تک و پاتکهای دو باند رقیب در جنگ انتخابات در اوج قرار دارد و طرفین از همهٴ حربهها و ترفندها علیه همدیگر استفاده میکنند.
امروز روحانی در سفرش به استان سیستان و بلوچستان، برای چهارمین روز متوالی سخنرانی کرد؛ معلوم است که این سخنرانیها مصرف انتخاباتی دارد، اما این در حالی است که خود روحانی پیش از این گفته بود که نباید از امکانات حکومتی برای تبلیغات انتخاباتی استفاده کرد؛ روحانی در مقام حرف و ادعا از این حرفها خیلی میزنند، اما این حرفها ظاهراً بیشتر برای طرف مقابل است و نه برای خود آنها. البته امروز روحانی در زاهدان تا اینجا حرف بهظاهر سیاسی و انتخاباتی نزده، اما همین ادعاها درباره پیشرفت و ترقی و وعدههای پوچ و سرخرمن، ماهیت تبلیغاتی و انتخاباتی دارد، بگذریم که این حنا دیگر برای مردم رنگی ندارد و اگر به تصاویر و فیلم سخنرانی روحانی در زاهدان توجه شود، تقریباً از شور و اشتیاق همان جمعیتی که معمولاً از نیروهای خود رژیمند و به این قبیل مراسمها کشیده میشوند، هیچ خبری نبود.
اما از اینکه بگذریم، محور اصلی صحبتهای روحانی اولاً این است که فواید خودش و دولتش را شرح میدهد و آمار و ارقام جعلی درباره کاهش تورم و رشد اقتصادی و مهار رکود و اینها را مرتب تکرار میکند، که به قول باند خامنهای معلوم نیست چرا مردم معکوس اینها را در زندگیشان احساس میکنند و روز به روز فقیرتر و محرومتر میشوند.
یکی دیگر از چیزهایی که روحانی در هر سخنرانی تکرار میکند، برجام است؛ بهخصوص چون باند رقیب خیلی به برجام حمله میکند، روحانی میگوید اینهایی که به برجام حمله میکنند، خوب است بگویند که اگر برجام نبود، چی میشد و رژیم به چه خفقان اقتصادی دچار شده بود و اگر با جنگ و نیروی نظامی هم ما را جمع نمیکردند، ما بهلحاظ اقتصادی کارمان تمام بود.
از اینکه بگذریم، نقشه و هدف خامنهای این است که روحانی را که نتوانسته از طریق شورای نگهبان رد صلاحیت و حذف بکند، از طریق صندوق آرا حذف بکند، بنابراین فساد و در گلماندگی دولت روحانی در زمینههای مختلف را افشا میکند؛ مثلاً مقالات این باند مثل کیهان خامنهای یا وطن امروز یا جوان، کاملاً لحن اپوزیسیون دارند و از این زاویه به روحانی و دولتش حمله میکنند، انگار نه انگار که خود خامنهای بهعنوان ولیفقیه نظام که 30سال است در این مسند چنبره زده، مسئول اول همهٴ این تباهیهاست.
در این جنگ، هر یک از دو باند رژیم حربههایی دارند و هر باند از حربه خودش استفاده کرده و به نقاط ضعف طرف حمله میکند.
نقطه ضعف یا معضل اصلی باند خامنهای تشتت و از هم پاشیدگی آنهاست؛ بنابراین تلاش اصلی و اقداماتی که باند خامنهای میکند، در وهلهٴ اول این است که بتواند خودش را جمع و جور کند و بر سر انتخاب و معرف یک کاندیدا و حتی دو سه تا کاندیدا با هم توافق بکنند و اگر این وضع ادامه پیدا کند، کاری از پیش نخواهند برد. این مسأله آن قدر جدی است که حتی آخوند مکارم شیرازی هم آن را به این باند گوشزد کرده؛ این وضعیت در واقع انعکاس ضعف و طلسمشکستگی خامنهای است که در باند خودش هم کسی برایش تره خرد نمیکند و حاضر نیست به نفع کاندیدای مورد نظر خامنهای کنار برود.
اما با توجه به اینکه اکثر اهرمهای قدرت و ثروت از سپاه پاسداران تا قوه قضاییه تا بنیادهای چپاولگر مثل آستان قدس رضوی و بنیاد مستضعفان و خود بیت خامنهای را در دست دارد، میتواند در انتخابات پول کلانی خرج تبلیغات و خرید آرا بکند.
نقطهٴ ضعف باند روحانی هم، وضعیت بهشدت وخیم اقتصادی است. وضعیت معیشت و زندگی مردم، از زمان روی کار آمدن روحانی به مراتب بدتر و وخیمتر شده و روحانی نمیتواند با رقم سازی و تبلیغات این را لاپوشانی کرده و وارونه جلوه دهد و از برجام هم بهرغم همهٴ وعدههایی که روحانی میداد، هیچ آبی گرم نشده. طبعاً این هدف و سیبل اصلی برای باند خامنهای است و عمدتاً همین جا را هدف قرار داده و روحانی را از این بابت افشا میکند.
حربه روحانی برای پیشبرد این جنگ، منفوریت شدید خامنهای بهعنوان دیکتاتور خونریز و سرکوبگر است، که روحانی هم به نوبهٴ خودش سعی میکند در این رابطه ژست اپوزیسیون بگیرد و خودش را مدافع آزادی و باز کردن فضا و اینترنت و طرفدار شاد بودن مردم و مخالف بگیر و ببند روزانهٴ سپاه و نیروی انتظامی جلوه بدهد؛ انگار نه انگار که خود روحانی از ابتدای این رژیم از ارکان دستگاه سرکوب و اختناق بوده و هست.
اما از این جنگ و دعواهای درونی رژیم اگر بیرون بیاییم و از بالا به این صحنه نگاه کنیم، میبینیم که این جنگ در درون خانهٴ رژیم جریان دارد و طرفین هر شلیکی که به همدیگر میکنند، بخشی از این خانهٴ فساد و جنایت را به دست خودشان تخریب کرده و فرو میریزند و این چیزی است که مورد توجه و علاقه مردم ایران است، یعنی رژیم بر اثر این جنگ قدرت و جنگ انتخابات، بسا ضعیفتر و متشتتتر بیرون خواهد آمد و کار مردم و مقاومت ایران در برکندن بنیان این رژیم و پی افکندن بنای ایرانی آزاد و آباد را تسریع و تسهیل میکند.
امروز روحانی در سفرش به استان سیستان و بلوچستان، برای چهارمین روز متوالی سخنرانی کرد؛ معلوم است که این سخنرانیها مصرف انتخاباتی دارد، اما این در حالی است که خود روحانی پیش از این گفته بود که نباید از امکانات حکومتی برای تبلیغات انتخاباتی استفاده کرد؛ روحانی در مقام حرف و ادعا از این حرفها خیلی میزنند، اما این حرفها ظاهراً بیشتر برای طرف مقابل است و نه برای خود آنها. البته امروز روحانی در زاهدان تا اینجا حرف بهظاهر سیاسی و انتخاباتی نزده، اما همین ادعاها درباره پیشرفت و ترقی و وعدههای پوچ و سرخرمن، ماهیت تبلیغاتی و انتخاباتی دارد، بگذریم که این حنا دیگر برای مردم رنگی ندارد و اگر به تصاویر و فیلم سخنرانی روحانی در زاهدان توجه شود، تقریباً از شور و اشتیاق همان جمعیتی که معمولاً از نیروهای خود رژیمند و به این قبیل مراسمها کشیده میشوند، هیچ خبری نبود.
اما از اینکه بگذریم، محور اصلی صحبتهای روحانی اولاً این است که فواید خودش و دولتش را شرح میدهد و آمار و ارقام جعلی درباره کاهش تورم و رشد اقتصادی و مهار رکود و اینها را مرتب تکرار میکند، که به قول باند خامنهای معلوم نیست چرا مردم معکوس اینها را در زندگیشان احساس میکنند و روز به روز فقیرتر و محرومتر میشوند.
یکی دیگر از چیزهایی که روحانی در هر سخنرانی تکرار میکند، برجام است؛ بهخصوص چون باند رقیب خیلی به برجام حمله میکند، روحانی میگوید اینهایی که به برجام حمله میکنند، خوب است بگویند که اگر برجام نبود، چی میشد و رژیم به چه خفقان اقتصادی دچار شده بود و اگر با جنگ و نیروی نظامی هم ما را جمع نمیکردند، ما بهلحاظ اقتصادی کارمان تمام بود.
از اینکه بگذریم، نقشه و هدف خامنهای این است که روحانی را که نتوانسته از طریق شورای نگهبان رد صلاحیت و حذف بکند، از طریق صندوق آرا حذف بکند، بنابراین فساد و در گلماندگی دولت روحانی در زمینههای مختلف را افشا میکند؛ مثلاً مقالات این باند مثل کیهان خامنهای یا وطن امروز یا جوان، کاملاً لحن اپوزیسیون دارند و از این زاویه به روحانی و دولتش حمله میکنند، انگار نه انگار که خود خامنهای بهعنوان ولیفقیه نظام که 30سال است در این مسند چنبره زده، مسئول اول همهٴ این تباهیهاست.
در این جنگ، هر یک از دو باند رژیم حربههایی دارند و هر باند از حربه خودش استفاده کرده و به نقاط ضعف طرف حمله میکند.
نقطه ضعف یا معضل اصلی باند خامنهای تشتت و از هم پاشیدگی آنهاست؛ بنابراین تلاش اصلی و اقداماتی که باند خامنهای میکند، در وهلهٴ اول این است که بتواند خودش را جمع و جور کند و بر سر انتخاب و معرف یک کاندیدا و حتی دو سه تا کاندیدا با هم توافق بکنند و اگر این وضع ادامه پیدا کند، کاری از پیش نخواهند برد. این مسأله آن قدر جدی است که حتی آخوند مکارم شیرازی هم آن را به این باند گوشزد کرده؛ این وضعیت در واقع انعکاس ضعف و طلسمشکستگی خامنهای است که در باند خودش هم کسی برایش تره خرد نمیکند و حاضر نیست به نفع کاندیدای مورد نظر خامنهای کنار برود.
اما با توجه به اینکه اکثر اهرمهای قدرت و ثروت از سپاه پاسداران تا قوه قضاییه تا بنیادهای چپاولگر مثل آستان قدس رضوی و بنیاد مستضعفان و خود بیت خامنهای را در دست دارد، میتواند در انتخابات پول کلانی خرج تبلیغات و خرید آرا بکند.
نقطهٴ ضعف باند روحانی هم، وضعیت بهشدت وخیم اقتصادی است. وضعیت معیشت و زندگی مردم، از زمان روی کار آمدن روحانی به مراتب بدتر و وخیمتر شده و روحانی نمیتواند با رقم سازی و تبلیغات این را لاپوشانی کرده و وارونه جلوه دهد و از برجام هم بهرغم همهٴ وعدههایی که روحانی میداد، هیچ آبی گرم نشده. طبعاً این هدف و سیبل اصلی برای باند خامنهای است و عمدتاً همین جا را هدف قرار داده و روحانی را از این بابت افشا میکند.
حربه روحانی برای پیشبرد این جنگ، منفوریت شدید خامنهای بهعنوان دیکتاتور خونریز و سرکوبگر است، که روحانی هم به نوبهٴ خودش سعی میکند در این رابطه ژست اپوزیسیون بگیرد و خودش را مدافع آزادی و باز کردن فضا و اینترنت و طرفدار شاد بودن مردم و مخالف بگیر و ببند روزانهٴ سپاه و نیروی انتظامی جلوه بدهد؛ انگار نه انگار که خود روحانی از ابتدای این رژیم از ارکان دستگاه سرکوب و اختناق بوده و هست.
اما از این جنگ و دعواهای درونی رژیم اگر بیرون بیاییم و از بالا به این صحنه نگاه کنیم، میبینیم که این جنگ در درون خانهٴ رژیم جریان دارد و طرفین هر شلیکی که به همدیگر میکنند، بخشی از این خانهٴ فساد و جنایت را به دست خودشان تخریب کرده و فرو میریزند و این چیزی است که مورد توجه و علاقه مردم ایران است، یعنی رژیم بر اثر این جنگ قدرت و جنگ انتخابات، بسا ضعیفتر و متشتتتر بیرون خواهد آمد و کار مردم و مقاومت ایران در برکندن بنیان این رژیم و پی افکندن بنای ایرانی آزاد و آباد را تسریع و تسهیل میکند.