روزنامههای حکومتی در آخرین روز آبان تلاش کردهاند القاء کنند که قیام مردم ایران فروکش کرده و تمام شده است، اما در یک ضدو نقیض گویی مضحک هم خبر از تداوم قطعی اینترنت در وحشت از قیام آفرینان دادهاند و هم نتوانستهاند وحشت خود را از قیام و تداوم آن ابراز نکنند.
جوان وابسته به سپاه پاسداران در مطلب خود به قلم حسین قدیانی از جمله نوشته است« اینکه رهبر انقلاب، اتفاقات تلخ روزهای اخیر را «امنیتی» خواندند، مستند به دشمنیهای عجیبو غریبی است که با این شدت و غلظت، نه در ۷۸ شاهد آن بودیم، نه در ۸۸ و نه اساساً در هیچ برهه حساس و غیرحساس دیگری!». این مهرهٔ حکومتی در ادامه با ابراز وحشت نوشته است: « بهراستی این روزهایی که گذشت با چه قبیلهای طرف بودیم؟! در کدام خانههای بدتر از خانههای تیمی مخفی شده بودند؟! کی و کجا آموزش دیده بودند؟! از کدام روزنهها نفوذ کرده بودند؟!». و در ادامه به فراگیری قیام اذعان کرده و افزوده است:« چگونه در لباسی نو و جامهای جدید از کف خیابانهای خودمان سربرآوردند؟! آنچه تصاویر و تفاسیر مؤید آن است، هیچ ربطی نه به قیمت بنزین دارد و نه حتی به سیاست! ۷۸و ۸۸».
قیام سراسری مردم ایران علیه رژیم آخوندی، بحرانهای درونی رژیم را تشدید کرده. وحشت از پیامدهای این قیام، بر شدت این بحران افزوده است.
رسالت خبر داده باندهای وابسته به ولیفقیه تحت عنوان« شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی» در بیانیهیی، ضمن حمله به دولت روحانی در وحشت از قیام نوشته است« تنش اجتماعی حاصل از این بیتدبیری و عدم توجه به افکار عمومی بستری را فراهم آورد تا در کنار اعتراضات مردمی و منطقی، جریانهای معاند و ضدمردمی زمینه را فراهم دیده و ضمن منحرف ساختن مطالبات و اعتراضات اساسی و اصلی مردم، با آشوبگری اغتشاش و خشونت، در برخی از شهرهای کشور اماکن عمومی و خصوصی را مورد حمله قرار داده و خسارتهای سنگین مالی و جانی به بار آورند».
این باند حکومتی در ادامه بیانیه خود، ضربات وارده بر نظام در اثر قیام را تقصیر باند رقیب دانسته و نوشته است «اصلاحطلبان و تکرار کنندگان انتخاباتهای ریاستجمهوری و مجلس در سالهای اخیر نیز از متهمان اصلی بیتدبیریهای دولت هستند. آنها حامیان همیشگی و نفع برندگان مستمر دولت فعلی بودهاند و نمیتوانند نقش خود در آشفتگیهای اقتصادی ۶سال اخیر کشور در ماجرای ارز و بنزین را انکار کنند».
ابراز وحشت و هشدار به نظام موضوع یک مقاله در روزنامه حکومتی حکومتی جهان صنعت است که نوشته: «یکطرف معادلهٔ اتفاقات اخیر، مسولان و بالاترین مقام آن روحانی با بیانتشان قصد فریب مردم را دارند» و در ادامه با بیان اینکه: «الآن نمیشود راجع به افزایش ۲۰۰درصدی نرخ بنزین در روزنامهها نوشت. مضاف بر آن بهلحاظ امنیتی نیز اینترنت قطع است و مهمتر از همه ایجاد فضا و جغرافیایی معین برای بیان اعتراضات و بیان حرفها امکانپذیر نیست» در پاسخ به ادعاهای روحانی برای پیگیری از راه قانون سرکوبگری روحانی در تیر ۷۸ را گوشزد کرده است که به قالیباف فرمان داده دانشجویان را «لوله کنید».
این روزنامه حکومتی در پایان به نظام هشدار داده است:« وقتی همه راهها و آب پشت سد بسته میشود و راه خروجی مجازی باقی نمیگذاریم طبیعتاًً سد شکسته میشود».
