روحانی که عامل پیشبرد طرح خلیفهٔ ارتجاع در لغو قرنطینهٔ نیمبند و کشتار جمعی مردم در مسلخ کروناست، با شیادی میکوشد دو خط متناقض را در توجیه این تصمیم جنایتکارانه و هولناک پیش ببرد. نخست آنکه با لودگی و دروغگوییهای وقیحانه مدعی است بیماری کرونا را مهار کرده و در این رابطه از همهٔ کشورهای اروپا و آمریکا که همچنان قرنطینه هستند و تعطیل فعالیتهای اقتصادی را ادامه میدهند، موفقتر بوده و اوضاع هم رو بهپیش است و او بهاتکای ساختار توانمند بهداشت و درمان کشور میتواند هم سلامت مردم را تضمین کند و هم چرخ اقتصاد و تولید را بهحرکت درآورد.
شکست و رسوایی هر دو توجیه روحانی
از طرف دیگر، روحانی تلویحاً اعتراف میکند که قادر بهادارهٔ کشور در شرایط قرنطینه نیست، او روز پنجشنبه (۲۸فروردین) هم در همین جهت گفت که ما با دو ویروس درگیر هستیم. کرونا و تحریمها! پیش از این هم گفته بود که میلیونها مردم محروم که اگر یک روز کار نکنند همان روز گرسنه میمانند و بههمین دلیل چارهیی جز لغو قرنطینه نیست.
اما این هر دو توجیه شکستخورده و از جانب مهرهها و رسانههای رژیم رد شده است. در برابر تلاش روحانی برای عادیسازی و آمارسازیهای مسخرهٔ وزارت بهداشت و درمان رژیم که میکوشد وانمود کند که منحنی کرونا روند نزولی پیدا کرده و مدت یک هفته است که هم آمار درگذشتگان وهم آمار مبتلایان هر روز کاهش نشان میدهد. تقریباً تمام عناصر و لایهٔ مدیریت رژیم با ذکر ارقام و نمونههای مشخص میگویند که منحنی گسترش کرونا همچنان صعودی است و با توجه بهلغو قرنطینه و از میان رفتن فاصلهگذاری اجتماعی، چشمانداز گسترش بیماری و ازدیاد مرگ و میر بهشدت وحشتآور است و روزهای سیاه و فاجعهباری در پیش است.
از سوی دیگر روضهٔ نداریم و نمیتوانیم روحانی با سس تحریم هم که بیشتر رو بهخارج بوده، با چالش بسیار حتی از درون خود رژیم مواجه شده و هر روز عناصر و رسانههای حکومتی بیشتری، این نکته را مطرح میکنند که با وجود نهادها و بنیادهایی مانند مستضعفان و بنیاد امداد خمینی و امثالهم که ظاهراً فلسفهٔ وجودی آنها کمک بهمحرومان و مستضعفان است و هر کدام ثروتهای عظیم چندین میلیارد دلاری را گرد آوردهاند، ظرفیتهای اقتصادی و منابع مالی مکفی برای قرنطینه کردن کل کشور و تأمین معیشت مردم، همچون سایر کشورها وجود دارد.
روند رو بهگسترش مطالبات از داخل رژیم
نخست مسعود رجوی رهبر مقاومت بر این واقعیت دست گذاشت و طی پیامی بهتاریخ ۱۷اسفند ۹۸گفت: «خامنهای باید ۱۰۰میلیارد دلار سرمایه و داراییهای «ستاد اجرایی فرمان خمینی» ملعون و ثروت عظیم انباشته در تعاونیهای سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و بنیاد مستضعفان و پولهایی را که در عراق و سوریه و یمن و غزه و لبنان هزینه میکند بهبهداشت و درمان مردم ایران اختصاص دهد.
رژیم با همین سرمایه و پول میتواند از طریق بهداشت جهانی و صلیبسرخ بینالمللی بدون هیچ محدودیتی برای مقابله با کرونا دارو و تجهیزات پزشکی تهیه کند و در اختیار بیمارستانها و مردم قرار بدهد».
پس از آن بود که این واقعیت از گوشه و کنار رژیم مطرح شد و این سؤال هر روز قوت بیشتری گرفت که چرا خامنهای بهجای فرستادن میلیونها انسان بیگناه بهقربانگاه کرونا بهسراغ ثروتهای عظیم انباشتهٔ خود که میزان آن بیش از ۲۰۰میلیارد دلار تخمین زده میشود و بهسراغ سایر منابع عظیم ثروت که آنها هم در تیول اوست، نمیرود؟
نگاهی بهبرخی از آنچه طی همین روزهای اخیر در این رابطه گفته و نوشته شده، میتواند روشنگر باشد:
صد تن از اساتید دانشگاه و چهرههای سیاسی و اجتماعی طی بیانیهیی خطاب بهولیفقیه ارتجاع او را مسئول اول تبدیل اپیدمی کوید ۱۹به یک فاجعه ملی» خواندند و از جمله این سؤال را مطرح کردند که: «آیا سرمایهها و امکانات فراوان اَبَرمؤسسات اقتصادی زیرمجموعه آقای خامنهای (مثل آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام و …) که در اصل همگی متعلق بهملت ایران است، تنها باید در راهپیمایی اربعین و مخارج گسترده بیت ولیفقیه بکار رود و نه در این امر خطیر ملی؟».
بهرام پارسایی عضو مجلس ارتجاع در مجلس با بیان اینکه همیشه مردم برای نظام بودهاند یک بار هم نظام برای مردم باشد،گفت: «نهادها و سازمانهایی که همیشه از امتیازات خاصی برخوردار بودند از معافیتهای (مالیاتی) برخوردار بودند مثل بنیاد مستضعفان، مثل ستاد اجرایی، آستان قدس، اوقاف همه بیایند دو ماه در خدمت مردم باشند».
روزنامهٔ حکومتی مستقل (۱۹فروردین) نوشت: « دولت و حاکمیت باید با استفاده از ظرفیتهای مالی و اقتصادی بنگاههای بزرگ همانند بنیاد مستضعفان یا آستان قدس و یا سایر نهادهای بزرگی که مالیات هم نمیپردازند بهتامین بخشی از نیازهای مردم در این مرحله اقدام کند».
میرزایی عضو مجلس رژیم: نهادهای مختلف اعم از بنیاد مستضعفان، کمیته امداد و... که منابع مالی خوبی دارند باید پای کار بیایند تا این بحران حل شود.
آخوند مسیح مهاجری: «برای حل قطعی مشکلات باید قدرتهای مالی بزرگی بهصحنه بیایند که از تمکن بسیار بالایی برخوردارند و اموال آنها متعلق بهمردم است. این قدرتهای مالی عبارتند از ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی».
وی افزود: « آنها اگر پولهایی را که در اختیار دارند برای نجات مردم مستضعف خرج نکنند، فلسفه وجودیشان را چگونه میخواهند توجیه کنند؟».
این سؤالات و اعتراضات چنان دامنهای پیدا کرد که یکی از مجریان تلویزیون رژیم در همین رابطه پاسدار فتاح رئیس بنیاد ضد مستضعفان را مورد سؤال و بازخواست قرار داد که واکنش مفتضح و سرکوبگرانهٔ پاسدار فتاح را در پی داشت و این نهاد غارتگر و سردمداران آن را که بهنام مستضعفان اما بهکام آخوندها و پاسداران حاکم، با غارت مستضعفان ثروت بیکرانی را انباشته کردهاند، بیشازپیش در معرض افشا و خشم مردم قرار داد.
این فشارها و اعتراضات موجب شد که این نهادهای غارتگر اجباراً بهیک رشته اقدامات نمایشی و تبلیغاتی دست بزنند.
در همین رابطه پاسدار سلامی سرکردهٔ سپاه پاسداران از تشکیل قرارگاهی موسوم بهامام حسن مجتبی برای کمک و حمایت از سه و نیم میلیون خانوار نیازمند خبر داد گفت که در همین رابطه جلسهٔ مشترکی از جمله با شرکت رئیس بنیاد مستضعفان، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام، رئیس کمیته امداد امام خمینی و رئیس سازمان بسیج تشکیل شده است. اما از این اقدامات مسخره و نمایشی تاکنون هیچ آبی گرم نشده و این قبیل نمایشها هم نمیتواند کسی را فریب بدهد.
روشن است که اگر خامنهای و آخوندها و پاسداران حاکم غم مردم و اندیشهٔ کمک بهآنها را داشتند، از اول بهاین غارتگری وحشیانه مبادرت نمیکردند. غارتی که بیش از ۸۰درصد مردم ایران را بهزیر خط فقر فرو کشیده است. آری خامنهای و آخوندهای حرام لقمه بهاختیار خود حتی از یک ریال از آنچه گرد آوردهاند دست برنمیدارند، این حقوق بهیغما رفته را بایستی بهزور از حلقوم این چپاولگران بیرون کشید و همچنان که رهبر مقاومت رهنمود داده، پولهای غارت شده مردم در بانکهای سپاه و دولت ولایت فقیه باید بهنفع مردم و برای مردم مصادره شود... حق گرفتنی است. باید برشورید و آنرا از حلقوم آخوندهای ضدبشر بیرون کشید». (اطلاعیه شماره۲۲ـ ارتش آزادیبخش ملی ایران ـ ۱۷اسفند ۹۸)