حسن روحانی پس از یک بار لغو مصاحبه تلویزیونیاش در هفته گذشته، سرانجام شب گذشته(۱۵مرداد ۹۷) زیر فشار باند خودش و باند رقیب در تلویزیون ظاهر شد تا درباره وضعیت فوقالعاده وخیم کنونی توضیح دهد و به نیروهای رژیم آرامش بدهد. اما پس از انجام این گفتگو، مهرهها و رسانههای رژیم از این اظهارات ابراز یأس کردند و حتی آن را دارای اثراتی منفی بر مردم دانستند.
روحانی مسأله اصلی گریبانگیر رژیم، یعنی قیام که رژیم را در معرض نابودی قرار داده است یکسره انکار و تخطئه کرد.
وی در حالی که وحشت خود را به زبان معکوس بروز میداد، قسم و آیه خورد و چند بار تکرار کرد که نظام مستحکم و مستحکمتر از همیشه است و او هیچ نگرانی ندارد: «من هیچ نگرانی از نظام ندارم... این نظام قوی است به نظر من امروز نظام ما از همیشه مستحکمتر است»!
مصاحبه روحانی نقاط اوج متعددی در مهملگویی داشت، یکی از آنها هنگامی بود که او تظاهرات خیابانی را از اساس منکر شد و گفت: «همه رسانهها جمع میشوند فضای مجازی، حقیقی میخواهند مردم مثلاً یک روز اعلام میکنند که آقا همه مردم بیایند تو خیابان مثلاً اغتشاش بکنند، اعتراض بکنند حالا به هر نحوی. شما میبینید خوب مردم ما نمیآیند، خوب حالا یک تعداد معدود خیلی چیزی به هر حال میآیند توی خیابون»!
یک جا هم روحانی در توجیه اینکه چرا به تلویزیون نیامده و درباره بسته اقتصادی توضیح نداده، بهطور خندهداری گفت: «خردادماه میخواستیم بسته ارزی را اعلام کنیم اما جام جهانی بود و حواس مردم به فوتبال بود»!
روحانی در توجیه بحران ارزی و انفجار اقتصادی هم گفت: «ببینید ما یکسری مشکلات و بیماریهای اقتصادی داریم که مربوط به این دولت هم نیست دولت قبل هم نیست برخیاش مربوط به قبل انقلاب است! برخیاش مربوط به ادامه آن بعد انقلاب هست مشکلاتی که در بانکهای ما وجود دارد».
اراجیفگویی روحانی یک بار دیگر هم وقتی به اوج رسید که قیام مردم بهجان آمده را از یک طرف به تضادهای درونی رژیم ربط داد و از طرف دیگر به سیاست آمریکا و غیره و مدعی مهار آن شد: «...بعضیها دنبال اغتشاش بودند دنبال سوءاستفاده بودند هر چه بود این مهار شد، این اغتشاشات مهار شد و مردم هم احساس کردند که اگر یک اعتراض بهحقی دارند عدهیی دارند سوءاستفاده میکنند و کاملاً مردم آمدند با دولت همکاری پس هم حوادث داخلی هم حوادث خارجی دستبهدست هم داده یک نگرانی برای جامعه بهوجود آورده است».
اظهارات روحانی آنچنان مضحک بود که از دو سو یعنی هم از سوی باند خامنهای و هم حتی از سوی باند خودش مورد حمله و تمسخر قرار گرفت.
مهدی محمدی از مهرههای باند خامنهای در فضای مجازی نوشت: «رئیسجمهور در سخنان امشب خود فاقد هر گونه برنامه موثر، ایده جدید یا ابتکارعمل برای آینده بود».
عباس عبدی از همباندیهای روحانی هم گفت: «در شرایط فعلی مردم به این نیاز ندارند که فردی در برابر آنها بنشیند و با آنها صحبت کند و به آنها دلداری و امید بدهد. نه تنها که فکر میکنم اینگونه سخن گفتن نتیجهیی بههمراه نداشته باشد، بلکه معتقدم اینگونه سخن گفتن با مردم اثراتی منفی در پی خواهد داشت».(خبرگزاری ایسنا ۱۶تیر۹۷)
علی خرم، یکی از مهرههای باند روحانی هم با اشاره به وضعیت بهشدت بحرانی نظام که از یکطرف در شهرها «شعارهای ساختارشکنانه مطرح میشود و میزان نارضایتی بالاست. از طرف دیگر هم یک اقتصاد مصیبتزده درهمریختهای وجود دارد»، شعر و ژستهای روحانی علیه آمریکا را مورد حمله قرار داد و مذاکره با آمریکا را تنها راه نجات رژیم دانست و نوشت: «در چارچوب چنین کشوری باید مذاکره با دونالد ترامپ را از این زاویه نگاه کرد که چقدر برای بازگشت آرامش به کشور به ما فرصت میدهد».(روزنامه آرمان ۱۶تیر ۹۷)
واقعیت این است که چنته خالی روحانی در زمنیه ارایه ندادن راهحل برای مشکلات و معضلات نظام و بهخصوص ارایه نکردن راهحل برای برآورده کردن خواست مردمی که در کف خیابان، دولت ضدمردمی و نظام آخوندی را به چالش میکشند، ناشی از بنبست و بیراهحلی نظام است.
زیرا مردم آنچنان حاکمیت آخوندی را در بنبست سرنگونی قرار دادهاند که هر راهحلی را بهسرعت به ضد خودش تبدیل میکنند.
ارایه راهحل از طرف عالیترین مقام اجرایی کشور در نظامی متصور است که به بنبست نرسیده باشد و تتمه مشروعیتی در میان مردم برای آن باقی مانده باشد.
اما در نظامی که شعار اصلی مردم مرگ برخامنهای و مرگ بر روحانی و شعارشان این است که نظام آخوندی باید گورش را گم کند و هیچ مشروعیتی در میان مردم ندارد، جایی برای ارایه راهحل برای تفاهم این حاکمیت با مردم باقی نمیماند.
زیرا واقعیت این است که مشکل مردم با نظام آخوندی قبل از اینکه مشکلات اقتصادی و اجتماعی باشد مشکل سیاسی است و این مشکلات هم تنها با سرنگون شدن نظام قابل هستند.
اضافه بر این در زمینههای اقتصادی و اجتماعی بحرانها به جایی رسیدهاند که اساساً راهحلی برای درمان آنها وجود ندارد.
زیرا اگر به فرض محال راهحلی برای آنها وجود داشت و متصور بود، سردمداران نظام و از جمله همین شیخ حسن روحانی نمیگذاشتند که وضعیت به اینجا کشیده شود.
بنابراین نظام آخوندی در زمینه پاسخگویی به مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم هم به بنبست رسیده است.