بعد از گذشت نزدیک به ۴دهه از سرقت انقلاب ضدسلطنتی مردم ایران توسط نظام قرونوسطایی ولایت فقیه، بحران بیآبی و روند رو به رشد خشکسالی در بخشهای وسیعی از میهن اشغال شده تا آنجا ابعاد عمیق و هولناکی پیدا کرده است که متولیان حکومتی به صراحت اعتراف میکنند در یک دهه اخیر بیش از ۸۵درصد از مساحت ایران تحت تاثیر خشکسالی انباشته قرار گرفته است.
خبرگزاری حکومتی ایسنا ۲۲شهریور ۹۸ به نقل از رئیس بهاصطلاح مرکز ملی خشکسالی رژیم گوشهای از این فاجعه عظیم و ضدملی را طی ۱۰سال گذشته اینچنین رونمایی کرده است: «در مورد جمعیت تحت تاثیر خشکسالی در ۱۰سال گذشته با توجه به شاخص ۱۰ساله (SPEI) منتهی به مرداد ۹۸، ۱۱.۱درصد از جمعیت ایران تحت تاثیر خشکسالی خفیف، ۲۱.۵درصد خشکسالی متوسط، ۳۲.۵درصد خشکسالی شدید و ۲۰.۷درصد با خشکسالی بسیار شدید هستند و تنها ۳دهم درصد از جمعیت کشور در شرایط ترسالی بسیار شدید، ۳دهم درصد ترسالی شدید، ۲دهم درصد ترسالی متوسط و ۷دهم درصد با ترسالی ضعیف قرار دارند و ۱۲.۷درصد جمعیت از شرایط نرمال برخوردار هستند».
این کارگزار رژیم همچنین در ارتباط با مساحت تحت تاثیر این خشکسالیها در ۲بازه کوتاهمدت و بلندمدت فاش ساخت: «نتایج بررسیهای پارامترهای دما، بارش، تبخیر و تعرق در ۱۰ساله گذشته منتهی به مرداد ۹۸ نشان میدهد که ۹.۲درصد مساحت کشور دچار خشکسالی خفیف، ۱۸.۲درصد خشکسالی متوسط، ۲۸.۷درصد خشکسالی شدید و ۲۹.۸درصد خشکسالی بسیار شدید است».
این در حالی است که این مهره حکومتی در بهمنماه ۹۷ میزان جمعیت تحت تاثیر خشکسالی را ۵۸درصد پایینتر از امسال اعلام کرده و گفته بود: «۲۷درصد جمعیت ایران تحت تاثیر خشکسالی بلندمدت قرار دارد».
خشکسالی بعد از سیل!
این میزان خشکسالی و جنایت در طبیعت در حالی است که تازه ۶ماه از سیل ویرانگر که بخشهای وسیعی از میهن را فراگرفت میگذرد. سیل خانمانسوزی که هنوز مردم محروم منطقه از تبعات مرگبار و خسارات جبرانناپذیر آن در عذابند و این طینت عقبمانده و ضدمردمی رژیم ولایت را نشان میدهد. رژیمی که همواره در ستیز با منافع مردم است و بهموازات فساد نهادینه و سیستماتیک حکومتی بانی و باعث این قبیل فجایع زیستمحیطی میباشد.
در تأیید این نکته، روزنامه حکومتی رسالت ۱۲مرداد ۹۸ سیاستهای ضدملی و وطنفروشانه باندهای غارتگر مافیای آب آخوندی را برملا میکند. باندهای غارتگری که به تخریب و انهدام میراث طبیعی چند میلیون ساله میهن عزیزمان راه برده است: «چیدمان توسعه در ایران هیچ وقت نگاه درازمدت به سرزمین نداشته و عمدتاً نگاههای کوتاهمدت و گاها سیاستزده و در کنارش متأسفانه آلوده به یکسری غرائض اقتصادی بوده است، همین باعث شده که ناگهان در شهری مثل تهران جمعیت افزایش بیش از حدی پیدا کند. البته نه فقط تهران بلکه بیشتر مراکز استانها. در نتیجه نیاز به آب افزایش یابد. ۴۰برابر نیاز کشور سد ساخته شده است و این خلاف برنامهریزی ای است که انجام شده. توسعه کشاورزی نامتوازن و اشتباه بوده است یعنی در جاهایی که نباید کشاورزی انجام شود، ما اقدام به کشاورزی کردیم. توسعه صنایع هم بدون آمایش سرزمینی و دوراندیشی بوده است و در جاهای بهشدت خشک و کمآب صنایع پرآب ساخته شده است. خب همه اینها باعث شده است فشار سنگینی بر روی منابع آبی ایران ایجاد شود و ما خیلی آسیبپذیر بشویم این آسیبپذیری به گونهای است که در مواقعی که میزان بارندگی کم است با گسترش ریزگردها مواجه میشویم و زمانی هم که مقداری باران میآید بهراحتی تبدیل به سیلاب میشود و خسارت ایجاد میکند».
