سکتههای قلبی و مغزی یک علت اصلی دارند و آن هم نرسیدن خون به اعضایی است که نیازمند مواد غذایی و اکسیژن هستند. این مواد نیز از طریق رگها به آنها میرسند. بنابراین گرفتن رگها همانا و سکته هم همان... با این توصیفات باید گفت و نشان داد که اقتصاد فاشیسم دینی حاکم بر ایران چندین بار سکته کرده که ناشی از گرفتگی رگهای تولید و رشد اقتصادی است که نهایتاً بیمار را راهی موزه عبرت دانشکدههای اقتصاد خواهد کرد. اگر چه علت گرفتگی رگ اقتصاد در ایران چربیهای ناشی از فساد و غارتگری مافیای تحتامر خامنهای و سپاه جنایتکار و آخوندهای دینفروش است، اما به هرحال نتیجهاش، رکود تعمیق یافته در پیکره اقتصاد ورشکسته و بیمار از نفس افتاده است.
سکتههای مکرر تولید صنعتی
یکی از معیارهای گرفتگی رگ اقتصاد ایران، شاخص «شامخ» است که تولید صنعتی را در شرایط کنونی ایران در وضعیت رکود نشان میدهد. این شاخص با عنوان
» purchase manager، s index» و با واژه اختصاری «شامخ» بکار میرود مبتنی بریک سری سؤال میزان فعالیت اقتصادی مدیران خرید چندین بنگاه با تولید یا خدمات همسان را بررسی میکند و میگوید مدیران خرید این بنگاهها به چه میزان فعالیت داشتهاند و سپس آن را با ماههای قبل با مقیاس صفر تا ۱۰۰ مقایسه میکند. «شامخ» زیر ۵۰ در دو ماه متوالی زنگ خطر تعمیق رکود را به صدا درآورده است. انقباض فعالیتهای بنگاههای تولیدی در کنار قطعی مکرر برق، کمبود سرمایه و ارز و مشکلات ناشی از واردات نهادههای تولید و فرار نیروی متخصص از کشور و تهی شدن کارخانهها از متخصصان قابل، رکود مکرر در صنعت کشور را نشان میدهد: «برای دومین ماه متوالی، صنعت در وضعیت رکود قرار گرفت. رکود بنگاهها عمیقتر شده است. شامخ کل اقتصاد بهطور محسوس کاهش یافته و معادل ۴۷.۲ برآورد شده که حاکی از ثبت دومین رکورد زیر ۵۰ در دو ماه متوالی است. این روند نشان میدهد که وضعیت فعالیت کسبوکارها در کل اقتصاد همچنان در حال تضعیف است» (دنیای اقتصاد۱۶مرداد۱۴۰۳).
بیجان شدن ادامهدار صنعت
در تازهترین گزارش مرکز پژوهشهای اتاق ایران هم میزان شاخص مدیران خرید کل اقتصاد «شامخ» در تیر ۱۴۰۳ معادل ۴۴.۸ محاسبه شده است که حاکی از کاهش فعالیتهای اقتصادی است. «آخرین نظرسنجی انجام شده از بنگاههای اقتصادی نشان میدهد سطح فعالیتهای اقتصادی در تیرماه نسبت به خردادماه کاهش یافته که بیانگر تداوم شرایط نامناسب کسبوکارهای کشور است.
«در همین حال تقاضای خارجی نیز همچنان برای سومین ماه پیاپی کاهش داشته است؛ بهطوری که شاخص میزان صادرات کالا یا خدمات در تیرماه عدد ۴۸.۷ را به ثبت رسانده است (همچنین). شاخص «میزان سفارشات جدید مشتریان» که یکی از عناصر تعیینکننده شاخص شامخ است برای چهارمینماه پیاپی در سطوح بسیار پایین خود است» (جهان صنعت۱۶مرداد۱۴۰۳).
