کارگران شرکت نیشکر هفتتپه شنبه سوم آذر ۹۷ بیستمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتنند. کارگران شعار میدادند:
حتی اگر بمیریم، حقمونو میگیریم!
کارگر میمیرد، ذلت نمیپذیرد!
کارگران پلاکاردهایی در دست داشتند که بر آنها نوشته شده بود کارگر زندانی، آزاد باید گردد!
همزمان با اعتصاب و حرکت اعتراضی کارگران هفتتپه، کارگران فولاد اهواز نیز در پانزدهمین روز اعتصاب خود از ساعت ۹ صبح شنبه مقابل استانداری رژیم تجمع و تظاهرات خود را آغاز کردند
کارگران معترض سپس به سمت پل سفید اهواز حرکت کردند.
کارگران شعار میدادند:
نصر منالله و فتح قریب، مرگ برا ین دولت مردم فریب!
دو لت، مافیا، پیوندتان مبارک!
ما کارگران فولاد، علیه ظلم و بیداد، میجنگیم!
کارگران همچنین فریاد سر میدادند: «می جنگیم، میمیریم، حقمونو میگیریم!»
جنبش کارگران، جدیدترین بحران رژیم
به نظر میرسد این موضوع اینک بهصورت یک بحران در آمده که حداقل تا آینده قابل پیشبینی راهحلی برایش دیده نمیشود. در این مورد چند سؤال بهنظر میرسد:
یکی اینکه رژیم وقتی پس از مدتها بیاعتنایی، بالاخره به این موضوع توجه نشان داد و قبول کرد که حقوق کارگران را پرداخت کند، اما چرا باز هم اعتصاب ادامه پیدا کرده است؟
خواستههای کارگران چیست و چرا رژیم از پاسخ به آنها سر باز میزند؟
چرا رژیم این مسأله را یا از جهت پاسخ به مطالبات کارگران یا از جهت سرکوب یکسره نمیکند؟
و بالاخره چه چشماندازی برای اعتصاب کارگران هفتتپه و فولاد اهواز مشاهده میشود؟
و یک سؤال دیگر:
با اینکه رژیم گفته حقوق یک ماه کارگران را پرداخت کرده است، چرا کارگران هفتتپه باز هم به اعتصاب و اعتراض خودشان ادامه میدهند؟
حیله به جای پاسخ!
در این مورد باید گفت: اولاً اکثر کارگران ۴ماه حقوق طلبکارند و البته تعدادی هم بیشتر و در مورد عدهای از کارگران حقوق معوقه به یک سال هم میرسد!
ثانیاً مطالبات و خواستههای کارگران خیلی بیشتر از اینهاست و مشکلاتشان هم به این محدود نمیشود.
بیمههای آنها پرداخت نشده.
بیمه به کارگران خدمات نمیدهد.
یک عده بازنشستهها سنوات خدمتشان پرداخت نشده است.
علاوه بر تمامی این موارد، حرف اصلی کارگران هفتتپه این است که کارخانه باید از دست باندهای چپاولگر تحت عنوان خصوصیسازی رها شده و دولت خودش مدیریت را به عهده بگیرد، البته در این شق نیز باز کارخانه باید تحت نظر شورایی از کارگران اداره شود. بهویژه که در حال حاضر یکی از مالکان کارخانه هم با یک اختلاس هنگفت در جیبش فراری است!
از سوی دیگر این اعتصاب در همبستگی با فولاد اهواز هم هست. آنها هم در پانزدهمین روز اعتصابشان هنوز به خواستههای خودشان نرسیدهاند و عدهیی از همکارانشان نیز دستگیر شدهاند.
تظاهرات، سرکوب، تظاهرات؛ این دور در کجا میشکند؟
بنا به تجربه تاکنونی، وقتی تظاهرات ادامه پیدا میکند، رژیم اقدام به سرکوب میکند؛ کما اینکه در روز شنبه سوم آذر ۹۷ رژیم در اهواز نیروهای سرکوبگرش را برای سرکوب کارگران فولاد اهواز فرستاد که منجر به درگیری شد. بالاخره این موضوع چطور تعیینتکلیف میشود؟
در پاسخ باید گفت: اولاً که رژیم با محاصرهٔ منطقه و ورود نیروی سرکوبگرش هم نتوانست جلوی کارگران فولاد اهواز را بگیرد و اتفاقاً همین رویارویی به پس زدن نیروی انتظامی توسط کارگران منجر شد.
کارگران شعار دادند: حتی اگه بمیریم، حقمونو میگیریم! و میجنگیم، میمیریم، حقمونو میگیریم! یعنی اقدام رژیم برای ایجاد ارعاب نتیجهٔ معکوس داد و یک درجه این حرکت اعتراضی رادیکالتر شد.
