنرانی میکند، از شرایط سختی که تحریمها به وجود آورده آه و فغان سرمیدهد.
کارشناسهای حکومتی چه میگویند؟
کارشناسان اقتصادی همسو با روحانی، در اینباره بهتر و صریحتر حرف میزنند. از جمله یکی از آنها به نام صادقالحسینی در نشستی با وزیر امور اقتصادی و دارایی اعتراف میکند: «شرایط حال حاضر ما از دوران جنگ سختتر است؛ تحریمها سختتر است... و ما با اینکه میدانستیم قرار است تحریم شویم ولی آمادگی لازم را کسب نکردیم».
وی میافزاید: «باید به سمت جراحی بزرگ برویم. اگر سال آینده مشکلات سال ۹۶ تکرار شد دیگر برقراری بسته حمایتی ارزش نخواهد داشت».
اما جراحی بزرگ و تصمیم بزرگ چیزی نیست که از ولیفقیه ساخته باشد. همین وضعیت موجب شده که یکی دیگر از کارشناسان همسو با باند روحانی به نام ناصر فکوهی میگوید: «همه چیز گویی معلق است و همه در انتظار چیزی که معلوم نیست چیست، بهسر میبرند! وقتی اوضاع نامطلوب باشد و هیچ چشماندازی هم برای خروج از تونل وجود نداشته باشد».
از چشمانداز کمکهای مردمی چه خبر؟
برخی عناصر و مهرههای رژیم ادعا میکنند که باید با الگوبرداری از اوراق قرضهٔ دکتر مصدق با کمک مردم مشکل را حل کنند! اما این قماش کارشناسها و مهرههای حکومتی گویا فراموش کردهاند آن مردمی که میتوانند و باید از آخوندها اوراق قرضه ملی بخرند و زیر بال و پر رژیم را گرفته و از این تنگه عبورش دهند، همین روزها و در همین ساعتهایی که این سطور نوشته میشود، در خیابانهای شهرهای کشور در حال شعار دادن بر ضد رژیمی هستند که یا سپرده آنها را در بانکهای تقلبیاش به سرقت برده، یا کارگرانی هستند که ماهها حقوق و دستمزد شرعی و عرفی و قانونی خود را نگرفته و اینک بر ضد این حکومت دزد قیام کردهاند، یا معلمان هستند یا بازنشستگان یا کشاورزان عاصی که حقابهاشان به تاراج رفته و یا دانشجویانی که اگر یک لحظه فرصت بیابند با شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر روحانی دنیا را پیش چشم آخوندها تیره میکنند!
مردمی که در تمامی این سالها و بهویژه در یکساله اخیر و در جریان قیام با شعارهای کوبنده خود طبل سرنگونی آخوندها را مینوازند! اگر کسی در میان آخوندها و دستگاه حکومتی آنها باشد که روی حمایت این مردم از این فاشیسم مذهبی غارتگر حساب باز کرده باشد باید به سلامت عقلیاش شک کرد!
مختصات کنونی رژیم چیست؟
مردم ما اکنون با رژیمی روبهرو هستند که اقتصادش:
اولا: تماماً «وابسته به نفت» است،
ثانیا اقتصادی است اساساً «واردات محور»
هنگامی که این شریانها یعنی صدور نفت و بازگشت پول نفت به فروش رفته بسته شود، اقتصاد رژیم دچار خفگی خواهد شد. و آن خفگی، رژیم را ناگزیر از رفتن به پای «تصمیمگیری برای تعیینتکلیف» وضعیت موجود خواهد کرد.
تسلیم و مذاکره یا انقباض؟!
البته مهم نیست رژیم کدامیک از این دو راه را انتخاب کند چرا که در چنین شرایطی، رژیم چه کوتاه بیاید و تن به تسلیم و مذاکره بدهد و چه به سمت انقباض و رویارویی با جامعه جهانی به پیش برود، در انتهای هر دو مسیر با عامل دیگری روبهرو خواهد شد که کابوس تمامی سالیان این رژیم بوده است:
روبهرو شدن با ارتش آزادی و مردم! که در بزنگاه تاریخ این چند دهه، به انتظار آخوندها نشستهاند!