حسن خمینی روز ۴مهر در یک گفتگوی تلویزیونی، ضمن تأکید بر موقعیت «بسیار خطرناک» نظام گفت: «به نظر من وقت آن است که بازدارندگی نظامی ما یک سطح برود بالا. ما باید بازدارندگی نظامیمان را ببریم بالا. در این شرایط ما لازم است بازدارندگیمان را قویتر بکنیم. مسأله بسیار خطرناک است». یک روز بعد، نادری عضو مجلس ارتجاع در حساب ایکس خود نوشت: «بالاتر رفتن سطح بازدارندگی جمهوری اسلامی تجدید نظر در دکترین هستهیی است. این تجدیدنظر در فضای آنارشیک سیاست بینالملل و وجود تهدیدات بزرگ از سوی رقبا و دشمنان یک ضرورت است. تنها قدرتهای اتمی میتوانند توازن قدرت ایجاد کنند».
همزمان، جان بولتون در مقالهیی در تلگراف (۱۵مهر) روی رابطهٔ بین تهدید اتمی رژیم و جنگافروزی خامنهای در غزه انگشت گذاشت و نوشت: «این جنگ فلسطین علیه اسراییل نبود، جنگ اعراب علیه اسراییل هم نبود. این جنگ رژیم ایران بود که در پشت آن برنامهٔ تسلیحات هستهیی نهفته است».
واشنگتن پست ۱۴مهر نیز در مقالهیی به همین موضوع پرداخته و مینویسد: «مقامات و تحلیلگران میگویند شکستهای نظامی اخیر رژیم ایران دقیقاً تحولی است که میتواند منجر به اقدام نهایی این رژیم برای ساختن بمب توسط این رژیم شود. رژیم ایران یکی پس از دیگری با شکستهای متعدد مواجه بوده است از جمله از دست دادن فرماندهان نظامی خود و متحدانش در حملات اسراییل، مرگ و بینظمی در صفوف حزبالله، اما حملهٔ موشکی بالستیک رژیم ایران به اسراییل که در پاسخ به این شکستها انجام شد، تخریب محدودی داشته است».
واشنگتن پست میافزاید: «گرگوری کوبلنتس، کارشناس منع اشاعه تسلیحات هستهیی در دانشگاه جورج میسون گفت: حملات اسراییل علیه حزبالله در هفتههای اخیر تا حدی با هدف خنثی کردن نیروهای موشکی این گروه بود که «بهطور گسترده بهعنوان بیمه رژیم ایران در برابر حمله اسراییل به تأسیسات هستهیی آنها تلقی میشد. در حال حاضر، با خلعسلاح عملیاتی حزبالله، اسراییل فرصتی برای حمله به سایتهای هستهیی ایران دارد و با خطر کمتری برای انتقام از جانب حزبالله مواجه است».
در مورد موقعیت «سرمار» در شرایط بحرانی کنونی، روزنامه فرانسوی فیگارو ۱۳مهر نوشته است: «ایران با حمله به اسراییل برای اولین بار با پرتاب موشکهای مافوق صوت، خطر متحمل شدن پاسخ عظیم اسراییل را به جان خرید که میتواند منافع حیاتی آن را به خطر بیندازد. این حمله بخشی از منطق "دفاع از خود"جمهوری اسلامی بود که چند ماه است بهشدت ضربه خورده است... یک کارشناس در بیروت و آشنا به ایران توضیح میدهد:"علی خامنهای که در ساعات پس از کشته شدن نصرالله در مکان امنی قرار گرفته بود، برای پاسخگویی چراغ سبز نشان داد". برای تهران، این یک فوریت بود، زیرا در غیر اینصورت در چشم میلیونها ساکن خاورمیانه، ضعف آن آشکار میشد».
فیگارو میافزاید: «اکنون چشمها به سمت دریای مدیترانه و خلیجفارس معطوف شده است، یعنی به مکانهای احتمالی واکنش ایران در چرخهٔ خشونتی که به نظر میرسد دیپلوماسی از توقف آن ناتوان است. حکومت ایران با حمله اخیر خود بهدنبال ایجاد خطوط قرمز جدید در زمینه بازدارندگی علیه اسراییل است. کلمان ترم کارشناس لبنانی میگوید "محاسبه امروز حکومت ایران برای رژیمی که آسیبپذیریهای داخلی دارد، چه اقتصادی و چه در رابطه با مردم معترضش، خطرناک است"».
در توصیف موقعیت رژیم آخوندی از منظر نظامی، ژنرال فرانک مککنزی، فرمانده قبلی سنتکام روز ۱۷مهر در گفتگو با شبکه سیبیاس گفت:
«رژیم ایران در گوشه رینگ قرار دارد. حمله آنها به اسراییل که چند شب پیش انجام شد، موفقیت خاصی نداشت. متحد اصلی آنها در منطقه، حزبالله، سر بریده شده و توانایی تهاجمی آن بهشدت محدود شده است. رژیم ایران کاملاً شوکه است». وی دربارهٔ تهدید اتمی رژیم اضافه کرد: «آنها میدانند که اگر از آن خط عبور کنند، نمیتوانند به عقب برگردند. این تصمیمی است که نمیتوان از آن و عواقب سنگین آن بازگشت».