«آگاهی تودهها» از جمله مرز سرخهای جدی حکومتهای استبدادی است که همواره مانند «جن و بسمالله» از آن وحشت دارند. به همین خاطر ابداع و تکامل شیوههای سرکوب اطلاعاتی از «کتابسوزان»، سانسور نشریات و گماردن مأموران مخفی در مراکز مختلف اجتماعی تا کنترل تلفن، از دیرباز جزو تمهیدات رایجی بوده که حاکمان ستمگر برای حفظ سلطهٔ خود میاندیشیدند. اما به گواه تاریخ، سرنگونی سرنوشت محتومی است که دیکتاتورها را از آن گریزی نیست!
رژیم آخوندی بالای دست سایر دیکتاتورها و مستبدین در وحشت از قیام آبان، اینترنت را قطع کرد که کاری بیسابقه بود. سردمداران حکومت با این خیال خام که میتوانند برای همیشه خیزش مردم بهجان آمده را خاموش کنند، دو هدف را از این اقدام سرکوبگرانه دنبال میکرد. در وهلهٔ اول مجدانه تلاش میکنند که از گسترش اخبار قیام ممانعت کنند تا بتوانند با قطع صدا و ارتباطات بین مردم با دست بازتری به سرکوب آنها ادامه دهند. هدف مهم دیگر قطع شبکهٔ ارتباطی مردم و جوانان با یکدیگر است؛ تا آنان را از تحرک بالا بازدارند و از بهکارگیری تاکیتکهای مناسب برای ادامهٔ تظاهرات محروم نمایند. به همین علت بهرغم هزینههای سنگین، آنهم در شرایط خفگی و بحرانهای عظیم مالی، اقدام به قطع اینترنت کردند. کاری که هم بهای سنگین اقتصادی دارد و هم سیاسی.
نماز وحشت
رژیم مذبوحانه سعی میکند که با دود و دمهای توخالی و ساختن «سناریوهای هالیوودی» نشان دهد که قیام را مهار کرده است. اما اصرار بر ادامهٔ قطع اینترنت خلاف آن را اثبات میکند و بیانگر این حقیقت است که «کابوس قیام» کماکان خواب راحت را از سردمداران رژیم ربوده است.
آخوند احمد خاتمی که برای ادای «نماز وحشت» خود را به نمایش جمعه تهران رسانده بود، قطع اینترنت را تدبیری ستودنی خواند و هراس خود از راهاندازی مجدد آن را چنین بروز داد: «اگر بنا به بازکردن مجدد آنها [اینترنت] است نباید کاملاً باز باشد چرا که به مردم اغتشاش و جنایت یاد میدادند. اگر مسئولان مربوطه در این عرصه کوتاهی کنند، در پیشگاه این مردم و خدا جوابی نخواهند داشت». وی جهت ممانعت از رسیدن اخبار به مردم نسخه پیچید که: «باید پیامرسانهای داخلی را تقویت و اینترنت بومی را راهاندازی کرد».(نمایش جمعه تهران ۱آذر ۹۸)
سایر کارگزاران رژیم نیز وحشتزده به صحنه آمدند و از اقدام سرکوبگرانهٔ قطع اینترنت حمایت کردند.
آذری جهرمی، وزیر شیاد ارتباطات رژیم نیز با ریختن اشک تمساح برای مردمی که از قطع اینترنت متضرر شدهاند از این اقدام سرکوبگرانه دفاع کرد و گفت: «اما باید قبول کنیم که امنیت فاکتور بسیار مهمی است که در صورت فقدان آن، هیچ فعالیتی در کشور قابل انجام نیست. در این شرایط که عدهای دنبال سوءاستفادهاند و ممکن است به امنیت کشور خدشه وارد کنند، باید ملاحظات دستگاههای امنیتی را مدنظر قرار داد».
در همین رابطه وزارت خزانهداری آمریکا آذری جهرمی را یک کارمند سابق وزارت بدنام اطلاعات رژیم توصیف کرد و در سایتش نوشت: «وزارت خزانهداری با توجه به سانسور سرکوبگرانه اینترنت توسط رژیم ایران، وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات ایران را لیستگذاری میکند».(سایت وزارت خزانهداری آمریکا ۱آذر ۹۸)
هزینههای سنگین اقتصادی و اجتماعی و پافشاری بر قطع اینترنت
رژیم با وجود اینکه بهطور قطع و یقین میدانست افزایش قیمت بنزین اعتراضات عمومی را در پی خواهد داشت، ولی از فرط افلاس و خفگی این ریسک را پذیرفت. اما تصور نمیکرد که با چنین آتش سرکشی از خیزش عمومی روبهرو گردد.
قیام تودهای آبان، چنان خواب از سر رژیم پراند که او را مجبور کرد برای خلاصی از کابوسسرنگونی هر بهای سنگینی را بهجان بخرد. به همین دلیل است که علیرغم هزینههای سنگین کماکان بر قطع اینترنت اصرار میورزد.
