قیام ایران دو خصوصیت برجسته و بارز داشت، یکی اینکه مردم ایران را منسجم و همبسته کرد و عزم آنان را برای سرنگون کردن نظام ولایت فقیه بیش از بیش جزمتر کرد. ویژگی دیگر قیام این بود که در ایجاد دلهره، یاس و سرخوردگی در میان سران، مهرهها و رسانههای آن نقش بهسزایی ایفا کرد.
آنچه که در این روزها در خلال موضعگیری سران و مهرهها و نوشته رسانههای هر دو باند بسیار واضح است، ترس از قیام و ناامیدی از آینده است.
ضمنا همزمان با ناامیدی که قیام نسبت به آینده در میان آنها ایجاد کرده است، تضادهای درونی را نیز بهطور کیفی در بین آنها افزایش داده است.
درچنین شرایطی به مصداق اینکه وقتی زمین سفت میشود گاوها به هم شاخ میزنند، گرگهای درنده به جان هم افتاده و تلاش میکنند با استفاده از این فرصت و با خراب کردن قیام بر سر باند دیگر، رقیب را از صحنه حذف کنند.
درچنین فضایی بسیاری از مهرهها و رسانهها نسبت به راه طی شده توسط این حاکمیت پلید ابراز تردید میکنند و بسیاری از آنها ضمن ابراز غلط کردم گویی، نسبت به گذشته و جنایاتی که بر سر مردم آوردهاند، به صراحت اذعان میکنند که راه طی شده راه اشتباهی بوده است.
بهعنوان نمونه سایت حکومتی بهار وابسته به روحانی 29دی 96 مینویسد: ”به نظر میآید که راه را به اشتباه آمدهایم و از آنچه در ابتدای انقلاب به مردم وعده دادهایم فاصله گرفتهایم“.
مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق وابسته به باند روحانی نیز ضمن اشاره به آشفته بازار حاکمیت آخوندها و جزیرهای عمل کردن مسئولان، سران قوا و مهرههای آن، ”اعتراضات و ناآرامیهایی که در دو سه هفته اخیر اتفاق افتاد“ (قیام ایران) را بهمثابه ”تلنگر بسیار خوبی“ می داند که از طریق اثرات آن، گذشته و عملکرد مهرهها وباندهای آن مورد ارزیابی قرار بگیرد.
این مهره حکومتی در ادامه نگرانیاش را از سوراخ شدن کشتی حاکمیت پلید چنین ابراز میکند: ”ما اگه میخواهیم مسائلمان حل شود باید بپذیریم که همهمان در یک کشتی نشستیم و این کشتی را هر کس سوراخ بکند به ضرر همه است.
فکر میکنم که ما اگر که دلمان برای جمهوری اسلامی میسوزد باید بپذیریم همانطور که عرض کردم که همهمان در یک قایق نشستیم و برای رساندن این قایق به ساحل نجات باید همکاری بکنیم“. (تلویزیون شبکه یک 28دی 96)
آخوند احمد مازنی عضو مجلس ارتجاع نیز با اشاره به خیزش مردم در قیام و نمکپاشی مهرهها و سران رژیم بر زخم مردم قیام کننده، به آنها هشدار میدهد که باید از گذشته درس بیاموزند و از مردم قیامکننده با عناوینی نظیر ”خس وخاشاک، آشغال و...“ نام نبرند زیرا این تعبیرها پیآمد زیانباری در بر خواهد داشت.
وی در ادامه میگوید: ”از دوقطبی کردن جامعه بپرهیزیم. هر جامعهای که دو قطبی شود نتیجهیی جز جنگ داخلی ندارد امروز تریبونهایی که در اختیار افراد قرار دارد تریبونهای موثری است و باید در بهکار بردن تعبیرها دقت شود و بهگونهیی نباشد که نمک بر زخم مردم بپاشد“. (سایت خبرآنلاین 29دی 96)
سایت حکومتی (بهار) با گفتن اینکه ”به نظر میآید که راه را به اشتباه آمدهایم و از آنچه در ابتدای انقلاب به مردم وعده دادهایم فاصله گرفتهایم“، روی قلب مسأله انگشت گذاشته است.
از این بابت که این رژیم متعلق به قرون گذشته است و راهی که آمده نه تنها خلاف خواست مردم ایران و در راستای سرکوب و چپاول آنها بوده است، بلکه خلاف جهت تاریخی آن هم در قرن بیست و یکم است.
خمینی دجال وقتی سوار بر امواج انقلاب ضدسلطنتی شد، با وعدههای دروغین و فریبنده به مردم وعدههای زیادی داد. اما به مجرد اینکه بر اوضاع مسلط شد به صراحت به تمامی وعدههایش پشت پا زد. او با گفتن اینکه «اقتصاد مال خر است و ما انقلاب نکردیم که خربزه ارزان شود». به تمامی وعدهها پشت کرد و طینت ارتجاعی، ضدمردمی و ضدتاریخی خود و نظامش را بازر کرد.
