بهیادسالگرد قیام دلاورانه
مردم مشهد در۹خرداد۱۳۷۱
با گرامیداشت ۹خرداد سالگرد قیام دلاورانه و مسلحانه مردم مشهد و تصرف مراکز نظامی و کلانتریهای حکومتی توسط جوانان شورشگر یادی میکنیم از شعلههای فروزان خیزش توسط جوانانی که زیر تیغ و سرنیزهٔ جلادان شعلهور شد.
مقاومت جوانان در برابر یورش وحشیانه عوامل شهرداری رژیم در روز شنبه ۹خرداد ۱۳۷۱ و تخریب خانهها و آلونکهای مردم محروم جرقهای شد که زمینه را برای تعرضهای بعدی هموار کرد و مردم و پاسداران را به عقبنشینی واداشت
در این حادثه، مردم، اجساد قربانیان را از آوار بیرون کشیدند، و بر روی دست و نردبانها قرار دادند و به دوش گرفتند وبا شعار «شهردار جنایت میکند ـ دولت حمایت میکند» دست به تظاهرات زدند و به فاصله کوتاهی این شعار به شعار علیه خامنهای و رفسنجانی تبدیل شد. آنگاه مردم به جان آمده، در حالی که هر لحظه بر تعدادشان افزوده میشد، به طرف مرکز شهر مشهد به راه افتادند.
جمعیت لحظه به لحظه رو به افزایش گذاشت و چون باروتی منتظر جرقهیی شعلهور شد.
از همان ابتدا با حمله به کلانتری واقع در کوی طلاب و فراری دادن مأموران آن، کلیه سلاحهای آن را مصادره کردند. همچنین کلانتریها در خیابان عشرت آباد و چهار راه زرینه، مورد حمله قرار گرفت و سلاحهای آنها نیز مصادره شد.
نقش جوانان در بسیج و سازماندهی قیام
جوانانی که کلانتریها را خلعسلاح کرده بودند بهصورت دستههای مسلح موتورسوار سازمانیافته در جلو جمعیّت قرار گرفته و راه را برای مردم باز میکردند و جمعیت از دو مسیر به سمت مرکز شهر و حرم امام رضا (ع) به حرکت خود ادامه داد.
حدود ساعت ده و نیم شب که جمعیت برای تسخیر استانداری و انهدام آن اقدام کردند، جنتی، استاندار جنایتکار رژیم، سراسیمه در تلویزیون ظاهر شد و از نیروهای سرکوبگر رژیم خواست به هر قیمتی که شده جلوی پیشروی مردم را بگیرند.
میان نیروهای سرکوبگر انتظامی و پاسداران از یکطرف و مردم و جوانان مسلّح نقابدار درگیری سختی درگرفت که طی آن تعدادی از پاسداران کشته شدند.
تظاهرات و به آتش کشیدن نهادهای حکومتی تا حوالی نیمهشب ادامه داشت دهها اتوبوس و خودرو متعلّق به ارگانهای سرکوبگر، در خیابانها و پارکینگهای دولتی در آتش سوخت.
در خیزش سلحشورانه مردم مشهد حداقل ۶پاسدار کشته و تعداد نیز زخمی شدند. آمار شهدای مردم و مجروحانشان هرگز اعلام نشد.
نگاهی به سایر قیامهای قهرآمیز دهه ۷۰
دهه هفتاد دهه سرخ قیامهای گسترده شهری بود که اساساً رنگ و بوی قهرآمیز داشتند. قیامهایی که متأثر از مقاومت پیشتاز انقلابی راهحل را نه در درون باندهای حکومتی بلکه در مردم و نیروهای ممنوعه و انقلابی جستجو میکردند. راهحلی که پس از طی یک دوره طولانی صحتش را در قیامهای مردم ایران در سال۹۶ و۹۷ و قیام آتشین و انقلابی آبان۹۸ که لرزه سرنگونی بر ارکان نظام انداخت حقانیت خود را به اثبات رسانده است.
از جمله قیامهای شهری آن دوره که با یورش جوانان شورشی خواب از چشم ضحاک زمان ربوده و اثبات کردند که هیولای فقیه تا کجا در برابر خیزش جمعی مردم سست و ناتوان است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۲۴مرداد ۷۰ قیام۳۰هزار نفره مردم زنجان
۲۶فروردین ۱۳۷۱ قیام کوبنده مردم شیراز
۳۰ اردیبهشت۱۳۷۱ تظاهرات قهرآمیز مردم اراک
۹خرداد ۷۱ قیام سترگ مردم مشهد و تصرف مسلحانه کلانتریهای ۳و ۴ مشهد
۱۹خرداد ۱۳۷۱ تظاهرات قهرآمیز مردم دلاور بوکان
۱۵فروردین ۱۳۷۴ قیام قهرآمیز اهالی «اسلامشهر» تهران و بستن راه «تهران ساوه»
۱۸تیر ۱۳۷۸ حمله به کوی دانشگاه تهران و ضرب و جرح دانشجویان و آغاز اعتراضات گسترده دانشجویی در تهران
بخشی از قیامهای شهری در دههٔ هفتاد
سکوتی که با فریاد شکست
از ۲۴مرداد سال۱۳۷۰ تا ۱۲مرداد سال۱۳۷۳حداقل نه (۹) قیام شهری نسبتاً بزرگ در زنجان، شیراز، اراک، بوکان، مشهد، زاهدان، اسلام شهر تهران، ارومیه و قزوین رخ داد که سکوت حاکم بر جامعه را در هم شکست.
