دیدار سه روزهٔ رئیسجمهور فرانسه از آمریکا و مذاکرات ماکرون و ترامپ که بهطور عمده روی برجام و تعیینتکلیف آن متمرکز بود، پایان یافت؛ اما نتایج این دیدار موضوع اظهارنظرها و تحلیلهای مختلف و متعددی است که در ۲جهت معکوس گمانهزنی کردهاند و این ۲وجه هم در رسانههای خارجی و هم در رسانههای رژیم دیده میشود. خلاصه اینکه هنوز نمیشود فهمید که بالاخره نتیجه نهایی این دیدار چه بود و روز ۲۲اردیبهشت که مهلت ضربالاجل به پایان میرسد، ما شاهد چه چیزی خواهیم بود؟ هنوز هیچ خبر و موضع رسمی اعلام نشده و طبعا اگر گفته میشد، شاهد این پراکندگی نظرها و تحلیلها نبودیم. ترامپ هم هر بار که مورد سؤال قرار گرفته، گفته بهزودی خواهیم دید، یا گفته در ۱۲می مشخص خواهد شد. در حرفهای ماکرون هم اشاراتی به هر ۲وجه قضیه دیده میشود.
برایان هوک، رئیس اداره سیاستگذاری وزارتخارجه آمریکا و مشاور ارشد وزیر خارجه که روز چهارشنبه(۲۵آوریل) با رادیو ملی آمریکا(ان.پی.آر) گفتگو میکرد، در پاسخ به این سؤال که اگر به فرض ایران حاضر به مذاکره دربارهٔ توافق جدیدی باشد، آمریکا و اروپاییها در برابر محدودیتهای بیشتر، چه چیزی برای ارائه دارند، گفت: «اگر به تاریخ پیش از برجام نگاه کنید، ایران جزیی از مذاکرات نبوده است و...» هوک آنگاه در پاسخ به این سؤال که: «آیا این به آن معنی است که شما چیزی به ایران نمیدهید و فقط به آنها فشار خواهید آورد؟» گفت: «فکر میکنم آنچه رئیسجمهور درخواست کرده، یک توافقنامه تکمیلی با متحدان اروپایی است تا ایالات متحده امکان ماندن در این توافق را پیدا کند. هنوز به آنجا نرسیدهایم، اما پیشرفتهایی کردهایم».
اما در واکنشها و مواضع رژیم هم در رابطه با این دیدار و خبرهای حول آن هر ۲وجه قضیه دیده میشود. از یک طرف روزنامههای باند خامنهای با تیترهایی از قبیل اروپا زانو زد و امثالهم حرفشان این است که اروپا به خط آمریکا آمده و تمکین کرده و روحانی و باند او هم تسلیم شدهاند. چرا که به هر حال رژیم اول انتظار داشت که اروپا مثل زمان اوباما تحت عنوان شرایطی که بهعنوان فرمالیته مطرح میکند، امتیازات مختصر و صوری از رژیم بگیرد و با آن ترامپ را راضی کند، اما الآن میبیند که شروط اروپا جدی است به همین جهت میگوید اروپا زانو زده است. و باند خامنهای آه و فغان میکنند که اگر بخواهیم به خط اروپا برویم باید موشکی و منطقهیی را بدهیم و از همین جا توی سر روحانی میزنند.
خود روحانی هم در سخنرانیاش در تبریز خیلی هارت و پورت کرد و حتی رئیسجمهور آمریکا را مورد طعنه قرار داد. اما بنا به تجربهیی که در برجام هم داریم، این قبیل حملات میتواند معنی معکوس داشته باشد و به هر حال از آن نمیشود فهمید که رژیم چه چیزی از مذاکرات واشینگتن گرفته است. از حرفهای روحانی میشود این طور برداشت کرد که اگر آمریکا خارج شود، ما (رژیم) هم خارج میشویم. آنطور که سردبیر سابق روزنامه الشرقالأوسط گفته: بدون شک تهران از تصمیم ترامپ میترسد و بسیار نگران است، این رژیم وعدههایی در مورد امتیازهای تشویقکننده فرستاد از جمله آزادی زندانیان آمریکایی در ایران در مقابل عدم نقض توافقنامه هستهیی.
اما چرا طرفین یعنی آمریکا و اروپا از یک طرف و رژیم از طرف دیگر بهوضوح اعلام نمیکنند که وضعیت از چه قرار است و بالاخره تصمیم چیست؟
تا آنجا که به رژیم مربوط است بین بد و بدتر گیر کرده ولی از آنجا که زمینه و شرایط برجام و معامله وجود ندارد، روحانی با این لحن حرف میزند، یعنی از برد بردی که امتیازی بگیرد خبری نیست.
از آن طرف آمريکا و غرب هم دست خود را رو نمیکنند چون میخواهند فشار را بر رژیم بالا ببرند. خودشان گفتهاند که استراتژیشان تشدید فشار بر رژیم است. چون میدانند عدم تعیینتکلیف در درون رژیم بههمریختگی ایجاد میکند و رژیم را در لبهٔ پرتگاه نگهمیدارد. این فشارها حتی بعد از ۲۲اردیبهشت هم ادامه خواهد یافت.
البته ماکرون در آخرین اظهارنظرش در مؤسسه واشینگتن گفت بهنظر من ترامپ علاقهیی به حفظ برجام ندارد و ترک برجام برای او یک تعهد انتخاباتی است. اما این اظهارنظر را عطف به نظر شخص خودش کرد نه اینکه نتیجه قطعی مذاکرات را اعلام کند. میتوان تصور کرد که این هم بخشی از همان استراتژی فشار است تا به رژیم نشان دهد که اوضاع خیلی خطرناک است و باید کوتاه بیاید.