ــ «سرپناه، حق طبیعی هر انسانی است». (از حقوق اولیهٔ مندرج در قوانین اساسی همهٔ کشورهای دنیا)
ــ «در سرتاسر ایران برای ضعفا مسکن میسازیم. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند.» (صحیفه خمینی، جلد ۶، صفحه ۲۶۹ـ سخنرانی در مدرسه فیضیه قم، ۱۰اسفند ۵۷)
فصلهای ایران در اسارت قومی اشغالگر
شروع فصلها برای مردم ایران، هرگز امید بستن به مواهب آنها توأم با جلوههای زیبای زندگی نیست. شروع هر فصلی مصادف با تحمل رنجی تا فصلی پایان پذیرد و قطار درد و رنجها، با آمد و رفت فصلها به هم زنجیر شوند و سالی بدرقه شود و با آمدن سال جدید، هر سال دریغ از پارسال!
در گردش دایرهٔ فصلها، آنچه در کانون و مرکز آن ثابت میماند و در هر گردشی متورمتر میشود گرانی، بیکاری، بیخانمانی و حسرت یک زندگی متعارف است. فصلها با سیل و ریزگرد و بهمن، ایران را محاصره میکنند و زندگی را بدل به کابوس مینمایند و باز تکرار و تکرار و تکرار!
حاصل، آنکه زندگی در ایران کنونی به اسارت قومی اشغالگر درآمده است و مردمان ایران گروگان و اسیر این اشغالگری هستند. مردم یا باید محکوم به زیستن در شرایط اشغالگری باشند و یا اگر در مقابل چنین وضعیتی بایستند، محکوم به زندان، تبعید، محروم از کار و شغل و تحصیل و درآمد خواهند شد.
فصل بهار امسال با سیل ویرانگر بر اثر تخریب محیطزیست شروع شد که هنوز هم آثار رنج و مرارت آن، مردم را رها نمیکند. تابستان هم مثل سالیان پیش با بیخانمانی اجارهنشینها دقالباب کرده است. بیخانمانی یکی از معضلات مبتلابه مردم ایران طی سه دهه گذشته بوده است که هر سال هم بحرانیتر میشود.
دخل و خرج ایران در صندوق هیولای ایرانخوار
ریشه بیخانمانی و افزوده شدن بر اجارهنشینی در ایران، بازتاب چگونگی دخل و خرج سرمایهٔ ایران است. صندوق دخل و خرج در دستان هیولای تمامیتخواه استثمارگر و سرداران تطاول کار و غارتگر است. بنابراین ریشهٔ «بحران معیشت» و «بحران بیخانمانی» همانا در نظام سیاسی و سیاست مملکتداری آن است.
با شروع تابستان و فصل گرما، بخش عمدهیی از مردم شهرنشین که قدرت خرید خانه و مسکن را ندارند، با بحران اجارهنشینی بهدلیل صعود بیرویهٔ کرایه خانه مواجه میشوند؛ چرا که «قیمتهای مسکن و اجاره بهشدت نجومی شده است». (روزنامه کیهان، ۱۰تیر ۹۸)
زندگی و خانمان مردم در تیول اژدهای قیمتها
این قیمتهای نجومیِ هر سال بالارونده، چون هیولاها و اژدهاهایی به جان و خانمان مردم میافتند و هیچ مسؤلی هم کاری به آنها ندارد؛ چرا که جمهوری اسلامی آخوندها ۴۰سال است فقط در فکر بقا و صدور ارتجاع است و بس!
روزنامه کیهان در گزارش ۱۰تیر ۹۸خود، تحت عنوان «کابوس اجارهبها در فصل جابهجایی»، از اجارهنشین بودن ۳۵درصد مردم ایران خبر داده است. این در حالی است سایت «شابش» که به امور املاک میپردازد، در گزارش سال ۹۵از قول حسام عقبایی رئیس اتحادیه مشاوران املاک نوشته است: «از دهه ۶۰به این طرف تعداد مستأجران در کشور همواره روند افزایشی داشته است». در ادامه میافزاید: «بررسی آمارهای بانک مرکزی بیانگر آن میباشد که هر خانوار ایرانی بهطور میانگین سالانه ۱۲میلیون و ۳۴۹هزار تومان برای سکونت خود هزینه میکند».
