وقتی میگوییم «حجاب و عفاف»، بهانهٔ حکومت برای زمینگیر کردن و سرکوب جامعهٔ شورشی ایران است، بیراه نمیگوییم. زنان در نظام ولایت فقیه در معرض وحشیانهترین آپارتاید جنسی قرار دارند. قوانین زنستیزانهٔ این حاکمیت سقفهایی از رذالت را درنوردیده است که در تصور نمیگنجد. بههمین دلیل زنان ایران بالندهترین و مستعدترین قشر برای تبدیل اعتراضات متکاثف اجتماعی به براندازی هستند. آنها در قیامهای پیشین پرچمدار انگیزش جامعه به سمت تغییرات رادیکال بوده و هستند. حاکمیت زنستیز ولایی میخواهد با توسل به چماق «حجاب و عفاف» آنها را به حاشیه براند و به این ترتیب نیمی از جامعهٔ انفجاری ایران را از دور خارج کند و بهواسطهٔ این سرکوب تمام جامعه را بهزعم خود به انقیاد درآورد.
یک لایحهٔ مردهزاد
جالب اینجاست که آنچه تحت عنوان «حجاب و عفاف» مبنای سرکوب زنان قرار گرفته است یک لایحهٔ مردهزاد و ۶مادهیی است که در اساس از جانب قضاییهٔ جلادان تنظیم شده است. دولت گماشتهٔ خامنهای با افزودن ۹ماده به لایحه، آن را برای تصویب به مجلس یکدست و گوشبهفرمان فرستاده است. کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با ۷۱ماده، این لایحه را بعد از یک رأیگیری کلی و نمایشی به شورای نگهبان ارتجاع فرستاده است و هنوز به قانون تبدیل نشده است. این لایحهیی است که بهدلیل محتوای بنیادگرایانه و جرقهآفرین آن کسی از باندهای حکومتی حاضر نیست مسئولیتش را به عهده بگیرد. همه آن را به یکدیگر پاس میدهند.
دوربین درمانی
در حالی که لایحهٔ مورد ادعا هنوز کسوت قانون به خود نپوشیده، خامنهای احساس خطر کرد و با گماشتن پاسدار رادان و ۳۲دستگاه سرکوب خواست جامعه را به قبل از شرایط قیام ۱۴۰۱ برگرداند. او سگان هار گشت ارشاد را دوباره به خیابانها فرستاد ولی کاری از پیش نبرد و بور و کور شد.
اکنون در ادامهٔ این روند، امیر حسین بانکیپور فرد، رئیس کمیسیون جوانی و جمعیت و حمایت از خانواده و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ارتجاع از طرح سرکوبگرانهٔ جدیدی پرده برداشته است؛ طرحی که باید آن را در راستای مکمل بازگشت گشت ارشاد به خیابانها دید. او میگوید «تمام دوربینهای فروشگاهها و ادارهها به فراجا لینک میشود»! (خبرآنلاین. ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳)
اگر چه طبق معمول حکومت برای پوشاندن نیت خود از این طرح سرکوبگرانه پشت مسائلی مانند کنترل دزدی سنگر میگیرد اما آنطور که از فحوای صحبت این نمایندهٔ هارترین باندهای مجلس ارتجاع برمیآید هدف کنترل زنان و جوانان قیامآفرین و فعالیت کانون شورشی در نقاط مختلف شهرهای در آستانهٔ انفجار ایران است.
«ما برای اینکه کلاً امنیت شهرهایمان برقرار شود، توی این قانون گفتیم تمام دستگاهها باید دوربینهای خودشان و حتی بخش خصوصی را در اختیار فراجا قرار بدهند که کلاً آسیبهایی که توی سطح شهرها هست، [از] دزدی گرفته تا مسائل مختلف... این تحت دوربین فراجا باشد. خود فراجا را هم داریم مجهز میکنیم دوربینهایش را کامل بکند» (همان منبع).
دوربینهای چهرهزنی، برای شناسایی عناصر فعال و لیدرهای قیام و سپس ردیابی و دستگیری آنها، از جمله اقداماتی است که دستگاههای سرکوبگر در بحبوحهٔ قیام ۱۴۰۱ به آن مبادرت کردند. البته باید تصریح کرد که بهرغم بهکارگیری این دوربینها، فعالیت کانونهای شورشی در سال ۱۴۰۳ با رشد کمی و کیفی همراه بوده است. بهعبارت دیگر چنین تمهیداتی نتوانسته است جامعهٔ شورشی ایران را از تب و تاب بیندازد و به کنترل درآورد.
احساس خطر و هشدار
بازگشت گشت ارشاد و دیگر اقدامات سرکوبگرانه در باندهای حکومتی اختلاف ایجاد کرده است. آنها نگران تکرار صحنههای آتشین قیام هستند و آن را در شرایط بنبست خارجی و در گل خلیدگی حاکمیت، خطرناک و هزینهآفرین میدانند. این موضوع در قالب ابهام و سؤال حتی در رسانههای حکومتی نیز انعکاس مییابد.
«بازگشت گشت ارشاد این بار با عنوان طرح نور، دوباره جامعه را به سمت دو دستگی و حتی انشقاق هدایت میکند. در حالی که در بحث دیپلماسی با اسراییل درگیر هستیم و در داخل هم مشکلات اقتصادی و در نتیجه محدودیت معیشتی نارضایتی عمومی را پررنگ کرده است، این سؤال مطرح شود که اصرار به برخورد سلبی برای چیست؟» (ستاره صبح. ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳)
«برخورد سلبی»! اسم مستعار سرکوب است. این حکومت در پایان تمام راهکارهای آزمودهشده و نیازموده قرار دارد. سرکوب تنها و آخرین حربهٔ آن است. آنچه مشخص است، خامنهای با این روشهای توتالیتاریستی و فاشیستی، سرآمد قیام و انقلاب را جلوتر میاندازد. اصطکاک زنان و جوانان مترصد قیام با عوامل سرکوب در خیابانها موضوعی است که کارشناسان از هماکنون هشدار آن را به خامنهای میدهند:
«مشاهدات این روزهای جامعه ایران، مؤید این موضوع است که در بحث حجاب، رویه تند و دستوری نه تنها نتیجه بخش نبوده است، بلکه فاصله جوان طرفدار و جوان غیرطرفدار با حکومت و دولت بیشتر کرده است.» (همان منبع)