بنابراین درست است که رژیم از جمیع جهات راه را اشتباه آمده است ولی غلط کردم گوییها نظیر به مردم خس و خاشاک نگویید، نمک بر زخم مردم نپاشید، از دوقطبی کردن جامعه بپرهیزید و... ، دیگر دردی از دردهای بیدرمان آن با مردم ایران حل نمیکند.
آنچه که در این روزها در خلال موضعگیری سران و مهرهها و نوشته رسانههای هر دو باند بسیار واضح است، ترس از قیام و ناامیدی از آینده است.
ضمنا همزمان با ناامیدی که قیام نسبت به آینده در میان آنها ایجاد کرده است، تضادهای درونی را نیز بهطور کیفی در بین آنها افزایش داده است.
درچنین شرایطی به مصداق اینکه وقتی زمین سفت میشود گاوها به هم شاخ میزنند، گرگهای درنده به جان هم افتاده و تلاش میکنند با استفاده از این فرصت و با خراب کردن قیام بر سر باند دیگر، رقیب را از صحنه حذف کنند.
درچنین فضایی بسیاری از مهرهها و رسانهها نسبت به راه طی شده توسط این حاکمیت پلید ابراز تردید میکنند و بسیاری از آنها ضمن ابراز غلط کردم گویی، نسبت به گذشته و جنایاتی که بر سر مردم آوردهاند، به صراحت اذعان میکنند که راه طی شده راه اشتباهی بوده است.
بهعنوان نمونه سایت حکومتی بهار وابسته به روحانی 29دی 96 مینویسد: ”به نظر میآید که راه را به اشتباه آمدهایم و از آنچه در ابتدای انقلاب به مردم وعده دادهایم فاصله گرفتهایم“.
مهدی رحمانیان مدیر مسئول روزنامه شرق وابسته به باند روحانی نیز ضمن اشاره به آشفته بازار حاکمیت آخوندها و جزیرهای عمل کردن مسئولان، سران قوا و مهرههای آن، ”اعتراضات و ناآرامیهایی که در دو سه هفته اخیر اتفاق افتاد“ (قیام ایران) را بهمثابه ”تلنگر بسیار خوبی“ می داند که از طریق اثرات آن، گذشته و عملکرد مهرهها وباندهای آن مورد ارزیابی قرار بگیرد.
این مهره حکومتی در ادامه نگرانیاش را از سوراخ شدن کشتی حاکمیت پلید چنین ابراز میکند: ”ما اگه میخواهیم مسائلمان حل شود باید بپذیریم که همهمان در یک کشتی نشستیم و این کشتی را هر کس سوراخ بکند به ضرر همه است.
فکر میکنم که ما اگر که دلمان برای جمهوری اسلامی میسوزد باید بپذیریم همانطور که عرض کردم که همهمان در یک قایق نشستیم و برای رساندن این قایق به ساحل نجات باید همکاری بکنیم“. (تلویزیون شبکه یک 28دی 96)
آخوند احمد مازنی عضو مجلس ارتجاع نیز با اشاره به خیزش مردم در قیام و نمکپاشی مهرهها و سران رژیم بر زخم مردم قیام کننده، به آنها هشدار میدهد که باید از گذشته درس بیاموزند و از مردم قیامکننده با عناوینی نظیر ”خس وخاشاک، آشغال و...“ نام نبرند زیرا این تعبیرها پیآمد زیانباری در بر خواهد داشت.
وی در ادامه میگوید: ”از دوقطبی کردن جامعه بپرهیزیم. هر جامعهای که دو قطبی شود نتیجهیی جز جنگ داخلی ندارد امروز تریبونهایی که در اختیار افراد قرار دارد تریبونهای موثری است و باید در بهکار بردن تعبیرها دقت شود و بهگونهیی نباشد که نمک بر زخم مردم بپاشد“. (سایت خبرآنلاین 29دی 96)
سایت حکومتی (بهار) با گفتن اینکه ”به نظر میآید که راه را به اشتباه آمدهایم و از آنچه در ابتدای انقلاب به مردم وعده دادهایم فاصله گرفتهایم“، روی قلب مسأله انگشت گذاشته است.
از این بابت که این رژیم متعلق به قرون گذشته است و راهی که آمده نه تنها خلاف خواست مردم ایران و در راستای سرکوب و چپاول آنها بوده است، بلکه خلاف جهت تاریخی آن هم در قرن بیست و یکم است.
خمینی دجال وقتی سوار بر امواج انقلاب ضدسلطنتی شد، با وعدههای دروغین و فریبنده به مردم وعدههای زیادی داد. اما به مجرد اینکه بر اوضاع مسلط شد به صراحت به تمامی وعدههایش پشت پا زد. او با گفتن اینکه «اقتصاد مال خر است و ما انقلاب نکردیم که خربزه ارزان شود». به تمامی وعدهها پشت کرد و طینت ارتجاعی، ضدمردمی و ضدتاریخی خود و نظامش را بازر کرد.
بنابراین درست است که رژیم از جمیع جهات راه را اشتباه آمده است ولی غلط کردم گوییها نظیر به مردم خس و خاشاک نگویید، نمک بر زخم مردم نپاشید، از دوقطبی کردن جامعه بپرهیزید و... ، دیگر دردی از دردهای بیدرمان آن با مردم ایران حل نمیکند.