در نمونهای دیگر سایت «اقتصاد آنلاین» در گزارش ۲تیر ۹۷خود از قول مشاور وزیر مسکن، تصویری از مدیریت بحرانها ـ بهخصوص مسکن ـ توسط نظام آخوندی و علت هجوم مردم به تهران را میدهد: «ایران دچار عدم تعادل منطقهای شده است. این امر سبب شده بخش اعظمی از منابع و جمعیت به تهران سراریز شوند...در مجموع به سبب عدم تعادل منابع، رشد سریع بیکاری، ضعف امنیت و گسترش آسیبهای اجتماعی و گسترش مهاجرت به مناطق برخوردار شده است...یک چهارم خانوادهها در استان تهران مستأجر هستند که پردیس با ۵۸درصد، ری ۴۹درصد و تهران ۴۲درصد، بیشترین میزان مستأجران در سطح استان را به خود اختصاص میدهند».
از وعدهٔ مسکن مجانی خمینی تا حلقات زنجیر اجارهنشینی
نگاهی به اعداد و ارقام اجارهنشینیِ حاصل از این وضعیت میاندازیم؛ وضعیتی که خمینی، دجالانه وعده و وعید مجانی کردنش را میداد؛ ولی بحران مسکن، اکنون مثل حلقات زنجیر بر دست و پای زندگی و سرپناه مردم پیچیده است: «مستأجری که سال گذشته (۹۷) یک واحد مسکونی ۸۰متری را با ۸۰میلیون تومان رهن و ۴۰۰هزار تومان اجاره ماهیانه، کرایه کرده بود، امسال باید اجاره یک میلیون و دویست هزار تومانی بدهد...مستأجری که سال گذشته برای یک واحد۱۲۰متری، ۱۲۰میلیون تومان رهن و مبلغ اندکی اجاره پرداخت کرده است، امسال باید ۱۸۰میلیون تومان رهن به اضافهٔ یک میلیون و ۸۰۰هزار تومان اجاره پرداخت کند...این وضعیت بغرنج در مناطق سیلزده و زلزلهزده نیز بهدلیل کمبود بیشتر مسکن، حادتر شده است». (کیهان، ۱۰تیر ۹۸)
مردم گرفتار پنبهٔ درآمد و سنگ هزینه!
اکنون باید دید که مردم ایران باید چه معادلهای را حل کنند تا بتوانند بین حقوق دریافتی و هزینهٔ کرایه خانه تعادل برقرار کنند. حقوقی که دولت آن را ثابت نگه میدارد و هزینهای را که هر ماه پله پله بالا میبرد. ما به التفات آنقدر زیاد است که دیگر چیزی بهعنوان سرپناه باقی نمیماند: «مردم اکنون با حقوقهای زیر ۲میلیون تومان باید بهعنوان مثال ۵۰میلیون تومان پول پیش و ماهی ۱میلیون و ۵۰۰هزار تومان اجاره پرداخت کنند که چنین پرداخت هزینهای اصلاً برای آنها ممکن نیست». (همان منبع)
بازگشت به بادیهنشینی!
این وضعیت گرانی در فصل گرما، طاقت مردم را طاق کرده است و از خیر داشتن خانه و امنیت و سرپناهی شایستهٔ یک خانوار گذشتهاند و لاجرم به سرپناههای عهد بادیهنشینی روی آوردهاند: «مردم دیگر توان اجارهخانه را ندارند؛ تا جایی که تماسهای بسیاری از سوی همشهریان برای دریافت چادر از هلال احمر و ادامه زندگی با نصب چادر در پارکها با من برقرار شده که این مسأله بهمثابه یک مسأله ملی است». (کیهان به نقل از احمد صفری نماینده کرمانشاه در مجلس، ۱۰تیر ۹۸)
بر اساس همین گزارش، از تیر ۹۷تا تیر ۹۸قیمت اجارهنشینی ۲۳درصد اضافه شده است. در جمهوری اسلامی آخوندی هیچ نهاد و قانونی هم وجود ندارد که مسئولیت تعیین حد هزینهٔ اجارهنشینی را مشخص کند تا مردم به آن مراجعه کنند: «قرارداد اجاره بها بین مالک و مستاجر منعقد میشود و هیچ دولتی تا به امروز در این قرارداد ورود نکرده است». (همان منبع، محمد اسلامی وزیر راه و شهرسازی)
سازمانیافتگی بحران مسکن با انباشت خانههای خالی
در بررسی هر بحران اجتماعی در ایران ـ بهخصوص بحرانهایی که با اعداد و ارقام بالا و پایین میشوند ـ بدون تردید باید سراغ دخل و خرج مملکت توسط آخوندها رفت.
