ملت قهرمان ایران دیر زمانی است که تحت تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم سیاستهای استعماری قرار داشته و شاهد آسیب دیدن و گاه از دست رفتن نتایج مبارزات و تلاشهای همهجانبه خود برای رهایی از قید و بند ارتجاع و استعمار بوده است.
تا هنگامی که سیاستهای استعماری کهن رویه محوری و آشکار کشورهای استعماری آن دوران بوده، حکومتهای نالایق و ملوکالطوایفی کشورمان بهخاطر ناچیز بودن توان حکمرانیشان، به آسانی افسار خویش و در نتیجه سرنوشت کشور بزرگ و غنی ایران را در اختیار بیگانگان مینهادند.
پس از دگرگونی بنیادین در سیستمهای حکمرانی دولتهای غربی تحت تأثیر انقلابها و فشار محافل روشنفکری اروپا از یکسو و موج بیداری ملل مشرق زمین از سوی دیگر، جهان شاهد گسترش نهادهای بنا شده بر دمکراسی و مبتنی بر احترام به حقوقبشر در بسیاری از همان کشورهای استعمارگر گذشته شده است.
ولی گویا سیاست و خلق و خوی استعماری درون عمیقترین لایههای فکری و عملی اینگونه دولتهای اروپایی نهادینه شده است و خود را همچنان در سیاست مماشات و تنفس دادن به فاشیزم مذهبی فرتوت حاکم بر ایران بارز میکند و ما شاهدش هستیم.
ملت بزرگ ایران افزون بر قرن است که شاهد قربانی شدن هدف بزرگ آزادی و حاکمیت ملی بر سرنوشت خویش است.
انحراف انقلاب مشروطه و برآمدن استبداد رضاخانی، سقوط دولت مردمی مصدق و احیاء استبداد سلطنتی محمدرضا پهلوی، انحراف بزرگ انقلاب ۵۷ و ظهور دجالی به نام خمینی امتداد و محصول دیکتاتوری سلطنتی و عملکرد همان خلق و خو و عملکردهای استعماری که خود را درمماشات با پلیدترین استبداد ضدبشری نشان میدهد.
اکنون همه آحاد مردم ایمان دارند که چگونه منافع ملی کشور ما و اولیهترین حقوق این خلق در تعامل بین رژیم اشغالگر و جنایتکار آخوندی از یکسو و کشورهایی که خط سکوت و سازش علیه مردم ایران را دنبال میکنند از سوی دیگر، قربانی میشود.
نمونههای بارز خلق و خوی ننگین استعماری مدرن طی ۴۳سال حکومت پلید ولایت فقیه بر کشور ما فراوان است.
سازشکاری و معاملات شرمآور دولت بلژیک در جریان پرونده تروریستی اسدالله اسدی از زشتترین و کثیفترین این رفتارهاست.
بسیار روشن است که لایحه غیرانسانی استرداد دیپلمات بمبگذار که توسط دولت بلژیک تصویب گردید، نه تنها در روحیه و باورهای خلق قهرمان ما خدشهای وارد نمیکند، بلکه به برکت افشاگریهای گسترده مقاومت ایران، افکار عمومی همه کشورها و جمیع محافل حساس به حقوق انسانی و بشری پس از سالیان دراز بهخود جلب کرده و همگان شاهد یک نمونه معامله کثیف علیه سرنوشت مردم ایران را شاهد بودند.
بگذار چهره کریه و روابط کثیفی که رو در روی خواست مردم ایران برای رسیدن به حق آزادی وجود دارد، بر همه دنیا آشکار شود.
مهم این بود که حکم دادگاه آنتورپ حقانیت مبارزات مردم ایران را در معرض دید و قضاوت همگان قرار داد.
بگذار همه بدانیم کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!
گر بخارد پشت من انگشت من، خم شود از بار منت پشت من!
همتی کو تا نخارم پشت خویش؟
وا رهم از منت انگشت خویش
خوشبختانه اینک در کشورمان ایران، پتانسیل عمومی عبور از شرایط دیکتاتوری مذهبی بسیار قوی و گسترده است و با سرلوحه قرار دادن شعار میتوان و باید و به یمن وجود خیل عظیم مجاهدان جان بر کفی که زندگیشان را فدای نیل به رهایی و رستگاری کشور و مردم خویش کردهاند، میوه و ثمره شیرین آزادی و نجات از زیر یوغ دیکتاتوری پلید آخوندی در دسترسترین شرایط ممکن قرار گرفته است.
برای به ثمر رسیدن درد و رنج و مبارزهیی چهل و چند ساله علیه دیکتاتوری ولایت فقیه، همتی انقلابی و همهجانبه باید و گرنه نشستن و چشم دوختن به امید واهی برافتادن خودبهخودی این میوه جانبخش، راه به جایی نخواهد برد.
درخت انقلاب با خون هزاران شهید بارور شده است و نیاز به تکاندن و چیدن میوه آن از طریق مشارکت همگانی و قیام عمومی مردم ایران دارد.
صبح امید که بر معتکف پرده غیب
گو برون آی که کار شب تا آخر شد
آن پریشان شبهای دراز و غم دل
همه در سایه گیسوی نگار آخر شد
کورش پارسیان از کرج
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است