روزنامه حکومتی جمهوری اسلامی به بنبست سرکوب و سانسور در نظام اذعان کرده و در حالی که مردم ایران را «دشمن» نامیده در وحشت از انفجار خشم مردمی با طرح این سؤال که « چگونه میتوان برای مردم زمینهای فراهم کرد که مطالبات خود را به گوش مسئولان برسانند و در عینحال، دشمن نتواند از آن سوءاستفاده کند»پاسخ میدهد این:« سؤالی است که هنوز جوابی به آن داده نشده».
این روزنامه حکومتی سپس به ناتوانی نظام در مقابل خشم مردم اذعان کرده و نوشته است: «مردم به هر دلیل اعتراضاتی دارند که گاه همانند ماجرای اخیر بنزین قهرا کل جامعه را درگیر میکند و بهطور طبیعی وادار میشوند مشکل خود را فریاد بزنند و عصبانی هم باشند. نمیتوان به چند میلیون انسان فرمان داد که احساسات خود را بروز ندهند، آن هم به مردمی که در شرایط فشار طاقتفرسای تورم، کمارزش شدن نقدینگی، فسادهای کلان مالی، جنگ قدرت سیاسی تمامنشدنی، انزوای بینالمللی، بیکاری و مشکلات دیگر هم قرار دارند». روزنامهٔ حکومتی جمهوری اسلامی در ادامه به شکست سیاستهای تدافعی رژیم در مقابل قیام مردم اذعان کرده و تأیید شکست سانسور و سرکوب بنبست نظام را برملا کرده و از جمله نوشته است: « گاه سخن از تجمع در محلهای خاص با مجوز وزارت کشور و امثال آن به میان آمده ولی هیچگاه عملی نشده است و ناچار سیاستهای تداخلی مثل قطع اینترنت و فضای مجازی و... که علامت ضعف است، اتخاذ میشود. برخوردهای قهری هم که عوارض منفی دیگری دارد. پس چه باید کرد؟
پاسخ دادن به این سؤال دشواریهای خاص خود را دارد آن هم پس از گذشت چهل سال».
روزنامه حکومتی جهان صنعت در مطلب خود با عنوان « تعمیق شکاف ملت و دولت »، ادعای همتی رئیس کل بانک مرکزی را که گفته است گرانی بنزین حداکثر تورم ۴درصدی میآورد را رد کرد و نوشت:« تورم پیشبینی شده بنزین از آن جهت قابل پذیرش نیست که ترسیم جامعهیی آرمانی با فرض ثابت در نظر گرفتن سایر عوامل تاثیرگذار عملاً غیرممکن است». این روزنامهٔ حکومتی در ادامه اذعان کرده است:« تصمیم سیاسی دولت با نتایج قابل انتظاری همراه نبود و به شکاف بیشتر ملت و دولت انجامید.
سیاستهای دولت در طول سالهای گذشته مردم را به این درک کلی رسانده که کمک مالی دولت با تورمهای بعد از آن خنثی میشود، بنابراین پولپاشی نمیتواند جای افزایش تولید و اشتغال را در اقتصاد بگیرد و به جوانان کشور امید ببخشد». این روزنامه در ادامه با تأکید بر شکست قطعی سیاستهای رژیم نوشته است« سیاست دولت در جهت افزایش قیمت بنزین و توزیع مجدد آن به اقتصاد نهتنها از فشارهای مردم نمیکاهد بلکه از آدرسدهی غلط دولت به اقتصاد خبر میدهد. از همین رو میتوان گفت به همان دلیل که دلار ۴۲۰۰تومانی دولت در اقتصاد به نتیجهیی نرسید، گران کردن بنزین نیز با نتایج قابل انتظاری همراه نخواهد شد».
