در سایه حاکمیت چپاول و غارت ولایت فقیه، حوادث مرگبار جادهیی تا آنجا ابعاد عظیم و بیسابقه به خود گرفته است که همواره از رژیم ایران بهعنوان بالاترین شاخص سوانح جادهیی در جدول جهانی نام برده میشود.
هر چند که رژیم ضدمردمی ولایت، در وحشت از گسترده شدن اعتراضات اجتماعی از ارائه آمار واقعی حوادث رانندگی در جادههای مرگ همانند سایر پدیدههای اجتماعی خودداری مینماید اما ابعاد وسیع قربانیان حوادث مرگبار جادهیی تا بدانجا گسترده است که رسانههای رژیم مجبور میشوند چنین اعتراف کنند: «رتبه ۱۸۹ایران از نظر ایمنی در تصادفات رانندگی در میان ۱۹۰کشور جهان / آمار تلفات ترافیکی ما هر هفته برابر با سقوط یک ایرباس با ۳۵۰مسافر در کشور است / امسال حدود ۱۵۰۰۰نفر در تصادفات جادهیی کشته شدند / با اینکه حادثه سقوط هواپیمای تهران یاسوج فاجعه وحشتناکیست اما تصور کنید هر دو روز یک هواپیما با ۸۸سرنشین در جادههای کشور سقوط میکند!». (خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران 15اسفند 96)
از سوی دیگر دامنه وسیع قربانیان اینگونه حوادث مرگبار جادهیی که بهخوبی بیان کننده بنبست و ناتوانی همهجانبه رژیم در حل این معضل اجتماعی است زمینه دیگری برای گسترش اعتراضات اجتماعی شده است تا آنجا که مردم با مسدود نمودن جادهها خشم خود را نسبت به متولیان فاسد حکومتی بارز مینمایند. در تازهترین نمونه از اینگونه اعتراضات مردمی، جاده کاشان- برزک بعد از دو تصادف پیدرپی و مرگبار توسط اهالی منطقه بزرک در کاشان مسدود و مردم محل ضمن تجمع خود در محل حادثه در حالیکه عکسهای جوانان فوت شده را در دست داشتند نسبت به بیتفاوتی و بیعملی کارگزاران حکومتی واکنش نشان دادند.
خبرگزاری صدا و سیمای رژیم 20اسفند 96 در این باره چنین اعتراف میکند: «جاده برزک معروف به جاده مرگ بهدلیل عرض کم، نداشتن شانه خاکی در برخی از نقاط، قرار گرفتن در مسیر جاده سیمان و رفت و آمد خودروهای سنگین، مشکلات ترافیکی زیادی را برای مردم منطقه به وجود آورده است. نامناسب بودن مسیر و وقوع چندین تصادف منجر به فوت، موجب نارضایتی مردم و مسدود کردن جاده برزک - کاشان شد. در این تجمع اعتراض آمیز که چهار ساعت طول کشید، مردم با شعار « اگر اختلاس کم شود، مشکل ما حل شود » و حمل بنرهایی با محتوای «پاسخگوی خونهای به ناحق ریخته شده کیست؟» و «چه کسی مسئول است؟» خواستار مناسب سازی این جاده شدند».
اما در مقابل این خواستههای بهحق مردم و در حالیکه هرساله چندین هزار نفر از هموطنانمان در جادههای کشور جان خود را از دست میدهند و چندصد هزار نفر هم بر اثر این حوادث مصدوم و معلول میشوند، حاکمیت آخوندی همواره تلاش داشته و دارد تا با ارائه آمارهای غیرواقعی، قربانیان سوانح جادهیی اینگونه حوادث مرگبار را به عوامل «انسان و خودرو» محدود نماید تا شاید مانع گسترش اعتراضات مردم بشود. در حالی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان داخلی و بینالمللی راه و ترابری،که بارها در رسانههای رژیم نیز به صراحت به آن اعتراف شده است رد پای حوادث و سوانح جادهیی را باید در نبود جادههای استاندارد و زیرساختهای ترابری، وجود وسائل نقلیه فرسوده و بعضاً از دور خارج شده، ساخت خودروهای بیکیفیت، نبود علائم ایمنی در راهها و جادههای کشور، نبود آموزشهای پایهیی در رانندگی، رشد جمعیت و افزایش آمار خودروها، فقدان و نبود نیروهای امدادرسانی و بالگرد هوایی برای انتقال مجروحان، جستجو کرد.
نگاهی کوتاه و گذرا به چند نمونه از اعترافات صورت گرفته در رسانههای رژیم بهخوبی گویای عمق این فاجعه دردناک است:
-روزنامه حکومتی عصر ایران 21اسفند 96 تحت عنوان آمار تصادفات در ایران ۱۰۰برابر دنیا است مینویسد: «آمار تصادفات در ایران بهخصوص در خودروهای سنگین، صد برابر دنیا است و از نظر مرگ و میر به ازای هر دههزار خودرو وضعیت ایران تقریباً دو برابر متوسط دنیا و اروپا است.
روزانه در کشور ۴۳نفر در اثر تصادفات فوت میکنند و ۹۱۰نفر مجروح میشوند و بیش از ۴۰هزار میلیارد تومان، هزینه فوتیهای سوانح است. ۵۰درصد تصادفیها در مسیر بیمارستان و درمانگاهها جان خود را از دست میدهند و ۶.۷درصد تولید ناخالص ملی کشور بهخاطر تصادفات جادهیی از بین میرود.... خودروهای پراید و پژو که دو تولید داخلی هستند و بیشترین خودروها را تشکیل میدهند که ۵۲درصد کشتههای تصادفات برای این خودروهاست بنابراین خودروهای ما نیز باید کاملاً ایمن شوند. بیش از ۷۰درصد خودروهای ما ABS [1] دارند و ایربک [2] ندارند. بیش از سی سال است که چشم به راه هستیم که خودروی استاندارد به بازار عرضه شود اما متأسفانه کیفیت خودروها بهتر نشده و در برخی موارد بدتر هم شده است».
-در یک نمونه دیگر از این اعترافات سایت حکومتی مشرق نیوز 20اسفند 96 تحت عنوان هر ۳روز یکبار یک ATR در جادهها سقوط میکند مینویسد: «از سال گذشته روند کاهش تلفات تصادفات رانندگی متوقف شده است بهگونهیی که در ۸ماهه امسال،کشور شاهد مرگ خاموش ۱۱هزار و ۵۶۳کشته در جادههای کشور بوده است. حال آن که اگر در حالت خوشبینانه این رقم تا پایان سال به ۱۶هزار کشته برسد، بهمعنای این خواهد بود که هر ۳روز یکبار معادل کشتهشدگان ATR آسمان که اخیراً در ارتفاعات دنا سقوط کرد، جادههای کشور قربانی میگیرند، آنهم در سکوت کامل خبری و بدون تصویرگری شبکههای تلویزیونی و گزارشهای لحظه به لحظه از عملیات امداد و نجات».
سایت حکومتی مشرق در ادامه اعترافات خود بهنقل از معاون نظارت بیمه مرکزی به دزدیهای نجومی نیروی انتظامی و وزرات بهداشت رژیم از مالیاتهای اخذ شده توسط شرکت بیمه اذعان نموده و اضافه میکند: «بر اساس قوانین بودجه سالانه بیمه مرکزی از قبل حق بیمههای شخص ثالث دو نوع عوارض را به خارج از صنعت بیمه پرداخت میکند. یک بخش عوارضی است که سالانه صنعت بیمه به نیروی انتظامی بابت هزینهکرد کاهش حوادث جادهیی و رانندگی میپردازد. آخرین رقم پرداختی صنعت بیمه در سال ۹۶بالغ بر ۲۵۰میلیارد تومان بوده است که در بودجه سال ۹۷به این رقم ۱۰درصد افزوده و برای سال آینده ۲۷۵میلیارد تومان مصوب شد. و در نهایت به خزانه واریز و به نیروی انتظامی اختصاص مییابد.
اما بخش دوم عوارض پرداختی صنعت بیمه معادل ۱۰درصد حق بیمه وصولی بیمه نامه شخص ثالث است که به وزارت بهداشت پرداخت میشود، جمع این عوارض سالانه ۱۰۵۰میلیارد تومان است و باید صرف هزینه درمان مصدومان حوادث رانندگی شود. اما متأسفانه نه نیروی انتظامی و نه وزارت بهداشت گزارش هزینه کرد پولهایی که صنعت بیمه میپردازد را ارائه نمیکنند و برای بیمه مرکزی احراز نمیشود، مثلاًًً نیروی انتظامی این عوارض را در چه محلی هزینه کرده و چه میزان تاثیر گذاشته است».
از مجموع اعترافات مهرهها و رسانههای حکومتی بهروشنی میشود فهمید که اگر روزانه دهها بیگناه در تصادفات کشته میشوند و هر ساعت بسیاری مجروح و مصدوم و نقصعضو داریم و اگر «رتبه ۱۸۹ایران از نظر ایمنی در تصادفات رانندگی در میان ۱۹۰کشور جهان» است باید ریشه و عامل فاجعه را شناخت. باید نقطهٴ اصلی فساد و درد را شناخت والا درمانی در کار نیست. همان فساد سیستماتیک و غارت و چپاولی که این کمترین محصولش است. فساد حکومتی و «اژدههای هفت سر»ی که خامنهای هم ناگزیر به آن اعتراف کرد، نابود نمیشود مگر سر اصلی «اژدهها» یعنی ولایت فقیه و بازوهای فاسدش با همت و ارادهٴ مردم ناکار شود والا همانطور که خامنهای هم اعتراف کرد هر سر را بزنی یک سر دیگر در میآورد.
البته سرطان فساد در بیرون از پیکره نظام حل میشود نه در درون ارگانیزم فاسد و سلولهای سرطانی. در این نظام سرهای فساد حتی اگر مانند وزیر راه بهخاطر هزاران فاجعهٴ زمینی و هوایی یا وزیر کار با میلیونها استعداد بیکار در جامعه به استیضاح هم کشیده شود باز رأی میآورند و ادامه میدهند. همچنان که امیر آبادی عضو مجلس ارتجاع تعارف را کنار گذاشت و گفت: «اسناد زیادی از عملکرد آقای وزیر داشتم ولی از وقتم استفاده نمیکنم چون گفتن این مطالب فایدهای ندارد چون پیامکی به نمایندگان داده شده که به آقای وزیر رأی بدهید» (3)
پانویس:
1-سیستم ایمنی بالا در ترمز خودروها که برای جلوگیری از قفل شدن آن از هرزگردی چرخ ماشین جلوگیری کند.
2-ایربگ به شکل کیسه هوا وسیلهیی برای جلوگیری از آسیب راننده و سرنشینان خودرو است. ایربگ خودرو در زمان تصادف و برخورد خودرو با موانع سخت بلافاصله پر از باد میشود و به شکل یک بالش جلوی سر و بدن راننده و سرنشینان درمیآید و از برخورد سرنشینان با اجزای فلزی خودرو جلوگیری مینماید. این وسیله در سال 1952ساخته شد و اولین بار در سال ۱۹۷۰در خودروها نصب گردید.
3-کیهان خامنهای ـ 24اسفند1396