برای ایجاد و ساخت هر بنایی بسته به نوع بنا و ساختمان مصالح خاص خودش را باید تهیه کرد. مصالح بنای عظیم انقلاب چیست؟
آگاهی، سختکوشی، از خودگذشتگی و پاکبازی همراه با درد و رنج و بیخوابی و دویدن و دویدن و باز هم دویدن...
اینها آجرهای بنای عظیم انقلاب هستند. اما این آجرها را با چه چیزی باید به هم پیوند داد و روی هم چید تا فرونریزد؟
فدا و صداقت و مایهگذاری بیچشمداشت!
اما این متاع در هر بازاری یافت نمیشود. کسانی که بیش از نیم قرن در پی بنای این انقلاب از جان و دل مایه گذاشته و آن را تا به اینجا رساندهاند تبلور مادی آن را در قامت سازمانی با صدهاهزار شهید و شکنجهشده تجسم کردهاند. اینها همان نقشآفرینانی هستند که هنوز خستگی تظاهرات و راهپیمایی با شکوه چند هزار نفره پاریس را از تن نزدوده راهی دیار دیگری برای رساندن صدای مردم ستمدیده خود میشوند.
یارانی که هرگز نگذاشتند بهرغم سرکوب و اختناق رژیم صدای مردم در حصار دیوارهای اختناق باقی مانده و به خارج از مرزهای ایران نرسد. هوادارانی که در ۱۴سال پایداری اشرفیهای قهرمان کمربند حفاظتی بینالمللی دور آن کشیده و در این مدت حداقل ۶۰۰– ۷۰۰تجمع و تظاهرات و راهپیمایی در حمایت از خواستههای مردم و مقاومتشان برگزار کردهاند.
و حالا این اشرفننشانها صدای کانونهای شورشی داخل کشور شدند تا به همراه کانونها که با فعالیتهای شبانهروزیشان ضربات مهلکی بر تور اختناق و خفقان رژیم وارد میکنند، جوانههای امید و انقلاب را در دل مردم رویانده و دشمن را باز هم پسبرانند.
به همبن دلیل هم است که جیغ رژیم را درآوردهاند. مثلاً در بعضی از شهرها رژیم از اینکه عکسهای خمینی و خامنهای به آتش کشیده نشود شبها آنها را جمع کرده و روزها نصب میکنند. یا اینکه رژیم در مقابل تظاهرات و راهپیمایی ۲روزه مقاومت در ورشو برای روحیه دادن به نیروهای وارفته خود میگوید که این نفرات لهستانیها بودند که در ورشو بر علیه رژیم تظاهرات میکردند.
جعل و خبرسازی با هدف روحیه دادن به نیروهای وارفته رژیم پس از خروش ایرانیان در ورشو
و چنین است که مقاومت با حضور خود در هر کجا که منافع و مصالح مردم در مقابله با دیکتاتوری ایجاب نماید به سرعت برمیخیزد و در هر شرایط و هر مکان و حالتی، با دفاع فعال از منافع انقلاب و مردم، راه را بر دشمن میبندد و بر خواستهٔ خلق قهرمان پای میفشرد.