در جمهوری اسلامی آخوندی دست روی هر بحران که گذاشته شود، شاهد یک سازمانیافتگی و هدایتشدگی از جانب دولت و عوامل آن هستیم. بحران مسکن و اجارهنشینی هم مستثنی از این قاعده نیست. در مقولهٔ «چهل سال بیخانمانی» شاهد بودیم که اصل وجود مسکن و خانه، کفاف اسکان مردم را میدهد؛ اما احتکار مسکن و انباشت بدون استفادهٔ آن، بدل به یک دزدبازار و کاسبی برای دولت و ارگانهای تابعه شده است.
در مقولهٔ اجارهنشینی هم که با شروع فصل گرما بیشتر حاد میشود، شاهد چنین بازی و معاملهیی برای چپاول مردم هستیم: «بر اساس آمارهای معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی، بررسی روند خانههای خالی در کشور طی سالهای ۱۳۸۵تا ۱۳۹۵حاکی از آن است که نرخ واقعی خانههای خالی در کشور از رقم ۴.۲درصد در سال ۱۳۸۵(معادل ۶۳۳هزار واحد خالی) به ۸.۳درصد در سال ۱۳۹۰(معادل ۱.۶میلیون واحد خالی) و ۱۱.۳درصد در سال ۱۳۹۵(معادل ۲.۶میلیون واحد خالی) افزایش یافته است».
مسکن، حقوقبشر و کرامت انسان
در بررسی تحقیقاتیِ «۴۰سال بیخانمانی»، نشان داده شد که با زیر پا گذاشتن کرامت انسانی مواجهیم. موضوع اگر چه به سرپناه نداشتن و آوارگی بخشی چند میلیونی از مردم ایران برمیگردد، اما این چند میلیون انسان هستند که لای چرخدندههای اندیشه، سیاست و مدیریت نظامی ضدبشر گرفتار آمدهاند.
پول مردم ایران کجاست؟
بهجاست به نقل از بررسی تحقیقاتی «چهل سال بیخانمانی»، برای دیدن ریشه و علت این فقر و فاقه و بیخانمانی مردم ایران، به هزینههایی اشاره کنیم که حاکمیت ولایتفقیه از جیب و سفره و دهان و اسکان مردم میدزد و خرج حفظ حاکمیتش میکند. هزینههایی که بابت آنها سالهاست اقشار مردم ایران در خیابان و کوی و برزن فریاد و فغان سر میدهند و فلک ایران را ندا و صدا میکنند...
ـ بودجه سپاه پاسداران در سال ۹۸: ۲۵هزار میلیارد تومان (۲۵درصد بیشتر از سال قبل)
ـ بودجه سازمان بسیج در سال ۹۸: ۱۳۰۰میلیارد تومان (۲درصد بیشتر از سال قبل)
ـ بودجه قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا (وابسته به سپاه) در سال ۹۸: ۳۳۵میلیارد و ۸۰۰میلیون تومان (۷۶میلیارد تومان بیشتر از سال گذشته)
ـ تأمین هزینه ۲۰هزار شبهنظامی شیعی در سوریه توسط حکومت ایران
ـ تأمین سالانه ۸۰۰میلیون دلار برای حزبالله لبنان تا سال ۹۷
ـ تأمین ۱۵بیلیارد دلار برای سر پا نگهداشتن بشار اسد تا سال ۹۷
ـ تأمین سالانه ۱بیلیون دلار برای حشدالشعبی عراق تا سال ۹۷
بیشتر بخوانید: