پسلرزههای زلزله قیام دیماه همچنان ادامه دارد و آثار و پیامدهای آن بهصورت عمیقتر شدن شکافها در رأس و تشدید ریزشها در بدنه نظام خود را نشان میدهد. این پدیده آنها را ناگزیر از بازخوانی قیام کرده و بهخصوص پس از طرد و نفی اصلاحطلبان قلابی درون رژیم که در شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» نمود یافته، این جماعت به تکاپو افتادهاند و صحبت از اصلاحات در میان خودشان میکنند.
یکی از عناصر این باند به نام ناصر ایمانی در گفتگو با خبرگزاری حکومتی ایلنا ۱۷فروردین ۹۷ اعتراف میکند: «اهداف سیاسی اعتراضات ۹۶ اهدافی خارج از نظام و حکومت بود».
این مهره حکومتی با اذعان به خواست سرنگونیطلبانه مردم در قیام دیماه ۹۶ آن را بهلحاظ کمی و کیفی با قیام سال ۷۸ و بهلحاظ کیفی با قیام سال ۸۸ چنین مقایسه میکند: «سال ۷۸ در یک نقطه و کوتاهمدت بود و ۲-۳روز بیشتر نبود. از طرفی در تهران در یک منطقه متمرکز بود در حالی که امسال خیلی گسترده بود و شهرهای مختلف را دربرگرفت. اعتراضات سال ۸۸ یک خاستگاه سیاسی-جناحی داشت در حالیکه اعتراضات سال ۹۶ خاستگاه جناحی که اصلاً نداشت و اهداف سیاسی آن نیز در مقابسه با ۸۸ نوع دیگری بود. اهدافش هم بهالکل متفاوت بود. ضمن اینکه ۸۸ تقریبا در تهران متمرکز بود؛ شاید مقدار کمی در شهرهای دیگر بهصورت محدود بود اما امسال در شهرهای مختلف بود و حتی در شهرهای کوچک دامنه وسیعتری داشت».
بر اساس این ارزیابی است که وی جماعت موسوم به اصلاحطلب را به بازبینی مواضعش فرامیخواند.
بر همین اساس که مردم خواهان سرنگونی تمامیت رژیم هستند و از هر دو باند درونی آن هم عبور کردهاند، ابراهیم اصغرزاده، عضو سابق مجلس ارتجاع، با بیان اینکه «اصلاحطلبان محتاج زلزله درونیاند/ گفتمان اصلاحطلبی به زمین سخت و غیرقابلاصلاح برخورده است»، به ریزش و بحران درونی باند موسوم به اصلاحطلب، چنین اذعان میکند: «ریزش بدنه اصلاحطلبان و قطبی شدن یا دفرمه شدن گفتمان اصلاحات بهعنوان توجیهگر وضع موجود اینک مهمترین بحران درونی جبهه ماست. اگر دقت کنیم یک روی سکه اعتراضات اخیر، مردمی بودند که برای پیگیری مطالبات و فریاد رنجهای واقعی خود در میان نخبگان حاکم چه اصولگرا و چه اصلاحطلب سخنگو و تریبونی نمییافتند. بیاعتمادی روزافزون به بالا و اینکه بالاییها نه میخواهند و نه میتوانند گره از کار فروبسته خلق بگشایند شکاف دولت-ملت و فاصله میان توان نخبگان حاکم و انتظارات تودههای محروم را در سال ۹۶ به حداکثر رساند».(سایت انتخاب ۱۷فروردین ۹۷)
آخوند حجازی در نمایش جمعه گچساران نیز ضمن اعتراف به اینکه مردم قیامکننده «اصل نظام را نشانه رفتهاند» و «ولایت فقیه را مورد هجمه قرار میدهند» خطر این وضعیت برای نظام آخوندی را چنین گوشزد میکند: « باید بدانند این مملکت را دارد مسائلی فرامیگیرد که خطرش بعداً بیشتر مملکت را تهدید میکند».(سایت راه دانا ۱۷فروردین ۹۷)
فریدون احمدی نماینده مجلس ارتجاع نیز ضمن اعتراف به مشکلات معیشتی مردم و فقر فراگیر در میان آنها نسبت به وضعیت خراب رژیم در سال ۹۷ هشدار میدهد «اگر تولید حل نشود و قرار باشد معضلاتی که در سال ۹۶ وجود داشت، در سال ۹۷ ادامه پیدا کند، بهلحاظ اقتصادی وضعیتی بهمراتب بدتر از سال گذشته خواهیم داشت». (سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۱۷فروردین ۹۷)
مضمون مشترک همه این حرفهای مهرههای حکومتی این است که آنها از قیام و انقلاب دیگر هراسان هستند بهویژه اینکه نظام هم روزبهروز ضعیفتر، تیغ سرکوبش هم برای مردم کندتر و در نتیجه در برخورد با مردم قیامکننده نیز ناتوانتر میشود.
آنها بهخوبی واقعیت را درک میکنند از آنجا که ریشه بحران در درون نظام است و از آنجایی که مسیر سرکوب هم باز نیست، خطر عاجل سرنگونی آن را تهدید میکند.