رابطه با اروپا و کم و کیف آن طی این سالها همیشه موضوع بحث و جدل در رژیم بین دو باند حاکم بوده است. این روزها یک بار دیگر بحث و کشمکش بر سر این موضوع با مطرح شدن تأسیس دفتر اتحادیه اروپا در تهران بالا گرفته است. باند موسوم به اصلاحطلب تعامل با اروپا را درمان دردهای سیاسی و اقتصادی رژیم اعلام میکند و بهخصوص بعد از بیرون رفتن آمریکا از برجام، این باند همه امید خود برای حفظ برجام را به اروپا و برجام اروپایی دوخته است و طبعاً از گشایش دفتر اتحادیه در تهران هم حمایت میکند؛ اما باند خامنهای و مشخصاً باند دلواپسان اروپا را متحد و همدست آمریکا میداند و با گشایش دفتر هم بهشدت مخالفت میورزد.
چرا گشایش دفتر اتحادیه اروپا در تهران طی این سالها موجب اینهمه جنجال و کشمکش در رژیم شده است؟
سابقه اختلاف بر سر رابطه با اروپا
موضوع تأسیس دفتر توسط اتحادیه اروپا یک سابقه حداقل ۱۱ساله دارد. در آذر ۱۳۸۷ وقتی خواست اتحادیه اروپا مبنی بر گشایش دفتر در ایران مطرح شد، قشقاوی، سخنگوی وقت وزاتخارجه، گفت که آمادگی افتتاح دفتر اتحادیه را داریم؛ ولی همان موقع متکی، وزیر خارجه، گفت این موضوع در دست بررسی است. جالب است که آن موقع اعتراض رژیم به اتحادیه اروپا ظاهراً این بود که چرا این اتحادیه در سایر کشورها سفارت دارد، اما در ایران میخواهد دفتر نمایندگی داشته باشد.
سفیر وقت رژیم در بلژیک که آن موقع ریاست دورهیی اتحادیه اروپا را به عهده داشت همین موضوع را مطرح کرد و گفت: «ایران از افتتاح سفارت اتحادیه اروپا در تهران استقبال میکند اما مخالف برقراری روابط دیپلماتیک در سطحی پایینتر از سفیر است» و خطاب به مسئولان اتحادیه اروپا گفته است: «شما در کوچکترین کشورها و ضعیفترین آنها سفارتخانه اتحادیه اروپا را بازگشایی کردهاید، اما چطور است که حاضر نمیشوید به ایران سفیر بفرستید» و با همین بهانه این موضوع آن موقع مسکوت ماند.
وقایع دوران کاترین اشتون
در سال ۱۳۹۲ و با روی کار آمدن روحانی، کاترین آشتون ضمن ارسال نامه تبریک، مسأله گشایش دفتر را هم مطرح کرد.
در سال ۹۳ با سفر کاترین اشتون به تهران مجدداً این موضوع مطرح شد؛ اما در همان سفر از آنجا که او علاوه بر دیدارهای رسمی با تعدادی از مخالفان رژیم و زنان فعال سیاسی دیدار کرد این موضوع تبدیل به جنجالی شد و باز هم گشایش دفتر با مخالفت باند خامنهای مسکوت گذاشته شد.
پیگیریهای موگرینی
قضیه گشایش دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا در ایران و جنجالهای ناشی از آن، حداقل ۳بار دیگر در سفرهای موگرینی و سفر هلگا اشمید معاون وی و ماریچه اسخاکه نماینده هلند در پارلمان اروپا تکرار شد و هر بار موجب جنگ دو باند شد.
مثلاً علمالهدی، امام جمعه خامنهای در مشهد، گفت: «کشورهای اروپایی نیروهای خود را بهعنوان متخصص به ایران فرستادهاند تا در کشور ما عامل نفوذی داشته باشند».
علی مطهری هم متقابلاً گفت: «نباید مقابل انتقادهای درست حقوقبشری لجاجت کنیم».
به هر حال مخالفت باند خامنهای اساساً ناشی از نقش اتحادیه اروپا در ایجاد مزاحمت برای رژیم در زمینه حقوقبشر است.
