728 x 90

کانون‌های شورشی: انتشار پیام ۳۰مهر در جغرافیای ایران

کانون‌های شورشی
کانون‌های شورشی

در آستانه‌ٔ ۳۰مهر، سالگرد معرفی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران، کانون‌های شورشی بار دیگر با موجی از فعالیت‌های میدانی در شهرهای مختلف کشور، پیام پایداری و استمرار قیام را به خیابانهای ایران بازگرداندند. عملیات‌های آنان از نصب بنرها و شعارنویسی‌ها تا به آتش کشیدن مراکز سرکوب و نمادهای حکومتی، نوعی اعلام حضور سیاسی در عرصه‌ٔ عمومی بود؛ حضوری که در دل خفقان و کنترل شدید امنیتی، معنای نمادین و راهبردی ویژه‌یی دارد.

 

توانمندی و سیالیت کانون‌های شورشی

کانون‌های شورشی طی سال‌های اخیر به مرحله‌ای از «توانمندی، سیالیت و انطباق» رسیده‌اند که می‌توانند در هر نقطه‌ای از شهرهای ایران، بدون وابستگی به ساختارهای سنتی، ابتکارعمل را در دست بگیرند. گزارشهای میدانی از شهرهای مختلف نشان می‌دهد که در روزهای منتهی به ۳۰ مهر، بنرها و شعارهایی با مضمون مقاومت و سرنگونی، در نقاط پر رفت‌و‌آمد شهرها نصب شده است.

در اهواز، بنری بر فراز پل جاده‌ٔ شوشتر با شعار «ارتش زنان و سرکوب‌شدگان می‌خواهند از ریشه این رژیم را براندازند» دیده شد؛ در کرمانشاه، بر روی پل عابر میدان آزادی نوشته شده بود: «ایران فردا با مریم رجوی»؛ و در اصفهان، از سی‌وسه پل تا میدان نقش جهان، شعارهایی چون «سی مهر مبارک»، «ایران مریم» و «مریم رجوی امید مردم ایران برای فردای بهتر» به چشم می‌خورد.

در تهران، بنرهایی با شعارهای «تنها راه قیام و مقاومت و تهاجم حداکثر است» و «تضمین ایران آزاد با مریم رجوی» به نمایش درآمدند؛ در مشهد نیز همین شعار تکرار شد و عبارت «دموکراسی آزادی با مریم رجوی» بر دیوارهای شهر نقش بست. در سنندج، شعارهای روشنی چون «هر کس آزادی ایران را می‌خواهد باید برای سرنگونی رژیم آخوندی به‌پاخیزد» و «می‌توان و باید رژیم ولایت فقیه را سرنگون کرد» دیده شد. در سمنان، پیام برابری و عدالت برجسته بود: «برابری کامل زنان و مردان در حقوق سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی». در کرج، زاهدان، کاشان و یاسوج نیز پیام‌های مشابهی به چشم می‌خوردند؛ از جمله «زن ایرانی کابوس پایان‌ناپذیر خامنه‌ای است» و «مریم رجوی نماد روشن ایران آزاد فردا».

 

شکستن هیمنه‌ٔ دیکتاتور

بخشی از این پیام‌ها، به‌طور مستقیم به آرمان آزادی و دموکراسی اشاره دارند؛ بخشی دیگر بر نقش زن ایرانی به‌عنوان پیشتاز قیام تأکید می‌کنند؛ و دستهٔ سوم، با نام بردن از مریم رجوی، پیوند ارگانیک میان حرکت‌های میدانی و رهبری سیاسی را برجسته می‌سازند. در واقع، کانون‌های شورشی با این کار، «پیام استراتژیک قیام» را از سطح شعار به عرصه‌ٔ کنش اجتماعی منتقل می‌کنند.

این فعالیت‌های اختناق‌شکن، نوعی بازسازی روحیه‌ٔ مقاومت در دل جامعه‌یی است که زیر فشار مداوم امنیتی، به‌ظاهر خاموش است. کانون‌ها با اقداماتی مانند به آتش کشیدن پوسترهای خامنه‌ای، انفجار مراکز سرکوب بر این گزاره تأکید می‌کنند که «هیمنه‌ٔ دیکتاتور» چیزی جز یک تصویر تبلیغاتی نیست. آنان با عمل مستقیم، این پیام را به جامعه مخابره می‌کنند که «می‌توان و باید» این فضای ترس را شکست.

در شرایطی که رژیم از طریق نمادها، تصاویر و گشتهای امنیتی، «هیبت اقتدار» خود را باز تولید می‌کند، هر آتش‌زدن یا شعارنویسی شورشی، این باز تولید را می‌شکند و ترس را به جانب حکومت برمی‌گرداند. همان‌طور که یکی از شعارهای به‌کار رفته می‌گوید: «تنها راه قیام و مقاومت و تهاجم حداکثر است». این عبارت، بازتاب نوعی فلسفه‌ٔ کنش سیاسی است که بر حمله‌ٔ پیش‌دستانه و فعال بودن در برابر سرکوب تأکید دارد.

 

کاتالیزوهای قیام

کانون‌های شورشی در این معنا نه تنها یک نیروی اعتراضی، بلکه یک سازوکار «کاتالیزوری» برای قیام محسوب می‌شوند. ارتباط تنگاتنگ آنها با «قلب تپنده‌ٔ قیام»، یعنی سازمان پیشتاز مقاومت، سبب شده که بتوانند انرژی اجتماعی اعتراض را متمرکز و جهت‌دار کنند.

کانون‌ها «پتانسیل سرکوبگرانه‌ٔ رژیم را تضعیف و شقه کرده و انرژی نیروهای امنیتی‌اش را به خود مشغول می‌کنند». این همان نقطه‌ای است که از سطح عمل میدانی، به سطح استراتژیک گذار می‌شود.

 

تضمین ایران آزاد با مریم رجوی

از دید کلان‌تر، این فعالیت‌ها در سالگرد معرفی رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت، معنا و بار سیاسی دوچندانی می‌یابند. شعارهایی مانند «ایران آزاد، پیش به‌سوی جمهوری دموکراتیک» و «تضمین ایران آزاد با مریم رجوی» در واقع بیان سیاسی همان آرمانی است که مقاومت ایران برای دوران گذار ترسیم کرده است: یک جمهوری مبتنی بر رأی مردم، جدایی دین و دولت، و برابری زن و مرد در تمامی عرصه‌ها.

وقتی چنین شعارهایی در شهرهایی چون اصفهان، کرمانشاه، تهران و مشهد تکرار می‌شوند، در واقع گفتمان سیاسی مقاومت در جغرافیای ملی توزیع می‌شود.

به‌لحاظ سیاسی، حضور کانون‌های شورشی در چنین روزی، پیام روشنی دارد: مبارزه با دیکتاتوری در ایران فرآیندی تاریخی و پیوسته است. هر عملیات کوچک در یک محله، جزئی از این پازل بزرگ است. در این معنا، کانون‌های «یگانهای بالقوه و بالفعل ارتش آزادیبخش ملی» هستند؛ واحدهایی که در سطح خرد عمل می‌کنند، اما در سطح کلان، می‌توانند جرقه‌ٔ قیامهای سراسری را شعله‌ور سازند.

فعالیت‌های میدانی کانون‌های شورشی به‌مناسبت ۳۰مهر، نشانه‌ای از رشد سازمان‌یافتگی، پویایی و جسارت روزافزون آنان است. آنها با هر بنر و هر آتش، پیام واحدی را تکرار می‌کنند: «می‌توان و باید این رژیم را سرنگون کرد».

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/33e6b581-84ed-4ec6-a008-0e46b79865b7"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات