روز یکشنبه ۲۱بهمن، در آغاز چهل و هفتمین سال سرقت انقلاب ضدسلطنتی، بزرگترین سرقت تاریخ ایران توسط خمینی دجال و ضدبشر، قهرمانان کانونهای شورشی با ۴۷عملیات آتشین نشان دادند که انقلاب بهمن۵۷ همچنان شعلهور است.
آنها طی چندین رشته انفجار در مراکز سرکوب و جهل و جنایت و با به آتش کشیدن بنرهای تبلیغاتی رژیم در دههٔ زجر شامل تصاویر منحوس خمینی و خامنهای در شهرهای میهن، خلیفهٔ درماندهٔ ارتجاع و تمهیدات نهادهای سرکوبگرش را به سخره گرفتند.
در حالی که دشمن غدار در آمادهباش حداکثری بهسر میبرد، قهرمانان شورشگر با شعار «میجنگیـم میمیـریم ایرانو پس میگیریم» و «مرگ بر دیکتاتور»، «نه شاه استعماری، نه شیخ ارتجاعی»، سلسله عملیات اختناقشکن خود را بهشرح زیر انجام دادند.
- چهار انفجار در فرماندهی انتظامی ریگان در کرمان
- چهار انفجار در قضاییه جلادان در شهرستان ایوان در ایلام
- انفجار در حوزه جهل و جنایت در تهران
- انفجار در اداره تعزیرات حکومتی در نجف آباد
- انفجار در حوزه جهل و جنایت در الیگودرز
- به آتش کشیدن بنر حکومتی بر روی پل در بزرگراه سعیدی در تهران
- به آتش کشیدن بنر حکومتی بر روی پل بزرگراه لشکری در تهرانسر
- به آتش کشیدن بنر حکومتی بر روی پل در بلوار کلانتری در مشهـد
- به آتـش کشیدن بنر حکومتی بر روی پل در بلوار خیام در مشهـد
- به آتش کشیدن بنرهای حکومتی دهه زجر و ۲۲ بهمن با تصاویر منحوس خمینی و خامنهای در تهران، تبریز، مشهد، اصفهان، کرج، رشت، ارومیه، کرمانشاه، قزوین، اراک، خرمآباد، اردبیل، بیرجند، بوشهر، شهرکرد، رامسر، خرمشهر، آمل، لاهیجان، بوئینزهرا، لردگان، بروجن، جیرفت، ایرانشهر، سرباز، خاش، سیرجان، سراوان، چابهار و هفشجان (چهارمحال و بختیاری)
این شعلههای فروزان در امتداد بهمن آتشین ۵۷ است که خمینی ملعون آن را به سرقت برد و عملیات آتشین کانونهای شورشی این پیام را به مردم ستمدیده و غارتشده میدهد که: «میکشیم از دهن گرگ برون، انقلابی که به سرقت بردند».
۴۷عملیات اختناقشکن و به آتش کشیدن تصاویر منحوس خمینی و خامنهای زیر چشم پاسداران و دوربینهای امنیتی در شهرهای کشور، نشانهٔ استمرار پرافتخار مقاومتی است که شعلههای سرکش تسلیمناپذیری را همیشه فروزان نگه داشته و مصمم است انقلاب دموکراتیک را تا سرنگونی استبداد دینی ادامه دهد.
اینچنین است که جریان عمل انقلابی و نبرد ضددیکتاتوری به گونهیی درون جوش و قانونمند صفوف را تصفیه و از شیخ و شاه، از استبداد و وابستگی و از فرصتطلبی و میوه چینی و موجسواری پالایش میکند.
در بهمن ۵۷ جوانان شورشی و مردم به پاخاسته ایران با شعار «بگو مرگ بر شاه» و با تهاجمهای قهرآمیز خود (بهرغم انفعال خمینی)، مراکز قدرت منحوس شاه خائن را تسخیر کردند و بساط دیکتاتوری سلطنتی را برچیدند. پس از سرقت انقلاب توسط ارتجاع نیز خمینی را در نبردی دموکراتیک و سراسری از ماه دجالیت به چاه منفوریت کشاندند و در قیام تاریخی سی خرداد به باد افشا سپردند. آتش انقلاب در حماسهٔ فروزان ۵مهر۶۰ با شعار «شاه سلطان ولایت مرگت فرا رسیده» شعله کشید. خروشی که در میدانهای نبرد آزادیبخش و در قیامهای مردمی چون دیماه ۹۶و آبان و دیماه۹۸ تداوم داشت و در قیامهای ۱۴۰۱ در شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر»، پرچم انقلاب دموکراتیک و ایران آزاد و رها از استبداد و ستم شاه و شیخ را به اهتزاز در آورد.
رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت در سخنانش خطاب به تظاهرات عظیم ایرانیان در پاریس (۲۰بهمن ۱۴۰۳) گفت: «نسل انقلاب۵۷ بارها قتلعام شد، به زنجیر کشیده شد، با دروغ و شیطانسازی بمباران شد، اما در نسلهای شورشی و قیامآفرین تکثیر شد و امتداد یافت. خواستند انقلاب ایران را بسوزانند و خاکستر کنند. اما با رهبری مسعود رجوی، انقلاب از زیر خاکستر شعله کشید و فروزان شد. انقلاب بهمن برای ورثه شاه، "شوم" است، اما برای کهکشان شهیدان و شورشگران، جشن پیروزی بر دیکتاتوری سلطنتی است. هر چند که آخوندها آن انقلاب را ربودند، اما دورانشان بهسر آمده و انقلابی دیگر در شرف تکوین است».