رئیسی جلاد چه قبل و چه بعد از تکیه زدن به کرسی ریاستجمهوری نظام ولایت فقیه وعدههای بسیاری در جهت بهبود وضعیت اقتصادی مردم داد.
چهار سال قبل رئیسی جلاد گفته بود: «خدا رحم کرد ما رئیسجمهور نشدیم که دلار بشه ۵هزار تومان». اما الآن دلار از مرز ۵۰هزار تومان هم گذشته
محسن رضایی، معاون اقتصادی وقت آخوند رئیسی هم در ۹خرداد۱۴۰۰ وعده داد: «از مهمترین دغدغههای من این است که ارزش پول ملی را به جایگاه خود برگردانم. ما کاری خواهیم کرد که پول ایران بعد از دلار و یورو، قویترین پول منطقه شود.»
رئیسی هم گفته بود: تورم را طی دو سال، نصف و سپس یکرقمی خواهیم کرد (سایت رئیسی۲۳خرداد۱۴۰۰)
و باز رئیسی: این بحث رفع فقر مطلق از وظایفی است که همین امشب نباید ما اجازه بدهیم یک کسی سر بیشام به بالین بگذارد همین امشب نه فردا شب (۵ اسفند۱۴۰۰).
میتوان صدها مورد دیگر از همین دست وعدههای دروغین را که این جلاد ۶کلاسه و کابینه ضدمردمیاش تاکنون دادهاند، ردیف کرد ولی به همین مقدار بسنده میکنیم
البته امروزه برای مردم ما سرانجامِ این دروغهای وقیحانه و وعدهدرمانیهای سخیف روشن است؛ چون روزانه با پوست و گوشت آنرا لمس میکنند. اما برای روشن شدن بیشتر این موضوع، به اظهارات مهرهها و مقامهای حکومتی و آنچه در رسانههای رژیم منتشر شده، نگاهی میاندازیم
روزنامه حکومتی شرق-۸شهریور۱۴۰۱ با اشاره به تصویری که رئیسی از تحقق وعدههایش بیان کرده، نوشت: «رئیسی در یک ایران زندگی میکند و مردم در ایران دیگر!»
قنبری عضو سابق مجلس آخوندی-۸شهریور۱۴۰۱ گفت: نهتنها «شعارهای رئیسی محقق نشده، بلکه مردم با وضعیت (بحرانی) بیسابقه روبهرو هستند»
محمد مهاجری از فعالان باند موسوم به اصولگرا در۴بهمن۱۴۰۱گفت: «رئیسی این روزها آمارهایی میدهد که همه حیران میمانند؛ از کاهش تورم میگوید و تحقق ایجاد یک میلیون شغل در سال، حال آنکه آثار این اتفاقات را مردم حس نمیکنند (سایت حکومتی آخرین خبر)
مجلس آخوندی-۳ اسفند۱۴۰۱: اصغر سلیمی خطاب به رئیسی جلاد: قرار بود بیایید اوضاع مردم بهتر شود که نشد و بدتر و بدتر از این شد
دلخوش اباتری-۳ اسفند۱۴۰۱: اوضاع اقتصادی روزبهروز بدتر میشود. دولت را گفتند فرمانده اقتصادی کشور، آقا این چه جور فرماندهی اقتصادی است؟
حبیبزاده، عضو مجلس آخوندی از بوکان۲۱ اسفند۱۴۰۱: بیشترین نرخ تورم را بعد از جنگ جهانی دوم داشتیم و شاهد قتلعام اقتصادی مردم هستیم! به جای قطار پیشرفت، قطار تورم و بیکاری در حال افزایش سرعت است!
اما چرا وضعیت به نقطه کنونی رسیده است؟ آیا رئیسی جلاد واقعاً نمیخواهد این اوضاع، بهخصوص وضع معیشتی مردم را تغییری بدهد، چرا که میفهمد ادامه آن، قیامهای بنیانکن را در پی دارد؟ پاسخ این است حتی اگر بخواهد، ساختار نظام ولایت فقیه چنین امکان و اجازهای به او نمیدهد. چون این حاکمیت، بنیادش بر چپاول و سرکوب بنا شده و تمام بودجه و سرمایه مملکت توسط ارگانهای سرکوب و غارت بلعیده میشود و هر چقدر هم در این رابطه کم بیاورند، باز با دست کردن در جیب مردم آنرا تأمین میکنند. در این رابطه هم اظهارات مهرهها و کارشناسان خود رژیم گویاست
حسین راغفر کارشناس حکومتی: «بهطور قطع، دولت عامل گرانی نرخ ارز است. دولت هر صبح به بانکها و صرافیها اعلام میکند که امروز نرخ دلار و نرخ ارز چقدر باشد و چقدر بفروشند. دولت بهدلیل کسری بودجه نسبت به افزایش نرخ ارز اقدام کرده است. منافع عدهیی سودجو و غارتگر در این وضعیت، گرانی ارز است. مشکل دیگر بانکهایی هستند که به غدههای سرطانی تبدیل شدند. اما موضوع این است که این بانکها و مجموعهها متعلق به بنیادها و ستادها هستند» (خبرگزاری حکومتیایلنا۲۶آذر۱۴۰۱) –
ناگفته نمانَد که بنیادها و ستادهای مذکور همه متعلق به سپاه و بیت خامنهای است
سایت حکومتی رویداد۲۴-۷فروردین۱۴۰۲: «افزایش ناگهانی قیمت دلار با تصمیم خود دولت» است و اکنون «افکار عمومی باور دارند که دولت بهعنوان دارنده بیشترین منابع ارزی، هر زمان با کسری بودجه مواجه میشود، دست بهافزایش قیمت ارز میزند و از این طریق هم نقدینگی بازار را جمع میکند، هم کسری بودجه خود را مرتفع میسازند»
قربانیفر اقتصاددان حکومتی روز دوشنبه ۷فروردین ۱۴۰۲، در گفتگو با رسانه حکومتی اقتصاد ۲۴گفت: «بودجه بیشتر نهادها بهویژه نهادهای انقلابی (منظور سپاه و بسیج و...) بین ۳۵ تا ۴۵درصد زیاد شده است»
و مجلس رژیم روز۱۰ اسفند۱۴۰۱تصویب کرد: «بسیج از پرداخت پول برق، گاز، آب، فاضلاب و عوارض شهرداری معاف شد» (سایت حکومتی آفتاب)
و پاسدار قالیباف هم روز ۲۲ اسفند۱۴۰۱ اعتراف کرد: «ما فرار مالیاتی زیادی داشتیم، پردرآمدها که شرکتها و مجموعهها را شامل میشوند و باید ۷۰درصد مالیات را بدهند، اصلاً مالیات نمیدهند و ما مالیات را عمدتاً از افراد جزء میگرفتیم» (یعنی طبقه محروم و فقیر)
بنابراین با همین مختصر میبینیم که تمام وعدههای رئیسی جلاد، پوشال و دروغی بیش نبود و بیتردید او دارد باد میکارد و طوفان درو خواهد کرد. این واقعیت را محمد مهاجری از مهرههای باند غالب رژیم اینگونه پیشبینی کرده:
«نمیدانم تا چه زمانی این رویکرد منفی میخواهد در دولت ادامه پیدا کند تا دولت متوجه شود که این دستاوردسازیها و آمارسازیها دولت را با سر بهزمین خواهد زد» (سایت حکومتی آخرین خبر-۴بهمن۱۴۰۱)
و بالاخره هم او در روز ۶فروردین۱۴۰۲هم گفت: بهلحاظ وقوع ناآرامیهای اجتماعی شاید بتوان آنرا به زلزله تشبیه کرد. اینکه یک ماه دیگر، دو ماه دیگر یا شش ماه دیگر با چه وسعتی زلزله بیاید معلوم نیست. من معتقد هستم جامعه ما روی گسل است. میشود پیشبینی کرد که این گسل فعال است. داستان مهسا امینی یک جرقه بود. امکان اعتراضات در پس یک جرقه دیگر وجود دارد.
م.امید
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است