آنچه بیش ازهر چیز دیگر مرا به نوشتن این وجیزه نه چندان در خور ملزم مینماید، بیشک عشق به ایران، مقاومت و مردم همیشه بزرگ آن میباشد. و آنهم در این روزها که در هر گوشه کوی و برزن و روستا و شهر این سر زمین فریاد اعتراض و عصیان مردم و جوانان شورشی، تارهای سست خانه عنکبوت را به لرزه در آورده است و جنون حاکمیت دیوانهوار به هر جنایت، خیانت، دروغ و شکنجه و اعدامی دست میزند. ما بیش از هر چیز نیاز به آگاهی و هوشیاری همهجانبه انقلابی داریم. تا بار دیگر در دام غاصبان انقلاب و انیران وطنفروش گرفتار نیاییم.
۱-حکومت نظامی، پلیسی و ارتجاعی بیش از هر زمان دیگر در لبهٔ پرتگاه سقوط است اما به آسانی حاضر به کنار رفتن نبوده و در این راه آنچه برایش ارزش ندارد، جان و مال ایرانیان و وطن عزیز و خونین ماست. و به همین خاطر از دست زدن به هر رذالت و شناعتی فروگذار نکرده و باز هم نمیکند تا چند روزی بیشتر خود را سر پا نگاه دارد.
در این مسیر بدیهی است برای هزینههای سرکوبش دست به چاپ اسکناس بیپشتوانه که نتیجهاش فقیرتر کردن مردم است بزند، بر تهدید و ارعاب و دستگیریها بیفزاید، خانوادههای شهدای مقاومت و قیامهای مردم ایران را تحت فشار قرار دهد حتی برای تحویل پیکر فرزندان اعدامی یا شهدای قیام خط و نشان بکشد که مراسم نگیرند و...
۲-رژیم منحط با داشتن روزنامههای متعدد حکومتی و چندین تلویزیون داخلی و برونمرزی با تمام توان سعی در شیطاننمایی از چهره مقاومت پر قدرت و متشکل و مردمی ایران دارد. و به همین خاطر مستقیم و غیرمستقیم بهدنبال اپوزیسیون سازی از عناصر و افراد شناخته شده معلومالحال و تاریخ در رفته برای مقابله با آلترناتیو واقعی و مقاومت سازمانیافته مردم است تا فضا را مسموم کرده و به خیال خود اذهان را از قیام مردم و مقاومت در برابر نظام ولایت دور نگه دارد. نمونههای داخلی و خارجیاش معرف حضور است.
۳-رژیم در اتاقهای فکر جهالت خود ضمن تلاش برای به منحرف کردن خیزشهای مردمی سعی میکند چنین القا کند که اعتراضات صنفی بوده وکاری به تمامیت ایران ندارد و میتوانیم هر کدام را جدا و به تنهایی فیصله
دهیم... تلاشی حقیر و نافرجام که در طنین فریادهای «مرگ بر خامنهای» از آبادان و خرمشهر و اهواز و اصفهان و اندیمشک و... در هم شکست.
۴-برای انجام این منظور و دیگر اهداف پلیدش به غیر از اقدامات فوق، هر روز و هر ساعت با تلاش مذبوحانه دست به سانسور، قطع اینترنت، برهم زدن تظاهرات اعتراضی با کمک مزدوران بسیجی میزند و با حمله به هر نوع تجمعی که تحت کنترل نظام نباشد تلاش میکند یک نفس به عمرش بیافزاید.
بایستگیهای هر چه بیشتر امروز
مقاومت ایران و نیروی محوری آن سازمان مجاهدین دیر زمانی است که در جهان و میهن ما با کارنامه درخشان و خون چکانش شناخته شده است و قیمت ایستادگی و مقاومتش در برابر رژیم آخوندی را در هر برهه زمانی، در میدانهای تیر و نبرد با بهای حداکثر پرداخته است. در حالیکه رژیم ولایت فقیه با تمام نهادهای نظامی و اطلاعاتیاش در همه زمانها بهدنبال انهدام و نابودی این مقاومت و این سازمان پیشتاز بوده است. تاریخ پنجاه ساله گذشته و دهها هزار شهید شاهد این مدعاست.
آنچه در این میدان نبرد و سرنوشتساز بیشتر از هر زمان دیگر نیاز است معرفی چه گستردهتر مقاومت و در رأس آن برنامه ده مادهای خانم مریم رجوی برای ایران آزاد فرداست، آن هم در موقعیتی که سر تا پای ماشین تبلیغی نظام بر علیه مقاومت دست به کار است. تشبثات کثیف حاکمیت آخوندی با خرج دلارهای بیشمار در پی لجنپراکنی علیه این مقاومت و بستن راههای آگاهی بخشی نسبت به برنامهها و اهداف آن است بنابراین در شرایط کنونی بایسته و شایسته این است که هر چه بیشتر برنامههای مقاومت و بهویژه برنامه ده مادهای خانم مریم رجوی در میان عامه مردم شناسانده شود.
آری! امروز این وظیفه ماست که نه تنها شورشگر و انقلابی باشیم بلکه هر کدام باید سفیری برای ارائه تکتک برنامههای شورای ملی مقاومت و ده مادهای رئیسجمهور برگزیده آن باشیم. این فهم و شناخت از ضرورتهای انکار نا پذیر است.
این تلاش آگاهی بخش خود بخشی از مبارزه با رژیم جهل و سانسور آخوندی و همپیمانان شاهی آن است که بهدنبال مخدوش کردن مرزهای نبرد رهاییبخش با دیکتاتوری مذهبی حاکم هستند.
با توجه به شعر شاملو واینکه "انسان دشواری وظیفه است"باید از یاد نبریم که:
سربازان آزادی و مردم نجیب ایرانزمین بهخاطر رهایی از چنگال اختاپوس استبداد و استحمار ولایت فقیه، میدانند که باید در هر لحظه از پیر وجوان وزن و مرد در میدانهای مختلف نبرد با نظام جهل و جنایت از جمله افشای ترفندها و... از بسیاری چیزهای خود بگذرند تا در آیندهای که دیر نیست شرمسار نسل بعدی نباشند.
چرا که بیشک جهان و آیندگان و تاریخ ما را به قضاوت خواهد نشست.
سهراب ایرانی
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است