زنگ خطر پایداری رکود تولید
دولت ورشکسته آخوند رئیسی معدوم تا لحظه آخر حیاتش مرتب از بهبودی و رشد اقتصادی میگفت و مدعی بود حتی اسب زین شده به تدارکاتچی جدید خامنهای پیشکش کرده است، اما بحرانهای اقتصادی و فاجعه معیشت میلیونها هموطن گرفتار فقر و فلاکت، عکس آن را اثبات میکند؛ یک قلم به وضعیت اشتغال نیروی انسانی در عرصه اقتصادی بنگریم: شاخص «میزان استخدام و بهکارگیری نیروی انسانی» (۴۸.۵) که یکی دیگر از عناصر تعیینکننده شامخ است، شدیدترین کاهش اشتغال ۳۶ماهه از مرداد ۱۴۰۰ را ثبت کرده است. عدم تمایل نیروی کار به ماندن و اشتغال در بخش تولید بسیار زیاد شده است. به نظر میرسد تورم و هزینههای بالای زندگی و عدم تناسب حقوق و دستمزد با هزینهها باعث کمبود نیروی کار شده است» (اعتماد۱۶مرداد۱۴۰۳).
تعمیق رکود در بورس
یکی دیگر از نشانههای سکته در اقتصاد رژیم آخوندی وضعیت بحرانی بازار سرمایه و بورس است. علاوه بر جنگ داخلی فاشیسم دینی با مردم ستمدیده ایران، صدور تروریسم و بنیادگرایی، باعث جنگهای بیسرانجام در منطقه پرآشوب خاورمیانه شده است. موج تخریب آن دامن بازارهای سرمایه و کار و کالا در ایران را هم گرفته است. این روزها فرار سرمایه از بورس و سقوط های آسانسوری آن، بسیاری از دستاندرکاران را به وحشت انداخته است.
خروج ۳ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان سرمایه از بورس
طی روزهای اخیر در بورس خالص تغییر مالکیت حقوقی به حقیقی منفی شد و ۳۹۹ میلیارد تومان پول حقیقی از بازار سهام خارج شد. در مجموع ۸ روز معاملاتی اخیر ۳ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار خارج شده است. «شاخص کل بورس تهران هزار و ۲۲۵ واحد نسبت به روز کاری گذشته پایینتر ایستاد و به سطح ۲ میلیون و ۴ هزار و ۳۸۲ واحد رسید» (اکو ایران۱۵مرداد۱۴۰۳). علاوه بر این روز ۱۶مرداد بهعنوان رکودیترین روز بورس در ۲ سال اخیر لقب گرفت. شاخص بورس تهران نسبت به روز گذشته پایینتر ایستاد و به سطح ۲ میلیون و ۲ هزار و ۵۸۰ واحد رسید.
چشمانداز تیره برای جسم ناقص خلیفه ارتجاع
سکتههای متوالی در پیکر فرسوده رژیم آخوندی، بحرانهای لاعلاج را پیش روی خامنهای قرار داده است؛ تا جایی که دلخوشان به اصلاحات قلابی را هم ناامید کرده است: «متأسفانه «وضعیت ایران» از سوی نهادهای حاکمیتی بهطور کامل دیده نمیشود. این ندیدنها بهویژه در حوزه کسبوکار و معیشت شهروندان بسیار خطرناک است. ادامه این وضعیت و ندیدن همه خطرهایی که ایران ارجمند را تهدید میکند میتواند به نقطهای ناایمن و خطی لرزان و لغزان برسد که ایستادن حتی در این موقعیت را سخت و ناممکن کرده و همه را به سرازیری میراند. خوشخیالیها و خودبرتربینیهای غیرواقعی را کنار بگذاریم و برای نگهداری از موجودیت یک سرزمین تاریخی با جدیت بیشتری گام برداریم» (جهان صنعت۱۶مرداد۱۴۰۳).
***
تنها یک انقلاب دموکراتیک و واژگونی این نظام است که چشمانداز روشن و امیدبخشی را به ارمغان میآورد؛ و گرنه رگهای گرفته جسم ناقص خلیفه، جز تباهی و خرابی انباشتهای ندارند.