آژیر خطرناک انهدام میراث طبیعی میهن را نه فقط در وضعیت اسفبار رودخانهها، تالابها، سدها و دریاچههای میهن اشغال شده میتوان مشاهده کرد بلکه در انهدام و نابودی بخش بزرگی از منابع زیرزمینی آب نیز میتوان دید.
قاسم تقیزاده خامسی، معاون امور آب و آبفای وزارت نیرو، ۲۲شهریور در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «کسری مخزن آب کشور به ۱۳۴میلیارد مترمکعب رسیده و سالانه بهطور متوسط ۵.۵میلیارد به آن اضافه میشود که ۳۰درصد از این کسری مربوط به ۳استان شرق کشور است».
چاههای غیرمجاز
بخشی از کسری مخزن آب مربوط به ایادی و وابستگان نظام است که با امکانات سپاه و سایر ارگانهای غارتگر اقدام به حفر چاه عمیق کرده و منابع زیرزمینی را به نفع خودشان مکش میکنند. این در حالی است که کشاورزان محروم بابت حفر چاههای کم عمق و چاهکها باید همه سرمایه و اندوختهشان را به چند ارگان فاسد حکومتی بدهند تا مجوز بگیرند.
سایت حکومتی چاوش در مطلبی با عنوان وضعیت چاههای غیرمجاز قرمز شد مینویسد: «طبق آمارهای وزارت نیرو، ۱۱۴هزار حلقه چاه غیرمجاز با عمق بیش از ۲۰متر در کشور وجود دارد. چاههای یادشده با ۵.۵میلیارد مترمکعب تخلیه از منابع زیرزمینی تاثیر سنگینی بر منابع این بخش دارند و ۸۰درصد از تخلیه چاههای غیرمجاز را به خود اختصاص دادهاند».
در یک نمونه دیگر از اینگونه اعترافات، خبرگزازی حکومتی ایرنا ۶مرداد ۹۸ در مطلبی با عنوان «منابع آبی کشور گرفتار چاههای غیرمجاز» فاجعه عظیم و غیرقابل باوری را که موجودیت و حیات تمامی جامعه و سرزمین ایران را در معرض یک انهدام واقعی قرار داده است اینگونه بازتاب میدهد: «نگاهی به آمار و ارقام در ۴دهه گذشته نشان میدهد که تعداد چاههای غیرمجاز و مجاز ایران در سال ۵۷، ۶۰هزار حلقه بوده است، اما هماکنون ۸۰۰ تا ۹۰۰هزار حلقه چاه در کشور وجود دارد که ۴۰درصد از آنها غیرمجازند و از این تعداد ۳۵۰ تا ۴۰۰هزار حلقه چاه کشاورزی غیرمجاز در کشور وجود دارد که سالانه بیش از ۱۰میلیارد مترمکعب آب با این چاهها مصرف میشود».
از سوی دیگر سیاستهای ویرانگر ضدمحیطزیست رژیم ولایت فقیه طی ۴دهه گذشته چنان مردم محروم میهن را در تنگنا گذاشته است که نه تنها بسیاری از روستاهای میهن نابود شده، بلکه هماکنون کلانشهرهای ایران نیز در معرض انهدام و خشکسالی قرار گرفته است.
در اینباره خبرگزاری حکومتی ایرنا ۵شهریور ۹۸ در اعترافی ناگزیر، سیاستهای ضدملی و غارتگرانه آخوندها را اینچنین رونمایی مینماید: «توقف جریان زایندهرود سبب شده که کشاورزی در قسمتهای پایانی و میانه این عرصه آبی به تعطیلی بگراید، به گونهای که هم اینک کویر تا پشت دروازههای شهر پرآوازه اصفهان برای تسخیر و قلع و قمع مظاهر مدنیت این دیار کهن لحظهشماری میکند و بهدلیل از دست رفتن زمینهای کشاورزی در این مناطق، نفس کشاورزان به شماره افتاده و مهاجرتهای بیمحابا از منظر زیستمحیطی و اقتصادی، در مرحله تکمیل و تکوین است. اکنون چند سالی است که اغلب درختهای کهن و غیرمُثمر و بیشهزارهای حاشیه زاینده رود از غرب تا شرق، خشکیده و هر بیننده با حسرت روزهای سرسبز گذشتههای نه چندان دور، در سوگ حال زار درختانیاند که ایستاده میمیرند. عمارات تاریخی فاخر دوره سلجوقی و صفوی شهر گُمبدهای فیروزهای که در جهان بینظیرند، نیز در اثر اُفت آبهای زیرزمینی و پدیده فرو نشست زمین در معرض ترک خوردگی قرار گرفته که بخشی از عوارض آن بهوضوح هویداست. وانگهی، بدترین اثر زیانبار خشکی زایندهرود به خطر افتادن سلامت مردم این دیار ناشی از اشباع ریزگردهاست که از اراضی کشاورزی منطقه میانی و پایانی زایندهرود برمیخیزد و بهدلیل رعایت نکردن اصول آمایش سرزمین برآمده از آلودگی هوا، هماکنون اصفهان دارای آمار بالای بیماریهای مختلف و صعبالعلاج است».
بحران آب، چالش امنیتی نظام!
به موازات این واقعیتها که کارشناسان آب حکومتی از آن بهعنوان مرگبارترین چالش پیش روی نظام آخوندی نام برده و میبرند، حاکمیت غارت و مافیای آب وابسته به سپاه ضدمردمی پاسداران بهرغم هشدارهای مکرر نه تنها هیچ طرح و برنامهای ارائه نداده و نمیدهد بلکه همچنان با ادامه دادن به طرحهای غارتگرانه آب، این بحران قابلکنترل را به یک فاجعه و چالش عظیم ملی برای مردم محروم میهن تبدیل نموده است تا آنجا که سردمداران و کارگزاران رژیم از آن بهعنوان بزرگترین و مهمترین مقوله امنیتی کشور در ماههای آینده نام میبرند.
در اینباره هم روزنامه حکومتی رسالت ۲۲مرداد ۹۸ مینویسد: «آثار زیستمحیطی که اکنون نظارهگر آن هستیم و در آینده خطرات بزرگتری ما را تهدید خواهد کرد و میتواند جنگ قومی ایجاد کند و در حال حاضر هم نشانههای نفرت پراکنی بین استانها در کشور ما خیلی زیاد هست. مثلا مازندرانیها شاکی هستند که آب به سمنان برده شود. سمنانیها از اصفهانیها شاکی هستند. اصفهانیها شاکی هستند از یزدیها. این نوع اختلاف بین اقوام مختلف در کشور یکی از دلایلش دخالت بیرویه در نظام آبی کشور است. اگر این تنشها خدایی نکرده شدت بگیرد میتواند امنیت ملی ما را به خطر بیاندازد و امنیت غذایی ما به خطر بیاندازد».
کلام آخر اینکه این نوشتار که تماماً برگرفته از اعترافات متولیان حکومتی و کارگزاران رژیم تنظیم شده است تنها گوشهای ناچیز از کارنامه سیاه و فاجعهبار محیطزیست در حاکمیت آخوندها است. اما همین مختصر بهخوبی نشان میدهد فسادی که امروز تا منتها درجه خود در حاکمیت منحوس آخوندها نهادینه شده و ذاتی نظام ولایت فقیه میباشد چگونه و تا کجا کمر به همت نابودی حرث و نسل این میهن بسته است!
بیتردید تنها راه رهایی از نحوست نظام آخوندی زدودن آن از دامان ایرانزمین است. امریکه در تحقق آن هیچ تردیدی نیست.