آخوند حسن روحانی روز ۲۲مهر ۹۸در یک نمایش خبری در منتهای وقاحت، دوباره مدعی شد فضای کشور مثبت و امیدوارکننده است و رژیم از بحرانهای پیش رو گذشته است.
آخوند شیاد ۲۴ساعت بعد از ادعاهای پوشالی و پرطمطراق مبنی بر پیروزی بر بحرانهای داخلی و بینالمللی در نمایش خبری، در برابر صندلیهای خالی دانشگاه تهران، ضمن اعتراف به سختی شرایط، به بنبست ۴۱ساله رژیم اعتراف کرد و گفت: «۴۱سال است ما هنوز به جواب روشن قاطع توی این کشور نرسیدیم... توی این مسائل استراتژیک سالها ما بحث کردیم به نتیجه نرسیدیم».
البته شکست این دولت در زمینه مسایل داخلی و همچنین نفرت عموم مردم ایران از این دولت و حاکمیت بهگونهای است که کمتر روزی است این وضعیت در اعتراضات و شعارهای مردمی بارز نشود.
ادعاهای نمایش خبری روحانی در زمینه اقتصادی و سیاست داخلی آنچنان سخیف و مضحک بود که عناصر و رسانههای باند خودش هم آن را بهسخره گرفتهاند.
روزنامه آرمان ۲۴مهر در مطلبی با «عنوان کیف و جیبی که پرتر نشده» این ادعا را بهسخره گرفت و نوشت: «دولت چطور توانست تغییری در دستهای نامریی انجام دهد و حالا عنوان میکند که ارزش پول ملی ما این افزایش را پیدا کرده است. بنابراین ارزش پول ملی ما مصادف است با افزایش رفاه، افزایش موجودی جیب و کیف مردم ولی شاخصهایی که سراغ داریم گویای این بحث نیست. بیشتر صحبتها میتواند گنگ و خالی از اعتبار تلقی شود و جهتگیری بیانات اینچنینی توسط دولت، اعتماد مردم را به دولت کاهش میدهد».
روزنامه جهان صنعت نیز با عنوان «آمارهای اقتصادی دولت از رویا تا واقعیت» در رد ادعای روحانی نوشت: «اظهارت رئیسجمهور درباره افزایش ۴۰درصدی ارزش پول ملی و ارائه شاخصهای دیگر اقتصادی مبتنی بر مثبت بودن روندها، در حالی صورت میگیرد که این اظهارات با واقعیتهای اقتصادی و آن چه که در سطح جامعه و معیشت و رفاه مردم میگذرد سازگاری ندارد.
صحبتهای رئیسجمهور در خصوص بهبود وضعیت اقتصادی جای تأمل بسیار دارد.
رئیسجمهور در حالی از افزایش ۴۰درصدی ارزش پول ملی سخن میراند که واقعیتهای اقتصادی نمیتواند بر این موضوع مهر تأیید بزند».(جهان صنعت ۲۴مهر ۹۸)
جهان صنعت در مقاله طنزی با عنوان «پریزدنت معکوس» اظهارات روحانی را اینگونه بهسخره گرفته است: «پریروز نشست خبری رئیسجمهور محبوب و دوستداشتنیمون بود. خبرنگارها اومده بودن در مورد تورم و بیکاری و فقر و نبودِ حقوق شهروندی و نبود آزادی بیان و فیلترینگ و فقدان جریان آزاد اطلاعات ازش سؤال بپرسن که رئیسجمهور با اجرای فن عقبرک به پشت خبرنگارها رفت و اونا رو خاک کرد».(جهان صنعت ۲۴مهر ۹۸)
اعترافات رسانههای باند روحانی در شرایطی است که بر مبنای ادعاهای روحانی هیچ مشکل و مسأله خاصی وجود ندارد و اگر هم مشکلی بوده پشت سرگذاشته است و مشکلات کنونی هم مشکلات جزیی است که آنها هم با خیر و خوشی حل میشوند!
البته رسانههای باند مقابل که در جنگ قدرت انگیزه بیشتری برای افشای وارونهگوییهای شیخ شیاد داشتند کمی صریحتر وارد شدند و دستش را رو کردند.
کیهان آخوندی ۲۵مهر پاسخ رشد اقتصادی را با سندی از صندوق بینالمللی پول داد و نوشت: «در شرایطی که حسن روحانی اعلام کرده بود رشد اقصادی کشور مثبت شده و تا پایان سال نیز مثبت باقی خواهد ماند، صندوق بینالمللی پول در جدیدترین گزارش خود اعلام کرده رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۹(۱۳۹۸) منفی ۹.۵ میباشد!
سرویس سیاسی جوان آنلاین هم با اشاره به بایکوت دانشجویان و سالن خالی سخنرانی، طعنهای به بنبست ۴۰ساله زد و نوشت: «در مقابل صندلیهای خالی و در خلوتترین افتتاحیههای ۴۰سال اخیر دانشگاهها چگونه از همهپرسی برای «چیزهایی که ۴۰سال است درباره آن بحث میکنیم» سخن میگویید»؟!
با توجه به اینکه رسانههای هر دو باند حکومتی تمامی ادعاهای روحانی در زمینههای مختلف را بهسخره گرفته و او را سکه یک پول کردهاند، سؤال این است که چرا روحانی همچنان به وارونهگویی و شیادبازی ادامه میدهد؟
پاسخ را باید در بحرانهای لاعلاج و ورشکستگی دولت و نظام ولایت فقیه جستجو کرد که او را مجبور میکند تا هرازگاهی به ادعاهای مسخره و میانتهی روی بیاورد در حالی که خوب میداند این دعاوی نه تنها در میان مردم که در بازار مکاره آخوندی و باندهای درونی هم هیچ خریداری ندارد.
شکست دولت روحانی بهمثابه شکست نظام ولایت فقیه و رسیدن آن به آخر خط است، زیرا به اذعان رسانهها و مهرههای هر دو باند حکومتی این خامنهای است که مسایل کلان مربوط به داخل و خارج کشور را تعیین میکند.
همچنان که وقتی خامنهای بوی کباب از برجام شنید گفت این خودش بود که در اواخر دولت احمدینژاد مذاکراه با آمریکاییها را کلید زد.
البته خامنهای آن زمان فکر میکرد روحانی میخواهد کلاه نمدین برجام را بر سر خودش بگذارد و او را از این نمد بینصیب بگذارد که در وسط معرکه برجام به میدان شتافت و مدال مذاکره را به گردن خودش آویخت.
شکست دولت روحانی و بنبست حاکمیت ولایت فقیه پس از چند دهه مماشات و زدوبند و امدادهای غیبی و... قبل و بعد از برجام، بیانگر صحت این ادعا است که مشکل اصلی در رژیم ولایت فقیه و ساختار پوسیده، ارتجاعی و ضدتاریخی آن است و اگر تمام قدرتهای جهان هم دست به دست هم دهند، نمیتوانند نجاتش دهند. پایان استبداد مذهبی و پیروزی محتوم مقاومت و مردم ایران در آیندهای نه چندان دور در تقدیر است.
نظامی فاسد و سرکوبگر که با هیچیک از متقضیات جهان امروز همخوانی ندارد.