728 x 90

خامنه‌ای؛ ۳شکست اساسی از مقاومت ایران

۳شکست اساسی از مقاومت ایران...
۳شکست اساسی از مقاومت ایران...

نگاهی به یک فراز از سخنرانی خانم مریم رجوی در دومین روز اجلاس جهانی ایران آزاد ۱۴۰۲

فاشیسم دینی در پروپاگاندای خود چنین القا می‌کرد که در زد‌وبند با ارباب ورشکستهٔ سیاست مماشات توانسته است مجاهدین و مقاومت ایران را به بن‌بست برساند و ابتکارعمل را از دست آنان بگیرد و به این ترتیب از سرنگونی نجات پیدا کند.

این پروپاگاندا در روزهای اعلام ممنوعیت اجلاس جهانی ایران آزاد از سوی دولت فرانسه به اوج رسیده بود.

اکنون که تحولات سیاسی را در مختصات جدید مورد بررسی قرار می‌دهیم، می‌بینیم خامنه‌ای در همدستی آشکار با استعمار و پادوهایش دست به هر کاری زد تا مانع برگزاری اجلاس جهانی ایران آزاد و انعکاس گستردهٔ آن شود.

***

راستی چرا؟ چه نیازی به این کار بود. اگر تبلیغات این رژیم درست است که مجاهدین یک «گروهک!» بیشتر نیستند و در ایران محبوبیت ندارند، چه نیازی بود که دست‌به‌دامن فرانسه شود تا تظاهرات اپوزیسیون خود را در فاصلهٔ هزاران کیلومتری از مرز ایران ممنوع کند و شرط معاملهٔ پنهانی با آمریکا را لنگ‌و‌لگد زدن وزارت‌خارجهٔ این دولت به مجاهدین و محدودسازی آنان در آلبانی قرار دهد؟!

این کدام «موقعیت ژئوپلیتیک!» بود که با اجلاس جهانی ایران آزاد به‌هم می‌خورد؟!‌

این چه مقاومت و چه تشکیلاتی بود که نه تنها خود را در برابر تبانی ارتجاع و استعمار نباخت بلکه با انرژی هزاران برابر، در فاصلهٔ یک‌روز پس از اعلام حکم دادگاه فوری فرانسه آن تظاهرات پرشکوه و سلسله گردهمایی‌های کهکشان را سازمان داد؟!

 

سطور پنهان در میان خطوط سیاست

آشنایان دنیای سیاست می‌دانند که برخی جمله‌ها و عبارت‌ها هستند که در لابلای سطور با خطوط نامریی نوشته می‌شوند. این نوشته‌ها اصلی‌ترین مواضع و بازخوردهای سیاسی هستند و باید نسبت به آنها آگاهی مکفی داشت. برخی از این خطوط نانوشته، گاه علنی می‌شوند و ناخواسته به اطلاع عموم می‌رسند. همان‌طور که در سخنرانی خانم رجوی آمده بود، در اسناد درونی وزارت‌خارجهٔ رژیم آمده بود که مجاهدین «دارای اتحاد و تشکیلات منسجم‌اند. توان اطلاعاتی بسیار زیادی دارند، با تشکیل کانون‌های شورشی به‌دنبال براندازی هستند و تنها سازمانی هستند که برای آلترناتیو بودن، برنامه دارند».

پنجه‌درافکنی این نیروی سرنگون‌کننده با فاشیسم دینی در روزهای منتهی به اجلاس جهانی ایران آزاد ۱۴۰۲ به اوج خود رسید. در این هماوردی مشخص شد که معاملهٔ زیرمیزی و رسوای ارتجاع و استعمار نمی‌تواند مقاومتی را به عقب‌نشینی وادارد که ریشه‌های عمیق در جامعهٔ ایران دوانده و سلسله‌جنبان قیام و براندازی است.

 

ولایت فقیه در کانون ۳شکست اساسی

در سخنرانی خانم رجوی آمده است که «رژیم ولایت فقیه چند شکست اساسی در عرصه‌های مختلف استراتژیک، سیاسی و ایدئولوژیک از مجاهدین و مقاومت ایران متحمل شده است».

این ۳شکست به ترتیب عبارتند از:

یکم ـ شکست استراتژیک در فائق آمدن بر جنبش سازمان‌یافتهٔ سرنگونی در داخل کشور

دوم ـ شکست در قالب کردن آلترناتیوهای قلابی به صحنهٔ سیاسی ایران و منزوی کردن جایگزین دموکراتیک

سوم ـ شکست ایدئولوژیک در قبال اسلام انقلابی مجاهدین به‌عنوان آنتی‌تز ارتجاع و بنیادگرایی با شاخص برابری زن و مرد

 

شکست استراتژیک

استراتژی مقاومت ایران، سرنگونی فاشیسم دینی با تمام باندها و گروه‌بندی‌های آن است. این سرنگونی از طریق یک جنبش سازمان‌یافته محقق می‌شود. پیشتازان این جنبش در کسوت کانون‌های شورشی معین‌عمل و راهنمای جوانان شورشی برای قیام و سرنگونی هستند. نظام ولایت فقیه با اطلاع از نقش کانون‌های شورشی در سمت‌دهی به قیام و اعتراض، با تمام قوا درصدد بوده است که آنها را از دور خارج سازد اما چنان‌که خانم مریم رجوی گفت: «مجاهدین با درهم‌شکستن توطئه‌ها و ضربات متعدد به‌ رژیم به‌ این موفقیت دست یافته‌اند که در داخل و خارج ایران جنبش سازمان‌یافته برای سرنگونی رژیم را حفظ کرده و ارتقا بدهند».

این ارتقا که نمودی از آن را در ۱۰۰۰۰صحنه و پراتیک از کانون‌های شورشی دیدیم، یک شکست استراتژیک را به نظام ولایت فقیه تحمیل کرده است.

اکنون این کانون‌های شورشی هستند که نبض قیام سراسری در داخل ایران محسوب می‌شوند و آن را امتداد می‌دهند.

 

شکست سیاسی

به‌دنبال اوج‌گیری قیام سراسری و به‌میدان آمدن جریان‌وار جوانان شورشی، مهم‌ترین اقدام ارتجاع و بورژوازی همزاد آن برای سرکوب قیام، به میدان آوردن آلترناتیو‌های فیک و علم‌کردن بچهٔ شاه بود. شاه و شیخ در همدستی با یکدیگر در پی طرد و انزوای جایگزین دموکراتیک بودند. این اقدام در مقیاسی وسیع با هم‌پوشانی رسانه‌های معلوم‌الحال و استعماری همراه بود؛ این سیاست رذیلانه «به‌رغم مماشات دولت‌های غرب با فاشیسم دینی و تلاش‌های حیرت‌انگیز و فوق‌تصور برای سرهم‌بندی کردن آلترناتیوهای قلابی، اکثریت عظیم نمایندگان منتخب مردم در آمریکا و اروپا از جمله فرانسه و انگلستان از خواست مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک حمایت کردند».

آنها با صدای بلند از طرح ۱۰ماده‌ای خانم مریم رجوی پشتیبانی کرده و آن را تنها راه‌حل درست، اصیل و حقیقی برای ایران آزاد فردا خواندند.

 

شکست ایدئولوژیک

خانم رجوی گفت: «مجاهدین با ایمان به‌ اسلام دموکراتیک، به‌خصوص در امر برابری زن و مرد، آنتی‌تز ارتجاع دینی شدند و رژیم حاکم را از نظر ایدئولوژیک شکست دادند».

ارتجاع و بنیادگرایی قهار دینی با نهادینه‌سازی زن‌ستیزی در قوانین مدنی و جزایی خود، زن ایرانی را به انقیاد درآورده بود و از این طریق می‌خواست آن را ازلی، ابدی، شرعی و غیرقابل تغییر جلوه دهد. خامنه‌ای با نمایندهٔ خدا نامیدن خود در زمین هر اعتراضی را مخالفت با خدا و دین او تلقی کرده و به‌شدت سرکوب می‌کرد.

مجاهدین و مقاومت ایران به‌عنوان آنتی‌تز ارتجاع و بنیادگرایی طی ۴دهه جنبش برابری زن و مرد را در خطیرترین شرایط سیاسی پیش بردند. آنها ابتدا از خود شروع کردند. اکنون «زنان در تمام سطوح این جنبش، مسئولیت‌های رهبری‌کننده و اداره امور را با تجارب گران‌بها و البته خون‌بار به‌عهده دارند. همراه آنها نسلی از مردان هستند که این برابری و هژمونی را با طیب خاطر پذیرفته و در عمل اثبات کرده‌اند».

این دست‌آورد خیره‌کننده از دل یک جنگ مهیب و سرنوشت‌ساز با فاشیسم و بنیادگرایی دینی سر برکرده است. از این‌رو قبل از هر چیز یک شکست ایدئولوژیک برای این رژیم زن‌ستیز محسوب می‌شود.

«در مبارزه با خمینی و رژیمش، ده‌ها هزار زن مجاهد، شهید یا زندانی و شکنجه شده‌اند. با چنین سابقه و پشتوانه و تاریخچه‌‌ای است که امروز دختران و زنان شورشگر با شجاعت حداکثر فرماندهی صحنه‌های نبرد با دژخیمان را به‌دست می‌گیرند».

زنانی که اراده کرده‌اند دیکتاتوری دینی آخوندها را با همه شقاوتش به‌زیر بکشند. راستی چه سرمایه‌‌ای ارزشمند‌تر و مؤثرتر و کارآمدتر از این برای کسب آزادی و تضمین دموکراسی و برابری؟

خانم مریم رجوی: «به‌همین دلیل رژیم و پاسدارانش سراپا از این مقاومت و این زنان پیشتاز وحشت دارند. در هر کجا از شهرها و خیابان‌های ایران تا اشرف ۳ و تا سراسر جهان».

 

۳پیروزی تعیین‌کننده برای مقاومت ایران

۳شکستی که برشمردیم، در عین‌حال ۳پیروزی سرفصلی برای مقاومت ایران است. واکنش‌های هیستریک این رژیم در قبال مجاهدین، ناشی از این ۳شکست تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز است.

خامنه‌ای خام‌دلانه می‌پندارد با روآوردن به دولت‌های غربی قادر خواهد بود این مقاومت را محدود کند و به‌کنترل دربیاورد. «اما مقاومتی که ریشه‌هایش در اعماق جامعه ایران است، مقاومتی که از ۴دهه ضربه و توطئه و شیطان‌سازی سرفراز بیرون آمده، باز هم تقلای حقیرانه رژیم را درهم‌می‌پیچد و درهم‌می‌شکند».

آری، همان‌گونه که خانم رجوی از قول رهبری مقاومت گفت: «نه شورای ملی مقاومت و نه سازمان مجاهدین خلق ایران پدیده‌های بی‌ریشه یا خودرو نبوده بلکه بگونه‌ای ضروری و قانونمند از عمق مبارزات و تاریخ میهن ما سر برکشیده و وارث راستین اصیل‌ترین سنن مبارزاتی خلق ما در عالی‌ترین مدار تکاملی امروز هستند. دقیقاً در همین نقطه حتمیت فوق‌العاده شکوهمند و حقیقت تابان و درخشان دیگری بشارت داده می‌شود و آن حتمیت سرنگونی رژیم آخوندی و حقیقت اجتناب‌ناپذیر پیروزی و رهایی مردم ایران است».

این جنبشی است که نه یک بمب، بلکه ساخت ۱۰۰بمب اتمی نیز نمی‌تواند آن را متوقف کند. زرادخانه‌های موشکی و پهپادی در برابرش ناتوان است. دخیل بستن به دولت‌های مماشاتگر غربی نمی‌تواند توفان پیروزی‌اش را متوقف کند.

سرنگونی در تقدیر است و قدرتمند و شتابان بر بنیان شب‌پرستان خواهد وزید.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/13c8b1af-bb66-4466-bb0f-f6db77df3a3a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات