تیترهای اصلی و مهم روزنامههای حکومتی در روز دوشنبه هفتم خرداد به انعکاس دعواهای باندی در خصوص برجام، مذاکره با اروپا و خاکسپاری هنرمند مردمی ناصر ملک مطیعی اختصاص یافته است
آرمان: با نصاب شکنی در کمیسیون امنیت ملی مجلس؛ مخالفان برجام سنگ انداختند
ابرار: لهستان: اروپا با سیاست آمریکا علیه ایران همراهی کند
افکار: ظریف: تضمینهای کافی از اروپا بگیریم در برجام می مانیم
افکار: بروجردی: تحریمهای آمریکا علیه ایران و کوبا فرصتی برای دو ملت است
اطلاعات: روحانی: تعامل با دنیا، آرامش اقتصادی و رفع فقر اولویت دولت است
تجارت: عراقچی: توقف مذاکرات در صورت اتلاف وقت
تجارت: تفاهم با کامیونداران؛ با افزایش ۲۰درصدی کرایه حمل بار موافقت شد
رسالت: محمد نبی حبیبی: لوایح استعماری مربوط به اف.ای.تی.اف از دستور کار مجلس خارج شود
کیهان:لیست طولانی عهد شکنیهای اروپا؛ نگاهی به کارنامه سیاه قاره سبز!
کیهان: نسخه ذلت نپیچید!
وطن امروز: فواد ایزدی: نگران امروز بودیم
حمله به باند حسن روحانی بر سر مذاکره با اروپا بر سر برجام موضوع مشترک روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع است، دلواپسان خامنهای دو روز پس از روضه وحدت توسط ولیفقیهشان بار دیگر زمزمه عزل روحانی را به اشکال مختلف شروع کردهاند:
کیهان:اکنون که آمریکا با خروج از برجام همه آنچه دولت و تیم هستهیی رشته بودند را پنبه کرده و نشان داده است که هزینه ۴ساله همه امکانات کشور به پای برجام، دود شده و به هوا رفته است، طیف لیبرال حامی برجام به جای عذرخواهی از ملت، پیشنهاد «مذاکره مستقیم با آمریکا»،«نسخه ذلت» برای ملت میپیچند!
این نسخهپیچی ذلت نشان میدهد جماعت لیبرالی همچون برجام «بسیار بعید است» در «آزمون بزرگ حفظِ عزّت و اقتدارِ ملّت عزیز ایران» موفق باشند.
بعد از اینکه رئیسجمهور آمریکا اعلام کرد «دنیا خواهد دید که ایرانیها توافق بهتری با ما امضاء خواهند کرد!» رئیس شورای سیاستگذاری یکی از احزاب اصلی لیبرالی و نفوذی اصلاحطلب همنوا با وی در تناقضی آشکار برای فریب افکار عمومی و در مواضعی خائنانه و ضدمنافع و امنیت ملی ادعا میکند «ترامپ برای نقشآفرینی و موفقیت در حل مسائل منطقه نیازمند مذاکره با ایران و اقتدار جمهوری اسلامی است و باید از این نیاز او استفاده و بدون حضور اروپاییها با آمریکا مذاکره کنیم»!. البته این نماینده جریان لیبرالی و نفوذی که این طرح ذلیلانه و خائنانه را رسانهیی کرده، آنگونه هم که ادعا میکند از IQ بالایی برخوردار نیست چرا که یک وزیر شیر الاغخوردهای از همین جماعت سالها قبل در کنار پیشنهاد مادامالعمرکردن ریاست جمهوری پدر معنوی این جریان، چنین پیشنهادی را داده بود، اما سرانجام مجبور به پادویی برای انگلیس شد و به بیبیسی پناه برد!.
آمریکا با این همه امتیازات مُفتی که در برجام بهدست آورد و به هیچ تعهدی هم عمل نکرد، با ادعای مذاکره جدید اگر بهدنبال گرفتن امتیاز بیشتر از ایران در جهت خلعسلاح جمهوری اسلامی نبود، مذاکره جدید را برای چه میخواهد؟!
جریان لیبرال نفوذی در شرایط کنونی با فضاسازی برای تأخیر در اعلام و اجرای تصمیمات نظام درباره برجام و طولانی کردن بازی موش و گربه مذاکره با اروپاییها در حقیقت بهدنبال القاء بنبست در سیاست خارجی در جهت هموار کردن مسیر برجام ۲با القاء نیاز به گفتگوی مستقیم آمریکا و ایران است،
رهبری سالهاست که هشدار میدهند «آمریکا با جنگ روانی به زور میخواهد القاء کند که پایان راه ملت ایران بنبست است. متأسفانه بعضی از سیاسیون و مسئولان هم در این زمین دشمن حرف میزنند»... باید هوشیار باشیم که این جماعتِ مبتلا به «بیماری ذلت» با القاء بنبست و حاکمیت دوگانه، فتنه دیگری رقم نزند!
رسالت: سرمقاله: پایان دلواپسیها!
خروج آمریکا از برجام، دولت آقای دکتر روحانی را وارد مرحله سیاسی جدیدی کرده و ظاهراً به برخی شبهات این دولت پاسخ داده و آنها را مرتفع ساخته است که نخستین و مهمترین آنها، شبهه امکان و بلکه ضرورت مذاکره و تعامل با آمریکا میباشد... در هر حال همچنانکه دکتر روحانی نیز اظهار داشته است دستاورد خروج آمریکا از برجام «همصداتر شدن و متحدتر شدن ملت بزرگ ایران و اتحاد مدافعان و دلواپسان میباشد.البته در بعضی کشورها اگر سیاستهای کلان دولتی پس از سالها به نتیجه نرسد، آن دولت استعفا میدهد یا با رویکردی تحولآفرین و انقلابی ترمیمی در کابینه صورت میگیرد، اما هنوز در کشور ما نه تنها این شیوهها مرسوم نیست بلکه در نقطه مقابل، دولتها همواره سعی میکنند به هنگام شکست سیاستهایشان، زیر لوای رهبری پناه بگیرند و چنین وانمود کنند که تمامی تصمیمات با تأیید معظم له اتخاذ شده و رویکرد پدرانه رهبری نیز با این پناهجوییها همواره کریمانه بوده است تا مبادا در وحدت جامعه شکافی پدید آید... مسأله مهم و سرنوشتساز برای کشور، اقدامات بعدی دولت در ارتباط با لاشه بیجان برجام است و با توجه به سخنان شفاف و قاطع مقام معظم رهبری در دیدار اخیر مسئولان کشور، انتظار میرود دولت آقای روحانی به منظور جبران سالهای از دست رفته و خسارت محض، دقیقاً این سیاستها را نصبالعین اقدامات خود قرار دهد و علاوه بر موضعگیریهای انقلابی در مصاحبهها که کارکرد داخلی دارند سر میزهای مذاکره نیز بر اساس همان مطالبات روشن نظام گفتگو نمایند.
روشن است که با توجه به تاوان سنگینی که ملت ایران طی چهارسال انتظار گذشته، برای کسب تجربه برجام پرداخته است تکرار همان روش در مذاکره با اروپا را نظام اسلامی و ملت انقلابی ایران تحمل نخواهد کرد...
وطن امروز: سرمقاله: منافع ملی را تخریب نکنید
مهمترین نتیجه سخنان اخیر رهبر حکیم انقلاب در جمع کارگزاران نظام را شاید بتوان «خطکشی در مرز خیال و واقعیت» دانست. طبیعتاًًً در چنین شرایطی، زدن برچسبهای جدید به منتقدان دیروز فرآیند خسارتبار برجام، دمیدن در بوق دروغین فرصت استثنایی دوستی با اروپا و تکرار آدرسهای غلط، چیزی جز خیانت به دستاوردهای ملت نیست. منتقدان میفهمند که امروز باید بیش از هر زمان دیگری در کنار دولت باشند...این اما بدان معنا نیست که جناب ظریف و همکارانش مجاز هستند باز هم بدون تأمین شروط مشخص رهبری-بهعنوان راوی صادق تجربه تاریخی ملت ایران- یک توافق نافرجام دیگر را این بار با اروپاییها منعقد کنند... اینکه ما مجدداً مثل تجربه برجام، از رفع- و نه تعلیق!- تمام تحریمهای مالی و بانکی در همان روز اجرا حرف بزنیم و یک سال بعد، سفیر کرهجنوبی در تهران بگوید هنوز پول کارمندان سفارت را قاچاقی وارد میکنیم! و ۲سال بعد، شخص جناب ظریف هم بگوید: «ما هنوز نمیتوانیم در انگلستان یک حساب بانکی باز کنیم!» دیگر به هیچوجه پذیرفته نیست. ادامه چنین روندی با اروپا، بیش از آن که اسمش دیپلوماسی باشد، ذلیل کردن، تمسخر و سر کار گذاشتن ملت عزیز ایران است و مصداق ناسپاسی نسبت به فرصتی است که ملت در اختیار مسئولان گذاشته و یقیناً در درگاه عدل الهی نیز بخشیده نخواهد شد... امضا انداختن پای قراردادی که تضمینهای واقعی و مشخص نداشته باشد، چیزی جز تخریب منافع ملی نیست!
وطن امروز: فواد ایزدی: بحثهای سیاسی داخلی و جناحی وارد ادبیات سیاست خارجی ما شده و آقای روحانی برجام را برای خودش تبدیل به مسأله حیثیتی کرده و نمیتواند نقدی نسبت به برجام ارائه بدهد. در عمل زمانی که برجام مشکل پیدا میکند، آن را رفع و رجوع میکند و میگوید آمریکا مزاحم بود و ما با اروپا ادامه میدهیم. این اظهارنظر جنبه پاسخگویی به افکار عمومی داخلی را دارد و برای ما سم است. معنای این سخن این است که ما با وجود تحریمها، محدودیتها و فشارها همچنان به برجام ادامه میدهیم و هم چوب و هم پیاز را میخوریم. این مباحث جناحی در راستای منافع ملی نیست.
رسالت: محمدنبی حبیبی: لوایح استعماری مربوط به «اف.ای.تی.اف» از دستور کار مجلس خارج شود
محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در پایان نشست دبیران این حزب اظهار داشت: این قانون یک بار در سال ۹۴در مجلس به تصویب رسیده بود و آییننامه اجرایی آن هم در سال ۹۶به تصویب هیأت وزیران رسید. حالا چه اتفاقی افتاده که دوباره در دستور کار مجلس قرار گرفته است.وی افزود: مجلس و دولت باید بدانند حرف اول و آخر استکبار جهانی و به زبان «اف.ای.تی.اف» این است که حزبالله لبنان، انصارالله یمن و گروههای فلسطینی، حشدالشعبی عراق تروریست هستند و نباید به آنها کمک مالی شود و این ممنوعیت را بهصورت خود تحریمی از طریق این قوانین دنبال میکند لذا ما معتقدیم باید از دستور کار مجلس خارج شود، چرا که با بند آخر اصل سوم و اصل ۱۵۶، ۱۵۳و ۱۵۴قانون اساسی مغایرت دارد.
ما نباید راهی را برویم که آمریکا یک بار از بیرون و یک بار از درون ما را تحریم کند.
برجام نشان داد ما هر چقدر انعطاف به خرج بدهیم دشمن پرروتر و جسورتر میشود. موضوع موشک و قدرت هستهیی بهانه است.
گره زدن مشکلات کشور به برجام اشتباه بود. رئیسجمهور نباید برجام را وارد رقابتهای سیاسی میکرد. نباید منافع و مصالح ملی را بازیچه رقابتها قرار داد زیرا کشور آسیب میبیند.
یک روزنامه باند روحانی نسبت به تهدید انفجار خشم مردم هشدار داده است:
اعتماد: علی شکوریراد: کاهش امید مردم را باید جدی گرفت
علی شکوری راد، در توییتی در مورد راننده پرایدی که بعد از دو بار جریمه خودرو خود را آتش زده، نوشت نفس اعتراض خریدار پیدا کرده است.
مصایب زندگی از حد آستانه تحمل خارج شده است و فشارهای زندگی را باید بر مردم کم کرد.
به نظر میرسد فشارهای زندگی بر مردم آنقدر زیاد شده که آستانه صبر و تحمل مردم کم شده و با کوچکترین ناملایمات جدیترین واکنش را نشان میدهند. این رفتارها یک هشدار برای مسئولان است که بدانند فشارها از حد آستانه تحمل خارج شده است و بر این اساس باید فشارهای اجتماعی را بر مردم کم کرد و مسئولان باید به این موضوع توجه جدی کنند.
روزنامههای باند حسن روحانی در مورد خبر فوت ناصر ملک مطیعی رفتار دوگانهیی دارند. برخی با درج تصاویر مراسم تشیع پیکر ناصر ملک مطیعی ضمن اینکه هیچ خبری از حمله مزدوران انتظامی به مردم تشییع کننده ندادهاند، برای این هنرمند مردمی اشک تمساح ریختهاند. و یک روزنامه این باند به او که سالها تحت سانسور رژیم بوده حمله کرده است:
آرمان: ممنوعالتصویر در زمان حیات و محبوب بعد از مرگ... حال که از میان ما رفته و درگذشت او به خبر تلویزیون ملی ایران تبدیل شده است، این پرسش را باید از مدیران تلویزیون پرسید: چه اتفاقی افتاده که داش فرمون مردم بعد از مرگ برای تلویزیون عزیز شد؟ مردی که برنامه ضبط شدهاش را به اشاره انگشتی حذف کردید و آخرین غمنامه را برای او نوشتید، اینگونه مورد علاقه شد؟
جمهوری اسلامی: فرهنگ و هنر مظلوم
از عدهیی بازیگر بیاعتنا به ارزشها و اصول و دور از فرهنگ و هنر واقعی، انتظاری غیر از تجلیل از یک بازیگر فاسد طاغوتی نیست ولی از رسانه ملی که از بیت المال تغذیه میکند و روزنامههایی که از پستان پر شیر دستگاههای حکومتی تغذیه میشوند بهویژه از ارگان رسمی دولت توقع این نیست که با عناصر آلودهای که میخواهند فرهنگ و هنر فاسد دوران طاغوت را بر گردانند و ذائقه جامعه را تغییر دهند و ارزشهای دینی و اخلاقی را به فراموشی بسپارند همنوا شوند
روزنامههای باند علی خامنهای خود را حامی ملک مطیعی جا زده و باند رقیب را مسبب سانسور او معرفی کردهاند:
اصلاح طلبان از خاتمی، میرحسین و مخملباف در حذف ملک مطیعی در دهه ۶۰نقش اصلی را بازی کردند و حالا در دهه ۹۰برای او مرثیه می خوانند.
پیکر مرحوم ناصر ملک مطیعی روز گذشته تشییع شد. تا وقتی زنده بود نه خانه سینما سراغی از او میگرفت و نه هیچ فیلمسازی او را برای بازی در فیلمش دعوت میکرد. در این چند سال اخیر فقط در برخی مراسم و محافل سینمایی و هنری دعوت میشد و کناری مینشست یا چند جملهای حرف میزد. مدیر خانه سینما و رئیس سازمان سینمایی و وزیر ارشاد و سلبریتیها در مدتی که در بیمارستان بود به ملاقاتش نرفتند ولی پس از فوتش پیام تسلیتها سرازیر شد.
پس از ماجرای فیلم برزخیها در سال ۶۱که به دستور نخستوزیر و فشار روزنامه کیهان به مدیریت سیدمحمد خاتمی و میدانداری محسن مخملباف پایین کشیده شد، ناصر ملک مطیعی اولین بار در دولت دهم برای فیلم نقش نگار مجوز کار گرفت. از دو روز پیش که خبر فوتش رسانهیی شد همه سلبریتیها آه و فغان سر دادند که به او ظلم شد و نگذاشتند فعالیت کند در حالی که او در دوره وزارت سید محمد حسینی در دولت دهم در فیلم «نقش نگار» علی عطشانی بازی کرده بود ولی فیلم در گیشه شکست خورد. همین شکست سبب شد دیگر کسی سراغ او نرود. همه میدانستند که دیگر محرومیتی برایش وجود ندارد با این حال در هیچ فیلمی او را به بازی نگرفتند. اما محرومیت اصلی را برای ناصر ملک مطیعی وقتی رقم زدند که هنوز جوان بود و میتوانست فیلم بازی کند. همه چیز از فیلم برزخیها آغاز شد. محسن مخملباف با حضور بازیگران فیلمهای پیش از انقلاب از جمله فردین و ناصر ملک مطیعی بهشدت مخالف بود و از او رفتارهای خشونت آمیزی سرمیزد و البته روزنامه کیهان با مدیریت سید محمد خاتمی مطلبی تند علیه فیلم برزخیها نوشت و جرقه پایین کشیدنش را زد. فیلم با اینکه خیلی خوب میفروخت و رکورد فروش در تاریخ سینمای ایران را جابهجا کرده بود با فشار باند مخملباف و دستور شخص نخستوزیر پایین کشیده شد. فردین تا زمان مرگش نتوانست فیلم بازی کند. سعید راد به خارج از کشور مهاجرت کرد و از ملک مطیعی هم تا اوایل دهه ۹۰هیچ خبری نبود.
مهدی کلهر، اولین معاون سینمایی وزارت ارشاد پس از انقلاب چندی پیش در گفتگو با تسنیم درباره ماجرای فیلم برزخیها حرفهای جالبی زده است: «برای من روشن بود که مافیایی وجود دارد. روشن شده بود مسأله اولِ فرهنگ مملکت سینما نیست؛ مسأله دوم و سوم و چهارم هم نیست و میدانستم این تنازعی که ما میخواهیم شروع کنیم به جایی نمیرسد. بماند که آن موقع وزیر هم نداشتیم. معادیخواه رفته بود و خود مهندس موسوی وزیر بود و نخستوزیر میتوانست سرپرست هم باشد. من نتوانستم با ایشان کار کنم. ایشان از من خواست مجوز پخش برزخیها را لغو کنم و من مخالفت کردم. گفتم وزیرِ شما، آقای معادیخواه در تشریح برنامهاش در مجلس گفته است من از تمام هنرمندان ایران استفاده میکنم؛ بماند که برزخیها در دوره من ساخته نشد و در دوره شریک شما آقای مهندس نجفی ساخته شده و حالا به من میگویید جلوی پخش برزخیها را بگیرم؟ در حالی که رئیسجمهور که حضرت آقا بودند، صراحتاً به من گفتند بازیکردن فردین در یک فیلم نمیتواند عیب فیلم باشد. به مهندس موسوی گفتم حالا که مدتها در سینماها بوده، چرا باید مجوز پخشش لغو شود؟ کشاکش ۲۵روزهای بین من و مهندس موسوی بود و سرانجام گفت استعفا بده. من گفتم استعفا نمیدهم، اگر لازم است مرا کنار بگذارید. البته میدانستم پشت این تلاش که برزخیها نباید باشد، مخملباف و تیمش بودند. گفته بود اگر فردین و ملک مطیعی باشند کسی فیلمهای ما را نمیبیند... اما چند ماه پیش از مرگ ملک مطیعی دو برنامه پربیننده تلوزیونی از او دعوت کردند.
ولی درست در دقیقه ۹۰و زمانی که مردم منتظر تماشای این برنامهها بودند هیچکدام از برنامهها روی آنتن نرفت. این در حالی رقم خورد که خبر حضور ملکمطیعی در این دو برنامه از چند روز قبلتر رسانهیی شده بود و همه از آن خبردار بودند. مرتضی میرباقری معاون سیما در جریان نشست خبری اعلام برنامههای نوروزی تلویزیون برای سال ۹۷میگوید ما از ضبط برنامهها بیاطلاع بودیم و هنگامی که متوجه شدیم، جلوی آن را گرفتیم.معاون سیما اسپانسر برنامهها را مقصر اصلی معرفی میکند اما این اتفاق تاثیر خود را در افکار عمومی گذاشت. رسانههای معاند خارجی و جناحی و دشمن در فضای مجازی این مسأله را بهانه خوبی برای تسویهحساب با نظام قرار دادند. خیلیها معتقد بودند صدا و سیما اساساً یا نباید اجازه انتشار خبر و ضبط برنامه را میداد یا وقتی افکار عمومی منتظر تماشا بودند نباید آن را لغو میکرد چرا که این موضوع سبب سوءاستفاده ضد انقلاب شد. دیروز در جریان تشییع جنازه مرحوم ملک مطیعی عدهیی بابت همان ماجرا علیه صدا و سیما شعار میدادند. در واقع صدا و سیما چندماه پیش از مرگ ملک مطیعی هزینهای را پرداخت کرد که اساساً باید دیگران پرداخت میکردند و عجیب بود که بهراحتی زیر بار آن رفت؛ یک گل به خودی تمام عیار.
بحرانهای اقتصادی اجتماعی از دیگر موضوعات روزنامههای حکومتی در روز دوشنبه است:
آرمان: ۶۰درصد اقتصاد ایران زیرزمینی اداره میشود
آفتاب یزد: بدهکار بزرگ بانکی از کشور گریخت
ابرار: محسنی اژه ای: با هر جریانی که بخواهد امنیت کشور را بهم بریزد برخورد میکنیم
ابرار: یک نماینده: گرانی کالاهای اساسی منجر به افزایش فشار به مردم شده است
ابرار: تجمع معلمان حقالتدریسی و کارگزاران بیمه کشاورزی در مقابل مجلس
ابرار: نماینده زاهدان: ۷۵٪ مردم سیستان و بلوچستان دچار فقر غذایی هستند
عصر ایرانیان: ۷۰درصد زنان زندانی زیر ۴۰سال سن دارند
کیهان: یک کارشناس اقتصادی مطرح کرد: سود واردات ۲۰۰درصد، سود تولید حداکثر ۲۰درصد
همدلی: ۷۵درصد از جمعیت شهرهای جنوب شرقی کشور فقر غذایی دارند