تصمیم و تمایل اتحادیه اروپا چیست؟
در نهایت در یک رأیگیری به تاریخ ۲۵اکتبر ۲۰۱۶ «راهبرد اتحادیه اروپا نسبت به ایران پس از توافق هستهای» ارائه شد و در کمیته امور خارجی پارلمان اروپا، به تصویب رسید. این سند البته یک سند قانونی نیست، بلکه تنها یک قطعنامه است. قطعنامهیی که شامل ۵فصل است؛ از جمله موضوعات تجاری و اقتصادی و موضوعات اجتماعی-اقتصادی، حاکمیت قانون، دموکراسی و حقوقبشر.
در بند ۲۶ ذکر شده که میراث انقلابی ایران و قانون اساسی آن بهعنوان یک دولت اسلامی، نباید مانعی در یافتن زمینه مشترک در موضوعاتی چون دموکراسی و حقوقبشر باشد.
در بند ۲۷ به این ادعا پرداخته میشود که ایران بالاترین نرخ مجازات مرگ را به نسبت جمعیت خود در دنیا دارد و اینکه با حذف مجازات مرگ برای جرایم مواد مخدر، رقم اعدامها به نسبت چشمگیری کاهش مییابد. در ادامه، از تصمیم مجلس ایران برای بررسی معاف کردن مجرمان مواد مخدر از فهرست مجازات مرگ، استقبال شده است.
مثلاً در متن نهایی صدور حکم اعدام برای افراد زیر ۱۸سال مورد انتقاد شدیدتری قرار گرفته و در بخش مربوط به حقوقبشر و تقویت دولت قانونمدار نیز قطعنامه خواهان "آزادی همه زندانیان سیاسی" و ادغام مسائل مربوط به حقوقبشر در همه مذاکرات اقتصادی با ایران شده است.
نگرانیهای مشترک دو باند رژیم
طبعاً باند روحانی و اصلاحطلبان هم همان نگرانیهای اصولگرایان نظام را در مورد پیگیریهای اروپایی حقوقبشر دارند، اما اکنون که باند خامنهای و دلواپسان اینگونه به میدان آمدهاند، آنها رندانه خود را کنار کشیدهاند و چنین وانمود میکنند که آنها در این مورد حساسیتی ندارند.
اما اصل رابطه با اروپا برای رژیم، انگیزهها و دلایل اقتصادی و بعد سیاسی دارد. این دعوا در واقع ادامهٔ همان دعواست که بر سر برجام دارند و برای حفظ برجام به اروپا و برجام اروپایی چشم دوختهاند.
علت وحشت آخوندها از افتتاح دفتر اتحادیه اروپا!
مطرح شدن موضوع حقوقبشر توسط اتحادیه اروپا ناشی از اجباری است که این اتحادیه برای پاسخگویی به افکار عمومی اروپا و جهان دارد که بهشدت نسبت به برقراری رابطه با بدنامترین دیکتاتوری تروریستی و فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران حساسیت دارند.
چنین الزامی که اتحادیه اروپا ناچار از پاسخگویی به آن است باعث میشود باند خامنهای در مورد نقش این دفتر در زمینه حقوقبشر نگرانی داشته باشد و این نگرانی اینک و پس از قیام و اوجگیری آن، ضریب خورده است.
از طرف دیگر، اصرار بر تأسیس دفتر هم بهعلت افشای نقش رژیم در ترور و جاسوسی در خاک اروپا(که لو رفتن و افشای موارد اخیر آن بهشدت کار دست رژیم داده است) ضریب خورده است. یعنی اروپا هم نمیخواهد از حداقلهایی که برای حفظ آبروی خود ضروری میداند، کوتاه بیاید و محصول و برآیند همه اینها، همین جنگ و دعوایی است که مشاهده میکنیم.
اما با تمامی این صحبتها باید در نظر داشت که این دعوا هم در واقع بخشی از دعوای برجام و اف.ای.تی.اف است و سرانجام همراه با تعیینتکلیف آنها، تعیینتکلیف خواهد شد.