728 x 90

سیمای آزادی و شکوه استقلال

یادداشتی بر بیست‌وسومین گلریزان همیاری با سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران

گلریزان همیاری با سیمای آزادی
گلریزان همیاری با سیمای آزادی

«با این بضاعت اندک کارگری که دارم اگر لایق بدانید مبلغ ۵۰هزار تومان را کمک می‌کنم به تلویزیون ملی ایران سیمای آزادی. چون می‌خواستم در این گلریزان شرکت کنم این مبلغ را از هزینهٔ خوراک بچه‌ام زدم. امیدوارم از من پذیرا باشید والا که این مبلغ اصلاً گفتن نداشت».

تماس تکان‌دهنده‌ یک هموطن از استان البرز با سیمای آزادی

 

تاریخ تولد گلریزان

۱۲سال پیش یعنی در ۷خرداد ۸۵ برنامه‌ای در سیمای آزادی، تلویزیون ملی ایران آغاز شد که می‌شود گفت نماد همیاری با مقاومت ایران نام گرفته است. این برنامه را چرا «گلریزان» می‌نامیم؟

یکی از مجریان سیمای آزادی علت را در چند جملهٔ کوتاه توضیح می‌دهد:

«۱۲سال پیش در جستجوی راه‌حلی برای تأمین هزینه‌ها بودیم. ما فردبه‌فرد با ایرانیان تماس می‌گرفتیم. هموطنی به ما گفت نمی‌شود برنامه‌ای بگذارید که همه زنگ بزنند و کمک کنند و این جرقه‌ای برای برنامه همیاری شد که به‌جای چیدن گل، گلریزان داشته باشیم».

 

دارایی‌های سیمای آزادی 

کسانی که به سیمای آزادی کمک می‌کنند به‌قول برادر مجاهد محمد سیدالمحدثین روی گنج ننشسته‌اند. این کمک‌ها بخشی از هزینهٔ زندگی آنهاست که برای استمرار سیمای آزادی به مقاومت ایران تقدیم می‌شود. به عبارت دیگر این کمک‌ها از جان‌مایه برمی‌خیزد، محصول یک اعتماد به پیشتازان آزادی است. به همین دلیل ارزشمند و مسئولیت‌آفرین است.

در این تماس دقت کنید:

یک هموطن از استان البرز:

«با این بضاعت اندک کارگری که دارم اگر لایق بدانید مبلغ ۵۰هزار تومان را کمک می‌کنم به تلویزیون ملی ایران سیمای آزادی. چون می‌خواستم در این گلریزان شرکت کنم این مبلغ را از هزینهٔ خوراک بچه‌ام زدم. امیدوارم از من پذیرا باشید والا که این مبلغ اصلاً گفتن نداشت».
در نمونه‌ای دیگر برانگیختگی یک هموطن مقیم آمریکا را نسبت به تقدیم شام یک خانوادهٔ ایرانی به سیمای آزادی نگاه کنید:

«پرهام از آمریکا - با سلام و دست‌مریزاد به کانونهای شورشی که با فعالیت‌هایشان خواب را از چشم آخوندها برده‌اند. در مقابل آن خواهری که از ایران نان خشک‌شان را به نمایش گذاشتند و شام شبشون را به سیمای آزادی تقدیم کردند، دیگر جایی برای ما نمی‌ماند. من مبلغ ۵۰۰هزار دلار تقدیم می‌کنم».

«نان خشک»‌ی که به‌عنوان قوت لایموت و ته سفرهٔ یک خانوادهٔ فقیر ایرانی تقدیم سیمای آزادی ایران می‌شود، از آن نوع دارایی‌هاست که قابل خریدن با تمام دارایی‌های زمین نیست. پیام تکان‌دهنده‌ای که در این نثار ارزشمند وجود دارد، از تمامی حصارها می‌گذرد و درست در ته ته قلب‌ها می‌نشیند. این آن قدرتی است که مقاومت ایران به یمن بذل خون‌ها و جانهای ارزشمند از آن برخوردار شده است. چنین قدرتی قابل خریدن نیست. اگر حاکمیت آخوندی توانست اعتمادها را سر ببرد و ارزش‌های انسانی را به‌دار بکشد اما مقاومت ایران و خلق محبوبشان آن را زنده نگاه‌داشتند. اگر هیچ کمک دیگری به سیمای آزادی نمی‌شد، همین یک کمک برابر با تمام مال‌التجاره‌های دنیا بود.

 

سیمایی که تنها به سوی مردم خویش دست دراز می‌کند

بیست‌وسومین همیاری در عین‌حال صحنهٔ تجلی عشق‌، عواطف و احساسات پاک هموطنان عزیز ایرانی نسبت به مقاومتی بود که جز مردم خویش پناهگاه و پشتیبانی نمی‌شناسد و به آن افتخار هم می‌کند. بله سیمای آزادی فقط به سوی مردم خویش دست دراز می‌کند. به‌قول یکی از همیاران:

«هیچ خجالت نمی‌کشیم که دست کمک را به سوی هموطنان دراز کنیم. به‌خاطر این‌که می‌خواهیم مستقل باشیم، به هیچ دولتی وابسته نباشیم. در غیراین‌صورت اگر این‌طور بود نمی‌توانستیم ۴۰سال در مقابل سیستم سرکوبگر و اروپای معامله‌گر روی پای خودمان بایستیم».

 

مشابهت تاریخی همیاری با فروش اوراق قرضه در زمان مصدق

یکی از هموطنان بیست‌و‌سومین همیاری را با کمکهای مردمی به پیشوای آزادی، دکتر محمد مصدق تشبیه کرد.

خسرو پرورده از سوئد: «وقتی به همیاری فکر می‌کنم برایم خاطرهٔ دوران مصدق کبیر زنده می‌شود. ما یاد می‌کنیم از یارانی که به مصدق جواب مثبت دادند و هر چه در توان داشتند و فرش خانه‌شان را فروختند و مصدق را یاری کردند و در تاریخ ما ماندگار شدند و ما آنها را گرامی می‌داریم».

این گفته چه با مسماست!

در سال ۱۳۳۱ که دولت ملی دکتر مصدق به‌دلیل مشکلات اقتصادی ناشی از عدم فروش نفت با وضعیت دشواری روبه‌رو بود. دست‌به‌دامن مردم ایران و دست به چاپ اوراق قرضه ملی زد. هر برگ از اوراق قرضه ۱۰۰ریال ارزش داشت و به‌مدت ۲سال به داوطلبان فروخته می‌شد. مردم برای کمک به پیشوای فقید آزادی در برابر ارتجاع و استعمار،‌ به‌صورت گسترده دست به خرید این اوراق زدند. برخی حتی جهت کمک به دولت مبلغی را که کمک کرده بودند دریافت نکردند.

 

یک نمونه از اوراق قرضه ملی در زمان دکتر محمد مصدق

یک نمونه از اوراق قرضه ملی در زمان دکتر محمد مصدق

 

سیمای آزادی، سیمایی برای مردم 

وقتی یک سیستم تبلیغاتی اعم از تلویزیون، رادیو یا روزنامه و... وابسته به نهاد یا کشوری باشد و توسط قدرتی تأمین مالی شود، طبعاً که باید سیاست‌ها و منافع آن نهاد و قدرت را دنبال کند. شکوه استقلال سیمای آزادی در این است که چون به مردم خود وابسته است و تنها دستش به سوی آنها دراز است، بنابراین تنها و تنها منافع آنها را نمایندگی می‌کند و این همه آن چیزی است که سیمای آزادی را از بقیه سیستم‌های تبلیغاتی... متفاوت می‌کند.

بیست‌وسومین گلریزان همیاری با سیمای آزادی، با تمام ویژگی‌هایی که داشت و انگشت‌شماری از آن را برشمردیم، به‌روشنی مبین شکوه استقلال این رسانه ملی و مردمی است که تنها سودایش آزادی مردم ایران است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/116d98aa-9eed-4029-b927-482773f430d6"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات