تلاش برای منحرف کردن تضاد اصلی بین جامعهٔ ایران با حاکمیت تمامیتخواه آخوندی، یک استراتژی از منظر اتاق فکر این حاکمیت است. تضاد اصلی بنا بر مطالبات اکثر اقشار مردم ایران طی سالهای گذشته، مبارزات و پایداریهای ۴۳ساله و نیز قیامهای دو دهه اخیر، بر دو پایه «طبقاتی» و «آزادی» ــ البته با تقدم آزادی ــ استوار شده است.
اتاق فکر نظام، تمام تقلا و ترفندهایش را بهکار میگیرد تا هم این تضاد را دور زده و هم موانعی متعدد پیش پای مردم ایران بگذارد. هدف رژیم از تولید انواع موانع این است که تا ذهن، عین، زندگی و معیشت مردم را پشت این موانع نگاه دارد.
نکتهٔ مهم این است که رژیم نه فقط تلاش و تقلا جهت قفل کردن مردم در پشت این موانع دارد، بلکه این موانع را تبدیل به بختکهایی کرده است تا بهزعم خودش بر تمامیت جامعه مستولی گرداند.
این وضعیت که نشانیِ دقیقِ بنبست رژیم در پاسخ به مطالبات اقشار مردم است، بیش از گذشته گویای شکست تاکتیک خامنهای در گماشتن کابینه جلاد ۶۷ میباشد. در تاکتیکهایی که اخیراً اتاق فکر نظام بیشتر از گذشته سراغ آنها رفته است، شاهدیم که نمودهای تفکر ارتجاعی و قرونوسطایی آخوندی، میدان جولان یافتهاند.
حالا دیگر سنگاندازی اتاق فکر نظام در پیش پای زندگی متعارف مردم ایران، همهجانبه است؛ هم از نظر موضوعی و هم از نظر ورود ارگانهای جدید به عرصهٔ سرکوب و پهن کردن بساط رعب. تنها در سه ـ چهار روز گذشته با چندین خبر موازی مبنی بر گستردن انواع محدودیت و سرکوب مواجه هستیم.
همانطور که بارها نوشته و یادآور شدهایم، زمینهچینیِ سرکوب سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در نظام ملایان، همواره با چاشنیهای مذهبی ـ دجالگریِ آخوندی شروع میشوند.
گذری بر چند نمونه، از یکطرف گویای گستردن بساط همهجانبهٔ سرکوب و رعب برای منحرف کردن تضاد اصلی جامعه با حاکمیت از طریق چاشنیهای مذهبی ـ دجالگریِ آخوندی هستند و از طرف دیگر نشان از شکست چنین طرحهایی در تمام عمر نظام آخوندی دارند.
یادآوری میشود که مقابلهٔ گوناگون مردم ایران با نظام آخوندی و طرد و نفی رژیم، در ادبیات مستهجن و مبتذل تبلیغات آخوندی «بیتوجهی به احکام الهی و...» تعبیر میشود. به این نمونهها توجه کنید:
ــ علی شعبانی، رئیس کل دادگستری قزوین، ۲۵فروردین: «روزهخواری پذیرفتنی نیست. متأسفانه مظاهر فساد و بیتوجهی به احکام الهی روزبهروز بیشتر میشود».
نمونهٔ جدید و عجیب و مضحک، دخالت دادن جمعیت هلال احمر در سرکوب زنان است:
ــ یعقوب سلیمانی دبیرکل جمعیت هلالاحمر در حضور نمایندگان وزارت کشور، ۲۴فروردین: «کارگروه حوزهٔ حجاب و عفاف تشکیل شد و هلالاحمر در حوزه عفاف و حجاب ورود میکند»!
این افتضاح که نشان از دست خالی رژیم در مقابله با موج مخالفت اجتماعی با نظام است، موجب تذکر روزنامهٔ حکومتی اعتماد شده و هشدارگونه مینویسد: «هر تغییری در جزئیات وظایف مکتوب جمعیت هلالاحمر، نیاز به مصوبه مجلس دارد».
دانشگاه که همواره از مهمترین سنگرهای آزادیخواهی در مقابل همهٔ دیکتاتورها در تاریخ ایران ــ و بهطور مضاعف در مقابله با نظام ضد علم و فرهنگ آخوندی ــ بوده است، در این هفتهها باز هم مورد تعدی افکار ارتجاعی و قرونوسطایی حکومت آخوندی واقع شده است. آش آنقدر شور شده که صدای انجمن اسلامی [بخوانید آخوندی- حکومتی] هم درآمده است:
ــ انجمن اسلامی دانشگاه تهران، ۲۴فروردین: «چندی است برخوردهای انضباطی مکرری صورت گرفته و باعث بروز خشم دانشجویان گردیده است. این برخوردها عمدتاً بهدلیل طرز پوشش اتفاق افتاده است. دانشگاه مسئولیت و وظیفهای در جهت اجرای احکام و حدود شرعی نداشته است. این امکان باید برای تمامی دانشجویان فراهم شود تا آنان بتوانند با همان پوششی که در شهر دارند، در محیط دانشگاه نیز حضور یابند».
سرکوب زنان ایران با گستردهترین ترفندها و تاکتیکهای ممکن، وجهی جداییناپذیر از استراتژی حفظ نظام آخوندی است. یکی از شگردهای این سرکوب، اخیراً چنین شدت یافته است:
ــ ۲۴فروردین: «این روزها مأموران گشت ارشاد به فضای داخلی ایستگاههای مترو آمده و کنار دستگاههای کارتخوان و ارائه بلیت میایستند! مسؤلان معتقدند با این طرح، وضعیت حجاب در مترو بهبود مییابد»!
یکی دیگر از این بساط زنستیزی که با انواع ترفندها و پوشهای مذهبی ـ ارتجاعی توجیه میشود، تفکیک جنسیتی است. این هم نمونه دیگری از یکی از تاکتیکهای اتاق فکر نظام برای مشغول کردن زنان و خانوادهها به امورات شخصی با هدف قفل کردن ذهن و عین آنان و منحرف کردن تضاد اصلی بین جامعه با حاکمیت است:
ــ ناصر امانی عضو شورای شهر تهران، ۲۳فروردین: «طرح زنانه و مردانه شدن پارکهای تهران تأیید شد. این طرح علیرضا زاکانی شهردار تهران است و تاکنون در بیش از ۲۰ پارک تهران اجرا شده است.
محمد آقامیری عضو دیگر شورای شهر تهران اظهار داشت: «قرار است طرح تفکیک جنسیتی در ۲۰۰ پارک تهران اجرا شود».
همهٔ نمونههای اشاره شده، در این چهار دهه بارها و بارها با برخورد به دیوار مقاومت و اعتراضهای جامعهٔ ایران، شکستخورده، بازگشتهاند. همانطور که دیدیم، رژیم حتی به جمعیت هلال احمر هم پناه آورده است تا آن را هم ابزاری در اختیار وزارت کشور جهت اعمال سرکوب قرار دهد. لذا رژیم میخواهد اینبار از طریق بازوی گماشتهگانش در کابینهٔ سوگلی ولیفقیه، دامنهٔ سرکوب و موضوعات آن را گسترش دهد.
کدام دیکتاتور بوده است که توانسته باشد تضاد اصلی بین یک جامعه با حاکمیت را ــ که در موقعیت کنونی ایران، طبقاتی و آزادی هست ــ تغییر داده باشد؟ بلوغ تضاد بین مردم ایران با این حاکمیت به آن درجه از بازگشتناپذیری رسیده است که هر چه اتاق فکر رژیم آخوندی تلاش و تقلا کند این تضاد را منحرف نماید، از قضا بهدلیل عبور یک جامعه از این حاکمیت، این اقدامات مذهبی ـ دجالگری باز هم به تعمیق تضاد جامعه با رژیم یاری خواهد رساند و جامعه را علیه تمامیت حاکمیت ولایت فقیه، قطبیتر میکند.