ضمن اینکه رژیم هم خوب میداند که از پس این نوع تظاهراتها برنمیآید. چرا که اگر بخواهد دست به سرکوب بزند شرایطی شبیه شرایط قیام کازرون پیش میآید. کارگران هم نشان دادند این پتانسیل را دارند. کارگران شجاعانه جلوی مزدوران سرکوبگر ایستادند. در نتیجه رژیم با سرکوب نمیتواند کاری از پیش ببرد. بهنظر میرسد خط رژیم این است که از یک طرف بهصورت قطرهیی به خواستههای کارگران جواب بدهد تا به این ترتیب:
آنها را خسته و متفرق کند،
و از طرف دیگر با تهدید و ارعاب و دستگیری کارگران را مرعوب کند و از ادامهٔ حرکت آنها جلوگیری کند.
این حرکات دوگانه بهخاطر بنبستی است که رژیم در آن قرار دارد. یعنی نه توان حل ریشهای مشکلات را دارد و نه توان سرکوب!
چرا بنبست؟! چرا رژیم طلب مردم را نمیدهد؟ پول که به اندازه کافی هست!
اما چرا بنبست؟ در حالی که رژیم میتواند ۴ماه حقوق کارگران را بدهد، ۴ماه حقوق کارگران در مقایسه با سایر بودجهها و هزینههای دولت که رقمی محسوب نمیشود پس چرا این پول را نمیدهد تا مسأله را حل کند؟
اولا رژیم کی دست دادن به مردم داشته که اکنون بخواهد حق ملت را بدهد؟ آخوندها همیشه دنبال غارت و چپاول بیشتر و ربودن نان از سفره و دهان مردم بودهاند و تا آن جایی که احساس خطر امنیتی نکنند مطلقاً حاضر نیستند حقوق کارگران و اقشار دیگر را بدهند.
از طرف دیگر اگر رژیم بخواهد پول اینها را بدهد تا اعتراض خاموش شود، اعتراضهای دیگر از جاهای دیگر بلند میشود و آنها هم حقوق به یغما رفته خودشان را طلب خواهند کرد و اعتراضات گسترده اینطرف و آنطرف شکل میگیرد و در این اعتصابات، همبستگی اقشار ایجاد میشود. و این چیزی است که رژیم از زمان تظاهرات ضدسلطنتی تجربهاش را دارد که اگر وحدت اقشار در اعتصاب شکل بگیرد دیگر حریف آن نخواهد بود. کما اینکه در همین داستان هفتتپه همگان دیدند که یک همبستگی بزرگی ایجاد شد از کارگران فولاد اهواز، فولاد البرز، قند پارس، کاغذسازی پارس، معلمان شوش و هفتتپه و کرمانشاه، کامیونداران چند شهر بزرگ، دانشجویان دانشگاههای شهرهای مختلف، کارکنان مخابرات در چند شهر، دانشآموزان و زندانیان سیاسی هم در حمایت از کارگران هفتتپه به صحنه آمدند.
یعنی بهخوبی روشن است که چرا رژیم پول معوقه کارگران را نمیدهد زیرا اگر بدهد همهٔ اقشاری که حقوقشان به یغما رفته، برخاسته و طلب خود را درخواست میکنند!
رسانههای حکومتی هم اشاره کرده بودند که ما اینقدر از این نابسامانیها داریم که اگر به یکی بدهیم بقیه هم خواهند خواست.
از یک جنبه دیگه هم رژیم نه میخواهد و نه میتواند حقوق کارگران را بدهد. روشن است که حقوق اینان در مقابل خرجهای نجومی رژیم چیزی نیست ولی واقعیت این است که آخوندها نمیخواهند از پول سرکوب و صدور تروریسم ارتجاع به کشورهای منطقه دست بکشند.
به این علت است که دیده میشود رژیم از یک طرف برای نمایش اربعین در عراق چه پولهایی هزینه میکند یا در حال حاضر برای راهانداختن همایش مسخرهٔ وحدت اسلامی در تهران که یک مشت جیره خواران و مزدوران برون مرزی خودش را از کشورهای دور و نزدیک در تهران جمع کرده و لابد برای اقدامات تروریستی و صدور ارتجاع دارد تدارک میبیند. در نتیجه در بنبست؛
هم سرکوب برایش خطرناک است
هم دادن حق کامل کارگران.
بنابراین میتوان پیشبینی کرد، این اعتراضات تداوم پیدا بکند و عمق بیشتری بگیرد و برای رژیم خطرناکتر از آنچه که اکنون هست، بشود.