در شیراز و اراک و اسلامشهر تهران، شعارهای تند براندازانه هم شنیده شد.
اهمیت قیام مشهد را از زبان کارگزاران جنایتکار وقت رژیم باید شنید که بعداز۲۸ سال در وحشت از مشعل فروزان قیام در دستان کانونهای شورشی، برای قیام مشهد مستند درست کرده است.
«۹ خرداد۱۳۷۱ کوی طلاب مشهد بلوار طبرسی دوم جایی که تا حرم امام رضا (ع)... ... غروب بود که جمعیتی خشمگین با تابوتی در دست به سوی شهر راه افتادند. شورشی آغاز شده بود که در تاریخ چهارده ساله جمهوری اسلامی تا آن زمان بیسابقه بود».
تفاوت قیامهای امروز با قیامهای دهه هفتاد
برای روشن شدن شأن و جایگاه قیامهای جوانان در آن ایام ـ علیه نظام جنایتکار ـ یادی میکنیم از پیام رهبر مقاومت ایران در فردای قیام مشهد که در یک پیام رادیویی، ضمن درود به مردم قهرمان مشهد گفت:
«خشم و خروش مردم به ستوه آمده ایران، که بنیاد ستم و سرکوب حکومت پلید آخوندی را در شهرهای سراسر ایران به لرزه افکنده است، این بار از خراسان و از شهر مقدّس مشهد شعله کشیده و بقایای رژیم خمینی را فرا میگیرد. همزمان با خیمه شب بازیهای آخوندی در سالمرگ دجّال ضدّبشر، مردم قهرمان مشهد که از ستم و سرکوب بیحد و حصر رژیم و محدودیتها و فشارهای فزاینده آن به جان آمدهاند، مشت محکمی بر دهان آخوندهای یاوهگو کوبیدند. . ».(مسعود رجوی ـ ۱۰خرداد ۱۳۷۱)
آن زمان نظام ولایت با صدور میلیونها بشکه نفت و درآمدهای نجومی و دست باز در باجگیری و مماشات تا میتوانست بر طبل سرکوب و اختناق و جنگافروزی و صدور ارتجاع میکوبید. اما امروز جبهه مقاومت در اوج و نظام ولایت در منتهای تحریم و انزوای داخلی و بینالمللی به انتهای راه رسیده است.
آن زمان مشهد برخاست اما پاسداران مسلح مانع از گسترش قیام به سایر شهرهای میهن شدند اما در قیام۹۶ پس از آتش تظاهرات مشهد حریق قیام سراسری در تمام شهرهای میهن برخاست.
آن زمان نظام جنایتکار با سوپاپ اطمینان اصلاحطلب سربزنگاه بر سر راه مردم میپیچید و با آوردن شیادی به نام خاتمی دست مقاومت و ریشههای قیام را در زنجیر لیستهای تروریستی میبست اما اکنون ـ پس از حکم تاریخی «اصلاح طلب اصولگرا ـ دیگه تمومه ماجرا و «مرگ بر ستمگر ـ نه شاه میخوایم نه رهبر» راههای انحراف و مماشات بسته شده و نظام ستمگر زیر شمشیر خشم و نفرت عمومی ضعیف و ذلیل و ناتوان گشته است.
آن زمان سپاه پاسداران سخت میتاخت و اکنون پاسداران در لیست تروریستی و زیر برق خشم مردم، اسیر ریزش شده و امیدی به آینده و استمرار نظام ندارند.
آن زمان خبری از کانونهای شورشی نبود. مقاومت در حصار لیست بود، کارگران درگیر مشکلات و هیولای ولایت با هزار دسیسه و نیرنگ هنوز نفس میکشید؛ اما امروز ارتشی از گرسنگان با اتکا به کانونها و جوانان شورشی آماده خیزشند.
آری کانونهای شورشی در حکم جرقه حریق مردمی را برخواهندافروخت، حریقی که از گلویش آتشفشان میخیزد و دودمان پلید نظام ولایت فقیه را در تمامیتش خاکستر میکند.