مجلس ارتجاع روز دوشنبه ۱۵مهر جلسهٔ غیرعلنی داشت که موضوع آن بررسی حذف «یارانههای پنهان و آشکار و نحوه پرداخت یارانه» اعلام شد، اما موضوع اصلی در واقع حذف یارانه حاملهای انرژی بود.
اولین بار نیست که مجلس ارتجاع برای حذف یارانه سوخت جلسه غیرعلنی برگزار میکند. اما اینبار حضور پاسدار فدوی، جانشین سرکردهٔ سپاه پاسداران در مجلس، به آن ویژگی دیگری داده بود.
در تیرماه امسال بحث بودجهٔ سالهای ۹۸ و ۹۹ در یک جلسهٔ غیرعلنی مجلس ارتجاع مطرح شد که یکی از موضوعات اصلی آن حذف یارانههای پنهان بود.
بهاصطلاح یارانههای پنهان تا قبل از این شامل کالاها و خدمات در انحصار دولت مانند آب و برق و برخی مواد غذایی، بهویژه نان میشد که رژیم بیسر و صدا و بدون اعلام رسمی، عمدتاً آنها را حذف کرد؛ در مورد نان بنا به اعلام منابع رژیم، قیمت نان ۳۰ تا ۳۰۰درصد افزایش پیدا کرد که در نتیجهٔ آن شاهد جهش خارقالعاده و افسارگسیختهٔ همهٔ مواد غذایی بودیم.
حذف یارانهٔ سوخت، خطرناکتر از حذف یارانهٔ نان!
میزان یارانهٔ پنهان در سال جاری، ۹۰۰هزار میلیارد تومان عنوان شده که بیشترین سهم آن متعلق به یارانه سوخت و فرآوردههای نفتی است که ۴۳۶هزار میلیارد تومان اعلام شده است.(خبرگزاری حکومتی تسنیم ـ ۱۵مهر ۹۸)
اگر چه حذف یارانه سوخت بهطور خاص ناشی از ورشکستگی و بحران اقتصادی است، اما تصمیم در مورد آن یک تصمیم سیاسی امنیتی است که گواه آن همین جلسهٔ امروز مجلس است که در آن به جای مثلا وزیر نفت، یا وزیر دارایی و... پاسدار فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه، شرکت داشت؛ چرا که رژیم بهدلیل تجارب گذشته از افزایش قیمت سوخت و عواقب آن بهشدت بیمناک است و ۲سال است که در این مورد این دست و آن دست میکند و تلاش میکند با تأیید و تکذیبهای متوالی و ترفندهای مختلف حساسیت جامعه را که خوب میداند در آستانهٔ انفجار است، بفرساید و کاهش دهد.
آنچه گران شدن بنزین را حتی از گران کردن نان برای رژیم خطرناکتر کرده این است که رژیم میتواند گرانی نان را تدریجی و چراغ خاموش و بدون اعلام رسمی پیش ببرد و هر جا هم که احساس خطر کرد آن را به گردن نانوایان بیاندازد و در صورت لزوم چند نانوا را هم قربانی کند، اما در مورد سوخت، چنین امکانی ندارد و گرانی سوخت که بهسرعت افزایش قیمت همهٔ کالاها را بهدنبال دارد، اجباراً دفعتاً است و به جامعه در آستانهٔ انفجار شوک وارد میکند.
در حاشیهٔ جلسهٔ(۱۵مهر) مجلس هم علی لاریجانی در پاسخ به سؤال خبرنگار تلویزیون رژیم که از وی درباره حذف یارانههای آشکار و پنهان پرسیده بود، هراس رژیم از عواقب گران کردن سوخت و اختلافنظر بر سر آن را برملا کرد و گفت: «یکباره نمیشود جست زد همه (یارانهها) را تغییر داد، تغییر باید باشد... ولی اینکه اجرایش چگونه باشد نظرات متفاوت است و کلاً هم اکثراً به طرف ایناند که اگر بخواهد تصحیحی انجام شود، باید تدریجی باشد».
تردید و هراس ۲ساله
رژیم ۲سال پیش، در بودجهٔ سال ۹۷ میخواست قیمت سوخت را افزایش دهد اما از ترس واکنش مردم و جرقه خوردن قیام جرأت این کار را نیافت و همان موقع جهانگیری گفت: «الآن در شرایطی نیستیم که قیمت بنزین را بالا ببریم چرا که جامعه کشش ندارد»!
در ابتدای سال ۹۸ هم رژیم به منظور آمادهسازی و حرکت تدریجی بهسوی گران کردن بنزین از احیای کارتهای بنزین خبر داد. اما با واکنش خشمگینانهٔ مردم و تشکیل صفهای طولانی در برابر پمپبنزینها، رژیم ترسید و گران کردن بنزین را تکذیب کرد و عقب نشست.
البته سیستم کارتی کردن بنزین را عملی کرد، اما تأکید میکرد که این ربطی به افزایش قیمت بنزین ندارد و فعلاً چنین چیزی در دستورکار دولت نیست.
سران ۳قوه رژیم روز ۳۰شهریور در قالب شورای عالی اقتصاد جلسه داشتند و از تصمیم به حذف یارانهٔ انرژی خبر دادند. اما جزئیات را اعلام نکردند. با مشاهدهٔ آثار و علائم اعتراضات فزایندهٔ اجتماعی، زنگنه، وزیر نفت، چند روز بعد به صحنه آمد و هرگونه تصمیمی درباره افزایش قیمت سوخت را تکذیب کرد.
جلسهٔ غیرعلنی(۱۵مهر) مجلس رژیم در ادامهٔ همین روند زیگزاگی برگزار شده، اما نتیجهٔ آن هنوز اعلام نشده است.
بر بستر بحرانهای مرگبار
علاوه بر تجارب سوزانندهٔ پیشین، آنچه حذف یارانهٔ سوخت و گران کردن آن را به تصمیمی خطرناک و بغرنج برای رژیم تبدیل کرده، شرایط موجود سیاسی موجود و شرایط انفجاری جامعه است.
از یکطرف خفگی اقتصادی و شکست روحانی و ظریف برای گشودن راهی از غرب برای ایجاد منفذی در دیوار قطور تحریمها و از طرف دیگر فساد فراگیر و سیستماتیک که هر تلاش و تدبیر اقتصادی را به شکست میکشاند، موجب شده که حاکمان غارتگر تنها راه نجات خود را در دست کردن در جیب و سفرهٔ محقر مردم بجویند؛ اما از طرف دیگر این اقدام ریسک جرقهزدن قیام را افزایش میدهد. بهویژه حضور مقاومت سازمانیافته که بحرانهای گریبانگیر رژیم را بهسمت سرنگونی جهت و شتاب میدهد. به این ترتیب در حذف یارانههای سوخت نیز مانند هر اقدام دیگر، رژیم خود را بر سر یک دوراهی خطرناک با مقصدی واحد میبیند: مرگ یا خودکشی!