تهدید تروریستی و لافوگزاف روحانی مبنی بر بستن تنگه هرمز نه تنها به مذاق پاسداران و دلواپسان خوش آمده است و روحانی را به این خاطر حلوا حلوا میکنند، بلکه حتی بعضی از مهرهها و رسانههای باند روحانی هم او را تشویق میکنند و درباره هماهنگی دو باند شعار پوشالی سرمیدهند.
از جمله روز گذشته(۱۴تیر ۹۷) روزنامه آرمان متعلق به باند روحانی بهنقل از حسامالدین آشنا، مشاور روحانی، نوشت: «نامه سردار(پاسدار سلیمانی) به رئیسجمهور مهمترین سند هماهنگی مطلق نیروی نظامی و مدیریت سیاسی کشور تحت زعامت ولایت امر برای هر سیاستی است که مصلحت نظام اسلامی باشد».
این همنوایی نشان میدهد که لافوگزاف بیمحل روحانی مانوری با تبانی دو باند بوده است، اما وقتی همین مانور، در دنیا بهعنوان سرشت تروریستی تمامیت حاکمیت و همه باندهای آن منعکس شد؛ گروهی از مهرهای آن هراسان شده و درصدد توجیه و رفعورجوع آن برآمدند.
آخوند حسن روحانی در جمع ایادی رژیم در سوئیس بهطور تلویحی تهدید به بستن تنگه هرمز کرد: «آمریکاییها مدعی شدهاند که میخواهند بهطور کامل جلوی صادرات نفت ایران را بگیرند. آنها معنی این حرف را نمیفهمند، چرا که این اصلاً معنی ندارد که نفت ایران صادر نشود و آن وقت نفت منطقه صادر شود. اگر شما توانستید این کار را بکنید تا نتیجهاش را ببینید».(خبرگزاری مهر ۱۲تیر ۹۷)
بهدنبال سخنان روحانی سرکردگان بالای سپاه پاسداران ضدخلقی موضعگیری او را تأیید کردند. درصورتیکه تا پیش از این بهطور واقع هیچیک از آنها چشم دیدن او را نداشتند و بسیاری از سخنان و موضعگیریهای او را رصد میکردند تا از او گاف بگیرند.
از جمله اینکه پاسدار قاسم سلیمانی، سرکرده نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران، در پیامی خطاب به روحانی از تهدیدات پوشالی او تقدیر نمود و با سخنان ستایشانگیزی نسبت به وی آمادگی خودش را برای دستبوسی روحانی بهخاطر سخنان تهدیدآمیزش در سوئیس اعلام نمود: «آنچه از فرمایشات حضرتعالی در رسانهها منعکس شد مبنی بر اینکه اگر نفت جمهوری اسلامی ایران صادر نشود، تضمینی برای صدور نفت کل منطقه نمیباشد و با بیانات بسیار ارزشمندی که در موضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی فرمودید مایهٔ مباهات و افتخار است...».(سایت خبر آنلاین ۱۳تیر ۹۷)
پاسدار محمدعلی جعفری، سرکرده سپاه پاسداران در موضعگیریاش نسبت به حرفهای روحانی اول یک توسری به او زد که دولت «در حال پیش گرفتن رویکرد و نگاه انقلابی در صحنه نبرد امروز با دشمن» است.
جعفری سپس با حمایت از حرف روحانی گفت: «میتوان به دشمنان فهماند که استفاده از تنگه هرمز برای همه و یا برای هیچکس چه معنا و مفهومی میتواند داشته باشد».(خبرگزاری تسنیم ۱۴تیر ۹۷)
و...
اما هنوز مرکب حرفهای روحانی و تعریفوتمجید کسانی نظیر پاسدار جفعری، پاسدار قاسم سلیمانی، پاسدار اسماعیل کوثری و... خشک نشده است که عناصر باند روحانی با گفتن اینکه منظور روحانی بستن تنگنه هرمز نیست، یک فقره غلطکردمگویی را از جانب شیخ حسن روحانی اعلام کردند.
از جمله این نفرات عبدالرضا فرجیراد، دیپلومات سابق است که گفت: «منظور آقای روحانی از اینکه گفتند اگر ایران نتواند نفت بفروشد دیگران هم نمیتوانند این کار را بکنند بستن تنگه هرمز نیست».(سایت شفقتنا۱۴تیر ۹۷)
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع هم اعلام کرد: «منظور رئیسجمهور بستن تنگه هرمز نیست چرا که این موضوع تحت مقررات بینالمللی بوده و باید رعایت شود».(خبرگزاری مجلس ۱۴تیر ۹۷)
واقعیت این است که لاف وگزاف بیمحل روحانی و موضعگیریهای متناقض بعدی پیرامون آن قبل از هر چیز نشانه عجز و درماندگی حاکمیت آخوندی برای برخورد با تحریمهای جدید و کاهش شدید صدور نفت و یا قطع کامل آن است.
واقعیت این است که موضوع بستن تنگه هرمز اگر چه در منطق حرافی آخوندی ساده است، اما در عمل برای نظام غرقه در بحران بهای سنگینی دارد.
واکنش حسن روحانی به فشاری که این روزها به رژیم میآید با توجه به کیفیت توازن قوای موجود بیشتر یک ژست میانتهی است تا اینکه جامعه عمل بپوشد.
زیرا بستن تنگه هرمز نه تنها آن را در مقام رویارویی کامل با آمریکا قرار میدهد بلکه بسیاری از کشورهای منطقه و سایر نقاط جهان را در برابر خود خواهد دید.
به نظر میرسد با توجه به همین واقعیت فوق است که به فاصله ۲روز از اظهار لحیه روحانی، مهرههایی از رژیم به صحنه آمدند و سعی کردند حرفهای او را رفعورجوع کنند.
بنابراین تنها مصرف حرفهای روحانی و تأیید حرفهای او توسط سرکردگان سپاه پاسداران، میتواند روحیه دادن به نیروهای وارفته و ناامید نظام باشد که البته با توجه به وضعیت نظام دیگر حنای این الدرم بلدرها در نزد نیروهای خاص نظام هم رنگی ندارد.