روز شنبه ۲۱دی ۱۳۹۸ هنگامیکه مردم ایران در برابر دکههای روزنامه فروشی قرار گرفتند، دهها تیتر و سرمقاله و گزارش از همه روزنامههای باندهای جیرهخوار رژیم آخوندی را مشاهده کردند که یک صدا نعره میکشیدند که سقوط هواپیمای مسافربری اکراینی با ۱۷۶سرنشین بهعلت نقض فنی صورت گرفته است! و اصلاً و ابداً هیچ موشک و سلاح نظامی در کار نبوده است و با آوردن رئیس سازمان هواپیمایی، سخنگوی دولت آخوند روحانی و یک دوجین سرمقالهنویس و کارشناس فنی و خلبانهای حرفهای و...ثابت کردند «شایعه پراکنی اپوزیسیون رژیم و دولتمردان غربی برای تحتالشعاع قرار دادن انتقام سخت از آمریکا بوده است» و میخواهند از سقوط سهام شرکت بوئینگ جلوگیری کنند... اما حیرت و خشم مردم وقتی فزونی گرفت که همزمان با خواندن تیتر روزنامههای رژیم، از اعتراف خامنهای، روحانی و سرکردگان سپاه در بهعهده گرفتن موشک زدن به هواپیما و کشتن دهها انسان بیگناه مطلع شده بودند.
«خط جدید ضدانقلاب درباره هواپیمای بوئینگ» تیتر زده شده در روزنامه اخبار صنعت درست از آب درآمده بود! و رئیس سازمان هواپیمایی کشور هم در روزنامهٔ اسکناس قسم خورده بود که «اصابت موشک به هواپیمای اکراینی صحت ندارد» و در روزنامه دیگری قول داده بود« جعبه سیاه واقعیت را افشا میکند» و روزنامه جام جم هم به خوانندگان اطمینان داد که «فرار آمریکا از عین الاسد با بوئینگ» صورت گرفته است. روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: «برای سرپوش گذاشتن بر ناکامیهای اخیر آمریکا مقابل ایران، جنگ روانی بینتیجه آمریکا بر سر سقوط هواپیمای اکراین» ثمری ندارد و در آخر روزنامه وطن امروز هم نوشت: «فرار ترامپ با بوئینگ» صورت گرفته است.
تیترهای روزنامههای حکومتی
بیچاره روزنامه و قلم بهمزدانشان که ناچارند اخبار دروغ و گزارشهای جعلی را برای فراری دادن خامنهای از مسئولیت کشتار دهها مسافر هواپیما را ساعتی پیش از زمان اعتراف سرکردگان رژیم آخوندی به چاپ و انتشار برسانند و همزمانی این دو را در برابر چشمان حیرتزده مردم ببینند و از شرم نداشته رو برگردانند. این روزنامهها معمولاً در نیمههای شب چاپ میشوند و با اعتراف جنایتکاران رژیم در ساعت بعد دیگر فرصت تغییر مطالب را نداشتند! و نشان دادند که فاصله پنهانکاری تا اذعان به عاملیت مردمکشی گاهی چقدر کوتاه است.
در عصر جدید، رژیمهای حاکم بر سرنوشت مردم مدعی هستند از رکن چهارم دموکراسی حفاظت و پشتیانی میکنند و دست رسانههای خبری را برای انعکاس واقعیت جامعه در بخشهای مختلف را باز میگذارند تا آنجا که کار به استیضاح و برکناری رئیس ابر قدرت دنیا هم بکشد اما در رژیم فاشیزم مذهبی حاکم بر ایران نمونهای از آزادی مطبوعات بهعنوان رکن چهارم را در افتضاح موشک زدن به یک هواپیمای مسافربری دیدیم و میتوان پرسید حال سه رکن دیگر دموکراسی و حکومت مردمی از چه قرار است؟! رژیم دستساز خمینی ملعون از همان فردای بهدست گیری قدرت پس از انقلاب ضدسلطنتی، بنای جنگ و ستیز با مطبوعات آزاد شده از بند استبداد شاهی را پایهگذاری کرد و قلم یک به یک نویسندگان آزاده و خبرنگاران متعهد و مترجمین و روشنفکران را شکست و به جای آن مشتی قلم به مزد گوش به فرمان قرار داد و تا همین جنایت کشتن مسافران بیگناه هواپیما، این مشی و شیوه را ادامه داده است. حوادثی که در این ۴۰سال استبداد مطلقه فقیه پیش آمده است از منظر مطالب چاپ شده در روزنامههای رژیم آخوندی حکایت از پیشرفت و اعتلای سربازان با نام و بینام آخوندی در پهنههای داخلی و خارجی دارد و در مقابل آن جنبش مقاومت مردم و سازمان پیشتاز آن جانانه با افشاگری و انتشار بیامان واقعیت در برابر نظام سانسور و سرکوب ایستاد.
رخداد موشک زدن بههواپیمای مسافربری و کشتن مسافران آن نیز گویای نکبت پنهانکاری و دروغ این رژیم در آشکار ترین واقعهای روزهای دنیا است. همچنان که روشنگری بیامان مقاومت مردم ایران در روکردن دست کارگزاران بیت خامنهای و پاسدارانش بهوضوح نشان میدهد که مقابل دستگاه سیاه سازی حاکم، شعلههای روشنگری همیشه میدرخشد.
مقاومت سرفراز ایران رودروی سیاست سانسور و پنهانکاری، با انتشار چندین جلد کتاب و صدها سند غیرقابل انکار از نقش ویرانگر سپاه پاسداران و چندین افشاگری و کنفرانس مطبوعاتی در افشای سپاه تروریستی قدس راه را برای قرار دادن پدرخوانده تروریست در لیستهای تروریستی هموار کرد. همچنین با برملا کردن نقش مخرب دژخیم قاسم سلیمانی در گسترش تروریسم و آدم کشی در منطقه پرده از خروارها حدیث جعلی و فریب و دجالیت برداشت.
اگر تا دیروز تنها مقاومت ایران بود که خامنهای و دژخیم قاسم سلیمانی را عامل تمام مشکلات مردم و منطقه میدانست امروز این جوانان و شهرهای شورشی هستند که یکپارچه فریاد میزنند «سلیمانی قاتله رهبرش هم باطله»
نظام سانسور بهجای انعکاس صدا مردم از «فتنه» مینویسد و از ولایت فرسودهای میگوید که فتنه را با حکم قتل صداها جوان در خیابان خاموش کرد اما هرگز هیچ انعکاسی به شعار «فتنه تویی ستمگر به من نگو فتنهگر» نمیدهد.
رسانههای جیرهخوار که روز ۲۱دی شعلههای فروزان خشم مردم را در طنین فریادهای «مرگ بر اصل ولایت فقیه» دیدند به سیاق ۴۰سال گذشته سکوت کردند و انگار نه انگار که نسلی به دادخواهی و قیام برخاست و مرزش را با سپاه جنایتکار پاسداران و خامنهای تیز و برجسته کرد. اما باز هم این مقاومت مردم ایران است که با برجسته کردن اولین شعار مردم «کشته ندادیم که سازش کنیم رهبر قاتل رو ستایش کنیم» چنگ بر نظام سانسور کشید.