روزنامه حکومتی فرهیختگان از باند خامنهای هم به نفرت اقشار محروم جامعه از نظام اذعان کرده و به نقل از کارشناسان مختلف از جمله نوشته است:«. وعدهها و استدلالهای مردان پاستور برای آزادسازی قیمت بنزین از این جهت در افکار عمومی و بهویژه از سوی دهکهای مورد اشاره پذیرفته نمیشوند که روحانی و یارانش در این سالها هیچگونه نسبتی با دغدغههای این طیف برقرار نکرده بودند». در جای دیگری نوشته است« حال شوک ناشی از گرانی بنزین بیش از همه، همین بخش از جامعه را به خود درگیر میکند. تاثیر این گرانی بر سایر کالاها قابل انکار نیست و هر چه هم که مسئولان دولتی و نظارتی وعده ثبات قیمتها را به خورد افکار عمومی بدهند و صدا و سیما نیز در اینباره رپرتاژ برود، واقعیت ماجرا بهگونه دیگری است. تجربه افزایش قیمت در سالهای قبل بهعلاوه آنچه در یک هفته گذشته صورتگرفته، نشان از همین موضوع دارد و صرف گزارش، آمار، مصاحبه و... نیز چیز خاصی را تغییر نمیدهد. آش همان آش است و کاسه همان کاسه. بهصورت واقعی دهکهای یک تا پنج بیش از همه در معرض آسیبهای ناشی از شوک افزایش قیمت بنزین هستند».
روزنامههای باند خامنهای کاسه کوزهٔ فضاحت طرح افزایش قیمت بنزین و ادامهٔ قطعی اینترنت را بر سر باند روحانی شکستهاند و نسبت به پیآمد آن ابراز وحشت کردهاند:
رسالت در یک مطلب با عنوان «وعدههای پاییزی» نوشته است« ۲۷آبان ۹۸علی ربیعی وعده داد که «مشکل اینترنت امروز یا فردا رفع میشود!» بیستو هفتم که رفع نشد و حتی تا عصر ۲۸آبان نیز فرجی نشد تا اینکه غروب همین روز بیستو هشتم رسانهها از قول ایشان خبر دیگری منتشر کردند: «مشکل نت، استان به استان برطرف میشود!» اما متأسفانه تا شامگاه چهارشنبه ۲۹آبان نیز هنوز معضل نت حل نشده». در ادامه نوشته است:« «چرا خلف وعده؟» و دیگر آنکه «آیا حواسمان به تأثیر بسیار مخرب قول بیعمل بر اعصاب مردم هست؟» چه چیزی بدتر از این قابل فرض است که سخن مسئولی در حد سخنگوی دولت، هیچ اعتباری برای ملت نداشته باشد؟ قطعاً آنچه مردم را شاکی و کاسه صبرشان را لبریز میکند، همین است که حضرات وعدهیی بدهند ولی عامل به آن نباشند!... این داوری از سنگی که شیشه بانک را میشکند، خطرناکتر است».
رسالت در مطلب دیگری با عنوان «اقناع عباد» از جمله نوشته است«شیوه مواجهه دولت با موضوع پس از آغاز اعتراضات، بدتر از نحوه عمل دولت پیش از اعلام ماجراست. دولت از همان ابتدا، فضا را به سمتی برد که نشان دهد گران کردن بنزین، تصمیم تمام ارکان نظام است، گویی خود اعتماد بهنفس لازم برای دفاع از این تصمیم را ندارد و بهدنبال شریک جرم می گردد
سخنگوی دولت به جای آنکه پاسخگو شود، طلبکار شده است».
کیهان خامنهای قسمتی از یک اطلاعیه از طرف مهرههای حاشیه نظام که در وحشت از قیام مردم در اثر فشار اقتصادی، خواستار گشودن راه مذاکره شدهاند را درج کرده که از جمله نوشتهاند:« اگر بلوا و ناامنی طولانی و گسترده شود ظرفیت آن را خواهد داشت تا یک ملت را به اضمحلال نزدیک سازد. بسیاری از مردم از عملکردهای برخی مسئولان ناراحت و ناراضی هستند. بسیاری از جوانان عدم رضایتشان به عصبانیت و خشم مبدل شده است. اختلاس و رانتها و همچنین ریخت و پاشهای مفصل که بعضاً با افتخار از تلویزیون پخش و هر روز در قالب سمینارها و همایشها نمایش داده میشوند و بسیاری از بیخردیها و ناکارآمدیها صبر مردم را لبریز کرده است. این همه خودش را در گرانی بنزین نشان میدهد».