روزنامه حکومتی آرمان به نقل از « نت بلاکز» در مورد میزان خسارت ناشی از این اقدام سرکوبگرانه چنین نوشته است: «مؤسسه نت بلاکز برآورد کرده که میزان خسارت ناشی از هر روز قطعی اینترنت در ایران مبلغ ۳۶۹میلیون دلار معادل ۴۳۰۰میلیارد تومان است! همچین این سایت معتبر جهانی که در زمینه آزادی استفاده از اینترنت در جهان گزارش میدهد، اعلام کرده ۱۴۰ساعت گذشت و حداکثر سطح دسترسی ایرانیان به اینترنت ۱۵درصد است»!(آرمان ۲آذر ۹۸)
روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت نیز ضمن اشاره به اینکه تمام شرکتهای خصوصی از قطع اینترنت متضرر شدهاند با نگرانی از کساد شدن بازار غارتگران حکومتی نوشت: «مهمترین تاثیر قطعی اینترنت بر روی سرمایهگذاران و مشارکتکنندههای بینالمللی در ایران بوده است. آنها با این حقیقت مواجه شدهاند که ممکن است بهسادگی هر چه تمامتر سرمایههایشان با قطع شدن اینترنت بر باد رود و اگر ریسک سرمایهگذاری در ایران تاکنون ۵۰درصد بوده، اکنون به ۱۰۰درصد رسیده است. با این اقدام صنعت آیتی کشور چند سال عقب افتاد و از پیشرفت بازماند. ضریب خطر آن نیز چند برابر شده است» و در ادامه پرسیده است که: «با کدام کار کارشناسی دولت تصمیم گرفت اینترنت کشور را قطع کند»؟(جهان صنعت ۲آذر ۹۸)
اینترنت ملی یا ارگان جاسوسی رژیم
روزنامه حکومتی جهان صنعت همچنین مانور یک هفتهای اینترنت ملی را زیر سؤال برده و افزود:
«ثابت شد اینترنت ملی پاسخگوی نیازهای ما نیست. ضعفهای بسیاری... در نرمافزارهای بومی مانند پیامرسانهای داخلی وجود دارد. موتورهای جستجوی بومی با وجود تمامی سوبسیدها و یارانههایی که دریافت کردهاند بسیار ضعیف هستند... [آنها] حتی توانایی جستجوی سادهترین کلمات را هم ندارند... به ندرت شبکههای اجتماعی بومی پیدا میشود که اخبار مورد علاقه مردم در آنها وجود داشته باشد. [آنها] کپیکاری ناشیانه از تلگرام و گوگل هستند که به آنها پسوند بومی و ایرانی نیز افزوده شده و هیچ خلاقیتی در ایجاد آنها بهکار نرفته است».(همان منبع)
این اطلاعات که روزنامههای خود رژیم به آن اذعان میکنند، بهروشنی آشکار میکند که اینترنت ملی که مستقیماً تحت نظارت وزارت اطلاعات کار میکند، ترفندی بیش نیست، هیچ کارآیی برای مردم ندارد و هدف رژیم از تبلیغ آن، کمک به ادامهٔ کار شرکتها و چرخیدن امورات اقتصادی نیست بلکه صرفاً برای جاسوسی و جلوگیری از اطلاعرسانی و قطع شبکهٔ ارتباطی مردم بهراه افتاده است. واضح است که این ترفند هم مانند «نسخهٔ دستساز تلگرام» به شکست خواهد انجامید و مردم برای دسترسی به اخبار و ارتباطات راههای لازم را پیدا خواهند کرد.
اسباب کارمان را «خواهیم یافت یا خواهیم ساخت»
رژیم بهرغم ادعاهای توخالی همچنان از وحشت قیام آبان بهخود میلرزد و از شعلهور شدن آن در هراس بهسر میبرد.
قیام سترگ آبان به رژیم و بهخصوص سرکردهٔ پوشالیاش آخوند خامنهای فهماند که دوران «اولدروم بلدروم» آنها بهسر رسیده است. این قیام بار دیگر ثابت کرد که مردم دلاور از هر فرصتی برای قیام و انقلاب استفاده میکنند و با سانسور و سرکوب و قطع اینترنت شعلههای فروزان خشم و نفرت مردم علیه جنایتکاران خاموش و فراموش نمیشود. مگر خلق دلاوری که سلطنت شاه خائن را در انقلاب بهمن ۵۷ مدفون کردند، اینترنت داشت؟! سردمداران جانی نظام سفیانی ولیفقیه باید بدانند که درد لاعلاج این نظام فاسد با قطع یا وصل اینترنت درمان نمیشود.
بنابراین تا سرکوب و کشتار و این رژیم ضدمردمی هست خیزش و قیام هم ادامه دارد. خلقی که آزاد زیستن را اراده کرده و قیام برای آزادی را برگزیده است، مسیر و اسباب کار آن را نیز «خواهد یافت و اگر نبود خواهد ساخت». این منطق انقلاب و مبارزه است.