728 x 90

رژیم گیر کرده در چنبره بحرانها و محاصره قیام!

رژیم گیر کرده در چنبره بحرانها و محاصره قیام
رژیم گیر کرده در چنبره بحرانها و محاصره قیام

 قرار گرفتن نظام ولایت فقیه در چنبره بحرانهای لاعلاج و محاصره قیام‌کنندگان دلیر ایران، آن‌چنان آن را در بن‌بست قرارداده است،  که توان و قدرت خروج از محاصره قیام و این بحرانها را ندارد، بلحاظ درونی نیز با تلاطم و تضادهای فزاینده‌یی مواجه شده است.
درهم ریختگی درونی حکومت آخوندی در این روزها به‌حدی است که عناصری از باند روحانی باند خامنه‌ای را متهم می‌کنند که درصدد ایجاد هرج ومرج هستند!، متقابلاًً باند خامنه‌ای نیز همه مشکلات را به‌گردن دولت روحانی می‌اندازد.
غلامرضا ظریفیان یکی از عناصر باند روحانی باند مقابل را متهم به ایجاد خشونت و تنازع بیشتر می‌کند و در زمینه کارکرد و وضعیت فعلی آن می‌گوید:”با طرد امر اصلاحی و اصلاحات سعی دارند کشور را به سمت نوعی شورش و از هم‌پاشیدگی هدایت کنند.“
این مهره حکومتی عملکرد باند خامنه‌ای را در راستای آسیب رساندن به کشور(بخوانید حاکمیت آخوندی) ارزیابی می‌کند:”درعین حال  مراقب کسانی که تزریق خشونت و نفرت می‌کنند، باشیم زیرا آسیب جدی به کشور وارد می‌سازند.“(سایت رویداد 24- 12بهمن 96)
آخوند محمدعلی ابطحی از باند روحانی نیز به هرج ومرج درونی حاکمیت اذعان می‌کند و در این رابطه می‌گوید:”هر وقت مدیری مورد انتقاد قرار می‌گیرد به جای پاسخگویی به انتقادات؛ خودش همان انتقادات را با صدای بلندتر اعلام و عملاً منتقدان را خلع‌سلاح می‌کند. بخش‌های مختلف حاکمیت باید در کنار یکدیگر قرار گرفته و به‌طور کلی به خواست مردم توجه کنند.“(روزنامه اعتماد12بهمن 96)
البته این توصیه آخوند ابطحی به باندهای حاکمیت که ”در کنار یکدیگر“ قرار بگیرند، دیر هنگام و مفید فایده به‌حال زار و نزار حکومت آخوندی نخواهد بود. وانگهی گوش شنوایی هم در میان هر دوباند به این وجود ندارد.
 زیرا اگر با گفتاردرمانی تضادهای درونی رژیم حل می‌شد، تا کنون بزرگتر از ابطحی یعنی خمینی دجال، علی خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی، و... این حرفها را زده‌اند، اما  هیچ سودی برای نظام نداشته  و پس از هر توصیه‌ای از آنها در زمینه وحدت باندها هنوز مرکب حرفهایشان خشک نشده روز از نو روزی از نو مجدداً شعله‌های جنگ باندی شعله ورتر از قبل شده است.
سایت مشرق از باند خامنه‌ای برای دربردن این باند از زیر بار اوضاع آشفته کنونی،  تمامی کاسه کوزه‌ها را بر سر روحانی می‌شکند و او را مسبب همه خرابکاریها می‌داند:” جناب روحانی گفتند: " باید صدای مردم را شنید". بسیار خوب، خوب است به جای بازی در نقش اپوزیسیون و فرار به جلو جنابعالی هم بخشی از صدای مردم را بشنوید؛ قاطبه مردم و حتی هواداران جنابتان از نابسامانی اقتصادی، ناکارآمدی وزرای جنابعالی، بیکاری جوانان، وعده‌های توخالی انتخاباتی، 4سال وعده‌های پوچ برجامی، وزرای میلیاردی کابینه،اختلاسهای ریز و درشت برخی دولتمردان، حسین فریدون ها و خیلی موارد کوچک و بزرگ دیگر از شخص جنابعالی گله‌مندند.(سایت مشرق 12بهمن 96)
خبرگزاری سپاه پاسداران ضدخلقی(فارس)12بهمن 96 روحانی و باندش را مورد حمله قرارمی‌دهد و می‌نویسد: ”برخی مسئولان به‌گونه‌یی عمل می‌کنند که دیگران منتظر رفتن آنها هستند،مسئولی که لیاقت لازم را ندارد باید برود.
به گونه‌یی در مردم باشید که اگر از بین آنها رفتید ناراحت شوند، اما برخی از افراد در صحنه قدرت به‌گونه‌یی عمل می‌کنند که دیگران منتظر رفتن آنها هستند.“
صادق زیبا کلام از باند روحانی نیز اذعان می‌کند که مردم هیچ پشیزی برای پزهای اعتدالی آخوند حسن روحانی و قمپز های به‌اصطلاح اصلاح طلبانه باند موسوم به اصلاح‌طلب نظام قایل نیستند، زیرا ”مقدار زیادی از اقبال عمومی را از دست دادند، از نظر رفتاری با اصول‌گرایان تفاوتی پیدا نمی‌کنند“
زیباکلام سپس برای باند موسوم به اصلاح‌طلب چنین نسخه می‌پیچد: ”اصلاح‌طلبان باید کاستی‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را برای مردم توضیح دهند و بگویند چه کار می‌توانستند انجام دهند که نکرده‌اند و بگویند چه چیزهایی دست آنها نیست. اما آنها هم مثل آقای روحانی رویشان را به سمت دیگری گرفته‌اند و نمی‌خواهند نارضایتی‌ها را ببینند.آنها اصلاً توجهی به اعتراضات مردم نشان ندادند و درست رفتاری کردند که اصول‌گرایان از خود نشان می‌دهند“(روزنامه دنیای اقتصاد12بهمن 96)
اگر چه این مهره به‌اصطلاح اعتدالی و یا  موسوم به اصلاح‌طلب در این جملات به واقعیتهای زیادی اعتراف می‌کند. اما  این گفته وی که باند موسوم به اصلاح طلب”مقداری از اقبال عمومی را“ از دست داده هم شیادانه وهم فریبکارانه است.
زیرا آن‌چنان که خودش در جمله دیگری اذعان می‌کند که باند موسوم به اصلاح‌طلب تفاوتی با باند خامنه‌ای ندارد، هر دوباند در میان مردم هیچ اقبالی ندارند و ضدمردمی و سروته یک کرباسند. 
گواه این واقعیت  شعار مردم ایران در نفی هر دوباند در شعار”اصلاح طلب، اصول‌گرا، دیگه تمام شد ماجرا“ است.
خود صادق  زیبا کلام در این جمله که باند موسوم به اصلاح‌طلب ” از نظر رفتاری با اصول‌گرایان تفاوتی پیدا نمی‌کنند“، به این واقعیت اذعان کرده است و...
تضادهای رشد یابنده  درونی، اظهارات و افشاگریهای مهره‌های  باندها  علیه یکدیگر،  نق زدن آنها،  و همه اظهاراتی که در فوق به آنها اشاره شد، تداعی کننده ماههای پایانی حکومت شاه است.
در این ماهها رژیم شاه در بن‌بست کامل بود و شاه هم حیران و سرگردان از قیامی که روزانه در تمامی کشور جریان داشت، با این وجود زبان عده‌یی نیز در درون نظام  علیه او دراز شده بود.  
اکنون نیز بن‌بست این حاکمیت در تمامی پهنه‌ها و به‌خصوص بن‌بست آن در زمینه چاره‌جویی برای قیام مردم،باعث چنین وضعیت هرج و مرجی در درون آن شده است.
  به مصداق کی بود کی بود من نبودم همه همدیگر را به خراب کردن اوضاع متهم می‌کنند، اما هیچ کس نیست که در این اوضاع مغلوبه مسئولیت بپذیرد.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/0e4cace3-bf2f-41f8-b00f-aa364c6491b0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات