روز ۶مهر ۹۷ در نمایشهای جمعهٔ شهرهای مختلف یاس و ناامیدی در تمامی نیروهای رژیم موج میزد.
این یأس و نگرانی آنچنان سرتاپای رژیم را در خود فروبرده است که آخوند دژکام در نماز جمعه شیراز به آن اذعان کرد و گفت: «برخی اعلام کردهاند چمدانهای خود را بستهایم زیرا میترسیم لطمه بخوریم».
آخوند حسینی بوشهری، امامجمعه قم نیز به این شرایط خفتبار گریبانگیر رژیم اعتراف کرد: «...دشمنان ما به این شرایط لبخند میزنند و دوستان ما در سراسر دنیا از این وضعیت نگران هستند».
گماشتههای خامنهای بر اساس یک خط دیکتهشده، این ناامیدی را ناشی از طرح و برنامهٔ دشمن وانمود میکنند و برخی هم به دولت و مسئولان حمله میکنند که چرا کاری نمیکنند؟
در تهران آخوند موحدی کرمانی به یأس و ناامیدی که بر سر رژیم و نیروهایش خیمه زده، اعتراف کرد و در حالی که میکوشید این وضعیت را ناشی از شایعهپراکنی و ناشی از فضای مجازی قلمداد کند، گفت: «آنهایی که شایعهپراکنی میکنند، دلهای مردم را بلرزانند، بترسانند، ناامید کنند که من باید در اینجا متأسفانه بگویم جو فضای مجازی در اختیار بیگانگان است و هر نوع سخن دروغی که بخواهند در آن بهگوش مردم میرسانند. دلها را میلرزانند، انسانها را نسبت به نظام بدبین میکنند».
اما تنها امامجمعههای خامنهای نیستند که از ناامیدی مهرهها و نیروهای وارفته نسبت به آینده هراسان هستند، بلکه پاسدار سلامی هم که در نقش گوبلز این حاکمیت، همیشه با توپ پر ظاهر میشد، این بار قسم و آیه میخورد که هیچ اتفاقی نیفتاده است.
او در استیصال کامل و در حالی که نیروهای وارفته را ملت مینامید گفت: «آنچه که ملت بزرگ ایران باید در مقابل آن بایستند تهاجم رسانهای و عملیات روانی دشمن است که میخواهد ارعاب التهاب در ذهنها و قلبهای ملت ایران ایجاد کند هیچ اتفاقی نیفتاده است... ملت ایران بایستید شما را بهخدا فریب عملیات رسانهای و روانی دشمن را نخورید ملتهب نباشید آرام باشید هیچ اتفاقی نیفتاده است آن که باید بترسد دشمن ماست آن که باید بلرزد و ملتهب باشد دشمن ماست...».
آخوند علمالهدی در مشهد نیز مسئولان و کارگزاران حکومتی را مورد حمله قرار داد که چرا از مردم رفع نگرانی نمیکنند؟
سؤال این است که چرا «برخی» آنچنان دچار یاس و نگرانی شدهاند که چمدان را بستهاند و به بیان دقیقتر میخواهند فرار را بر قرار ترجیح بدهند؟
جواب بسیار روشن است، زیرا بحران سرنگونی آنچنان سرتاپای رژیم را فراگرفته است که طبیعی است کارگزاران رژیم نگران خود و آینده نظام باشند.
آنها هم به این واقعیت رسیدهاند که سرنگونی رژیم محتوم و قطعی است و هیچگونه کورسویی برای اینکه از این بحران خارج شوند برای آنها وجود ندارد.
وقتی آنچه که در صحنه سیاسی و اجتماعی ایران برجسته است، مردم معترض و قیامکننده به همراه کانونهای شورشی است که به کمک مقاومت سازمانیافته مردم در حال رقمزدن سرنوشت حکومت آخوندی است، مزدوران رژیم باید نگران وضعیت خود باشند. این سرنوشت بههیچوجه بر وفق مراد کسانی نیست که طی سالهای حاکمیت در سرکوب و غارت مردم سهیم بودهاند.
وقتی که نیروهای پایین آنچنان ناامید شدهاند که چمدان میبندند، بهطور قطع بالاییها که بیشتر به اوضاع فلاکتبار مشرف هستند، هراسشان بیشتر است.
امامجمعههای خامنهای ناامیدی در میان مهرهها و نیروهای وارفته را ناشی از طرح و برنامه دشمن قلمداد میکنند. این اعتراف آنها به نقش دشمن و این حد نگرانی آنها از دشمن و طرح و برنامه آن که اینچنین آنها را به جزع و فزع انداخته است، بیانگر عظمت آن دشمنی است که قصد براندازی دارد.
دشمنی که به اذعان خامنهای یک رأس مثلث براندازی است.
دشمنی که خامنهای قیام دیماه ۹۶ را به آن نسبت داد و از مجاهدینی که چهره اعتراضات مردمی را تبدیل به آشوب(بخوانید قیام برای براندازی نظام) کردند، اظهار نگرانی کرد و گفت: «از ماهها قبل اینها آماده بودند. خود رسانههای مجاهدین اعتراف کردند در همین روزها از چند ماه قبل نسبت به این قضیه که پادویی کنند، سازماندهی کنند، بروند این و آن را ببینند. کسانی را در داخل نشان کنند، پیدا کنند که بهشان کمک کنند، تا بیایند به مردم فراخوان بدهند. فراخوان را هم آنها دادند. شعار نه به گرانی بگذارند. خب این شعاری هست که همه خوششان میآید. با این شعار یک عدهیی را جذب کنند. بعد خودشان بیایند وسط، اهداف شوم خودشان را دنبال کنند، مردم را هم دنبال خودشان بکشند».
این همان دشمنی است که اوضاع را بر علیه آن آنچنان سمت و سو داده است که باعث نگرانی مهرهها و مزدوران رژیم شده است.