۲۴سال است که رژیم ایران به کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک پیوست است، اما کودکان ایرانی، حتی از حس کودکی خود هم سهمی نمیبرند.
در حاکمیت فقرگستر آخوندی جای کودکان یا در گوشه خیابانها و در حال دستفروشی، یا در کارگاهها و در حال تعمیر و تولید و یا در کورههای آجرپزی است.
بسیاری از آنها هم در پای داربستهای قالی کودکیشان را میگذرانند و آرزوی بازی و تفریح و دنیای کودکی را به فراموشی سپردهاند.
کودکان کار به کارگران کودکی اطلاق میشود که بهصورت مداوم و پایدار به خدمت گرفته میشوند و این امر آنها را در بیشتر اوقات از رفتن به مدرسه و تجربه دوران کودکی بیبهره میسازد. کار کودک نزد بسیاری از کشورها و سازمانهای بینالمللی فعالیتی ممنوع و استثماری تلقی میشود چون سلامت روحی و جسمی آنها را بهشدت تهدید میکند.
در ایران پژوهشها از وجود بیش از از ۷میلیون کودک کار در کشور حکایت دارد.(خبرگزاری حکومتی مهر۴آبان ۹۵)
دریک ویدئو کلیپ که در رسانههای اجتماعی منتشر شده است کودکان کار و جوانانی که از سنین کودکی کار کردهاند در زمینه مدت زمان کار، مشکلات زندگی خود را میگویند.
یکی از آنها ۶ماه، یکی از آنها ۷ماه، یکی هم یک سال و دیگری هم ۸سال و آخرین نفر هم ۱۰سال است کار میکند. اکثر خانوادههای آنها بیکار هستند و هرکاری پیدا بکنند میکنند.
طبق تحقیقات انجام شده ۴۵درصد کودکان کار و خیابانی در معرض بیماریهایی نظیر، ایدز، هپاتیت و سفلیس قرار دارند و از بیماریهایی مثل سوءتغذیه، کوتاهی قد، کمبود وزن، مشکلات روحی روانی و بیماریهای پوستی رنج میبرند.
بعضی از کودکان کار از سن ۶سالگی وارد کار میشوند، تقریباً ۱۰درصد کودکان کار سن زیر ۶سال دارند، ۳۰درصد آنان هم به مدرسه نمیروند.
میانگین سن ورود بهکار کودکان کار در ایران ۱۰سالگی است و ۱۵درصد آنان وارد کارهای تکدی گری و زبالهگردی میشوند.
۲۵درصد کودکان کار را دختران تشکیل میدهند، البته بسیاری از دختران کودکان کار در کارهای خانهداری هستند که جزو آمارها به حساب نمیآیند. درآمد ماهیانه یک کودک کار یکپنجم حداقل حقوق است که بسیار ناچیز میباشد.
در حاکمیت آخوندی اینها کودکان بیپناهانی هستند که از هیچ جایی به آنها کمک نمیشود خانواده هم که بزرگترین پناه آنان است بهدلیل فقر و نداری مجبورند آنها را به خیابانها و کارگاهها روانه کنند.
کودکانی که وظیفه دارند بخشی از زندگی پرمصیبت خانواده را بچرخانند، کودکانی که شناسنامه ندارند، گاهی اوقات در ازای مقداری پول معامله میشوند یکی از بیماریهای شایع در میان کودکان کار بیماری دیسک کمر است.
بسیاری از این کودکان بارکشی میکنند و دچار دیسک کمر میشوند و چون امکان دسترسی به مراکز درمانی را ندارند، این روند باعث بروز انواع بیماریها میشود. کودکان کار آیندهای پرمخاطره و تاریکی در حاکمیت آخوندی دارند حتی آرزوهای سادهشان هم دستنایافتنی است.
بسیاری از این کودکان بهدلیل بیماری پدران و مادرانشان ناگزیر به کار هستند و تنها آرزویشان این است که پدر و مادرشان سلامتشان را بازیاند.
بر اساس گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا ۶۳درصد کودکان کار در تهران دستفروشی و ۶درصد ضایعات جمع میکنند والدین ۲۴درصد این کودکان بیمار و ۳۱درصد بیکارند.
بر اساس همین گزارش در حال حاضر مسأله این کودکان فقط بیسوادی، بازماندگی از تحصیل یا سوءتغذیه نیست؛ رخنه ویروس اچ.آی.وی، اعتیاد، افسردگی، خودزنی، خودکشی، آزارهای جنسی، خشونت کنترلنشده و... همگی آسیبهای نوظهوری است که کودکان کار را تهدید میکند.(ایسنا ۲۲خرداد ۹۷)
یکی از شغلهای رایج برای کودکان کار تفکیک زباله است و کارفرمایان وابسته به شهرداری رژیم آنها را تا سرحد امکان استثمار میکنند و از آنها کار میکشند.
بهگفته طیبه سیاوشی، عضو شورای قلابی شهر تهران، «جریانهای سازمان یافتهای در فرایند انتقال مهاجرین» از مرز به پایتخت وجود دارد و این باندها «بیش از ب۲۰کودکِ ۹ تا ۱۰ساله را داخل یک خودرو جمع کرده و به تهران میآورند» و این کودکان «زیر دستِ پیمانکاران شهرداری زبالهگردی کرده یا در کارگاههای تفکیک زباله کار میکنند».
این مهره حکومتی در ادامه اظهاراتش گفت: «شرایط کودکان زبالهگرد بسیار حاد گزارش میشود. این کودکان مریض شده، ایدز میگیرند و در همان محلهای تفکیک زباله دفنشان میکنند. روستاییان اطراف گود محمودآباد مدام از شرایط منطقه شکایت میکنند و میگویند که حداقل انتقال ایدز از گودالها را کنترل کنید تا به ما سرایت نکند».(خبرگزاری ایلنا ۱۰مرداد ۹۷)