728 x 90

جامعهٔ انفجاری؛ ترس‌ها و راه‌حل‌های باندهای حاکمیت

جنگ‌وجدال باندها در مجلس
جنگ‌وجدال باندها در مجلس

هنگامه‌یی که یک دوران سیاسی ورق می‌خورد و دورانی جدید آغاز می‌شود، قانون‌مندی‌ها هم تغییر می‌کنند. یعنی که دیگر هرگز نمی‌شود در دوران قبلی و قانون‌مندی‌های آن ماند. این وضعیت، حکایت دوران جدید نظام ملایان است که پس از تحول جنگ ۱۲روزه، در دوران تلاطم و گرفتار شدن در چرخه‌ی گرداب به‌سر می‌برد. دورانی که هر روزش، سرعت چرخه‌ی گرداب را شتاب می‌دهد. مشخصه‌ی بارز دوران جدید، قرار گرفتن نظام در دو راهی «بازخوانی گذشته» و شقه و «شکست» است. این دو راهی اکنون در منظر اکثریت باورمندان به نظام آخوندی آشکار شده است.

 

اظهارات تهدیدآمیز اژه‌ای درباره‌ی بیانیه‌ی اصلاحاتی‌ها و واکنش‌های پس از آن، یکی از عرصه‌های این مشخصه در دوران جدید است. اژه‌‌ای از بیانیه‌ی «یک جمع به‌اصطلاح سیاسی در راستای خواست دشمن» و «دادستان تهران در این راستا، به تکلیف قانونی خود عمل خواهد کرد»، گفت و بنزین بر آتش دوران جدید ریخت.

 

روزنامه هم‌میهن در شماره‌ی  ۴ شهریور ۱۴۰۴ جوابی همراه با تهدید کردن اژه‌ای داد و در آن، به‌طور ضمنی از وی خواست  که اگر جرأت می‌کند، دادگاه علنی برگزار کند: «اگر دادرسی علنی باشد و حکم هم وجدان مردم را قانع کند، نتیحه متفاوت است؛ ولی یکی از دلایلی که این نوع دادرسی‌ها به‌صورت علنی رسیدگی نمی‌شود، نگرانی از همین نتیجه است. مهم‌ترین کاری که دستگاه قضایی می‌تواند بکند، تشکیل چنین دادگاهی است؛ چنین دادگاهی نقطه عطف در امر دادرسی سیاسی در ایران خواهد بود.»

 

روزنامه‌ی شرق در شماره‌ی ۴ شهریور، به گزارش میدانی از صحنه‌ی شاخ‌به‌شاخ شدن باندهای قدرت و ثروت پرداخت و آن را «بازی حذفی» تعبیر کرد: «این روزها نیروهای سیاسی داخلی و پیوست‌های رسانه‌ای آن‌ها و تریبون‌دارها، محفلی‌ها، مجلسی‌های پیدا و پنهان و از این قبیل، به جان هم افتاده و عملاً‌ وارد بازی حذفی شده‌اند.»  

 

روزنامه‌ی ستاره صبح اما در شماره‌ی ۴ شهریور در مطلبی از قول ابراهیم اصغرزاده رئیس دفتر سیاسی جبهه اصلاحات، زیر عنوان «افتادن نیروهای انقلاب در تله مسیر»، نظام را در آستانه‌ی سرنوشت شوم ناگزیر می‌بیند و می‌نویسد: «ما باید گذشته را بازخوانی کنیم، وگرنه شکست می‌خوریم».

کدام گذشته؟ نشانی‌های همه‌عمر نظام ملایان را، منتها پس از چند دهه همکاری خودشان در نگهداشتن چنین نظامی، می‌دهد:

«این حس مشترک در نیروهای تندروی افراطی، بنیادگرا و راست است که خودشان را حافظ یک روایت مقدس می‌دانند و می‌گویند ما یک حکومتی ساختیم و مقامات حکومتی قابل‌انتقال نیستند. گزینش‌ها هم وظیفه‌شان این بود که قسمت غیرخودی را حذف کنند.»

 

در نشانیِ بعدی، ویژگی و خصلت خاص طبقاتی‌ساز نظام ولایت فقیه ــ که خودش هم به آن سوگند خورده و هنوز پس نگرفته ــ را می‌دهد. نشانی‌یی که کارنامه‌ی همه‌ی باندهای قدرت و ثروت حاکمیت ملایان با رأس ولی فقیه است: «۴۸درصد مردم ایران خرج‌شان بیشتر از درآمدشان است. ۴۲درصد مردم درآمدشان با هزینه‌شان یکی است. ۴۸ با ۴۲درصد، ۹۰درصد می‌شود. یعنی ۱۰درصد مردم می‌توانند پس‌انداز کنند.»

آیا این نشانی، جز نشانیِ یک جامعه‌ی انفجاری است که هم اژه‌ای، هم اصغرزاده از آن وحشت دارند؟ وحشتی که آثار بلافصل آن، باندهای حکومتی را مترصد نجات نظام با منافع‌های فردی و باندیِ متفاوت کرده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1b812602-dda9-4ea9-8d04-64ebad565bce"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات