728 x 90

گفته‌ها و ناگفته‌ها از میان روزنامه‌های حکومتی روز چهارم اسفند ۹۵

نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
نگاهی به روزنامه‌های حکومتی
اظهارات دجالگرانه خامنه‌ای در نمایش حکومتی تحت عنوان «حمایت از انتفاضه فلسطین»، که آمیخته با فرافکنی و زدن نعل وارونه به‌منظور تداوم دخالتهایش در کشورهای منطقه آمیخته است موضوع مهم و یا اول تیترهای روزنامه‌های حکومتی در روز چهارشنبه 4اسفند 95 است:

آفتاب یزد: رهبر معظم انقلاب مطرح کردند: دستاوردهای عظیم الگوی مقاومت در مقابل خسارات سنگین روند سازش

ابرار: خامنه‌ای: همه جریانهای اسلامی و ملی موظفند در خدمت آرمان فلسطین قرار گیرند

تجارت: رهبر انقلاب در ششمین کنفرانس بین‌المللی حمایت از انتفاضه فلسطین: مقاومت با توطئه جدید دوست نمایان مواجه است

صفحات داخلی روزنامه‌های باند هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی در کنار اظهارات ولی‌فقیه ارتجاع مجموعه‌یی از ابراز وحشت ها نسبت به موقعیت جهانی و منطقه‌یی رژیم و به پایان رسیدن دوران طلایی اوباما و تأکید بر ادامه روند زهرخوران است:

شرق: توطئه علیه ایران در غیاب اوباما
کنفرانس امنیتی مونیخ از توطئه منطقه‌یی علیه ایران پرده برداشت و نشان داد چگونه عربستان و اسراییل آشکارا متحد یکدیگرند و علیه ایران در حال طراحی بزرگ هستند و ترکیه به‌ظاهر دوست ایران هم در چه حدی از دشمنی و نفاق علیه ایران نقش فعال دارد و در سفر چند روز پیش آقای اردوغان به عربستان و بحرین اجزای این توطئه را با یکدیگر تنظیم کرده‌اند. این توطئه منطقه‌یی امری جدید نیست؛ ولی دشمنی ترامپ با ایران باعث شده رقبا و دشمنان منطقه‌یی ایران جرأت پیدا کرده و نیات خود را عجولانه برملا کنند... اوباما می‌توانست به‌جای مذاکرات و توافق هسته‌ای، مانند دو رئیس‌جمهور قبل و بعد خودش رفتار کند و فشارهای سیاسی، اقتصادی و تهدیدات نظامی را علیه ایران افزایش داده و انرژی ایران را به هدر دهد. او می‌توانست قطع‌نامه ٢٢٣١ را در پشتیبانی توافق هسته‌یی قرار ندهد تا این توافق از نظر حقوقی شکننده باشد. او می‌توانست دست جمهوری‌خواهان تندرو را علیه ایران باز گذارد تا نه‌تنها تحریم‌های گوناگون لغو نشوند؛ بلکه تحریم‌های جدیدی علیه ایران تصویب شوند. آقای اوباما کافی بود افسار را از گردن عربستان، اسراییل و ترکیه بردارد تا آنها مچِ پای ایران را بگیرند و از تحرک ایران و نقش و نفوذ آن در خاورمیانه جلوگیری کنند. اوباما می‌توانست در قضیه به‌کارگیری سلاحهای شیمیایی از سوی سوریه، به پیاده‌کردن نیرو در این کشور بپردازد و امروز وضعیت پس از صدام عراق، شامل سوریه هم می‌شد. شاید ایران متوجه نشد چه فرصتهایی در دوران آقای اوباما برای ایران وجود داشت که می‌توانست اتصالات خود را آن‌چنان مستحکم کند که در دوران ترامپ این‌قدر ضربه‌پذیر نباشد و از سوی منطقه مرکز تهاجم سیاسی قرار نگیرد. به‌هرحال مهار سه کشور عربستان، اسراییل و ترکیه در دوران اوباما باعث شد اتحادی نامریی مقابل ایران بین سه کشور فوق به وجود آید که به‌محض ابراز دشمنی ترامپ، خود را نشان داد.
اما سؤال اصلی این است که چه باید کرد؟ بی‌شک ایران باید با چشم‌های باز بپذیرد آرایش منطقه و جهان عوض شده و شکلی جدید از ائتلاف دشمنان قدیمی علیه کشورمان به وجود آمده و ما یک‌تنه با یک ائتلاف جهانی مواجه شده‌ایم. از لابه‌لای گفتار و اظهارنظرهای تیم جدید‌ترامپ برمی‌آید که عربستان هزینه مالی «زدن سر مار» را تضمین کرده و این عین استراتژی ترامپ و قول‌های انتخاباتی اوست. در این شرایط ایران باید از ظهور و بروز نظامی خود کاسته و صحنه تبلیغاتی را به دیپلوماسی پنهان و آشکار واگذار کند تا ائتلاف علیه خود را بشکند. می‌دانیم دکتر ظریف به‌خوبی از عهده این امر برمی‌آید.

وضعیت منطقه‌یی رژیم دغدغه دیگر روزنامه‌های باند رفسنجانی روحانی است، که راه کار دیگری جز زهرخوران برای آن ندارند:

آرمان:‌سرمقاله:‌ گمانه‌زنی درباره تشکیل یک ناتو عربی
کنفرانس امنیتی مونیخ که در روزهای گذشته برگزار شد، نشان داد عربستان و متحدان این کشور تلاش می‌کنند موجی دوباره از ایران هراسی به راه بیندازند. در واقع اظهارات ضدایرانی که در روزهای گذشته شنیده شد طبیعی به نظر می‌رسد چرا که دیپلوماسی تهاجمی آمریکا این فرصت را به قدرتهای منطقه‌یی داده است تا فشار بر ایران را تشدید کنند.
ترکیه ترجیح می‌دهد با قرار گرفتن در کنار عربستان یا ایده تشکیل ناتوی عربی دستاوردهای مورد نظر خود را در نهایت به دست آورد. به نظر می‌رسد لحن تند ترامپ و تیم او در ترکیه به شکل تدارک طرف آمریکایی برای در‌گیری خاورمیانه استنباط شده است. سفرهای مقامات آمریکایی به کشورهای عربستان و افغانستان نیز در برخی گمانه‌زنی‌ها این‌گونه تعبیر می‌شود که آمریکا در حال محاصره کردن ایران است. یکی از موضوعاتی که بیشترین تقابل میان ترامپ و ایران را به وجود آورده است، حساسیت شدید رئیس‌جمهور آمریکا بر روی مسأله محور مقاومت است.

آرمان:‌سرمقاله:‌ گمانه‌زنی درباره تشکیل یک ناتو عربی
کنفرانس امنیتی مونیخ که در روزهای گذشته برگزار شد، نشان داد عربستان و متحدان این کشور تلاش می‌کنند موجی دوباره از ایران هراسی به راه بیندازند. در واقع اظهارات ضدایرانی که در روزهای گذشته شنیده شد طبیعی به نظر می‌رسد چرا که دیپلوماسی تهاجمی آمریکا این فرصت را به قدرتهای منطقه‌یی داده است تا فشار بر ایران را تشدید کنند.
ترکیه ترجیح می‌دهد با قرار گرفتن در کنار عربستان یا ایده تشکیل ناتوی عربی دستاوردهای مورد نظر خود را در نهایت به دست آورد. به نظر می‌رسد لحن تند ترامپ و تیم او در ترکیه به شکل تدارک طرف آمریکایی برای در‌گیری خاورمیانه استنباط شده است. سفرهای مقامات آمریکایی به کشورهای عربستان و افغانستان نیز در برخی گمانه‌زنی‌ها این‌گونه تعبیر می‌شود که آمریکا در حال محاصره کردن ایران است. یکی از موضوعاتی که بیشترین تقابل میان ترامپ و ایران را به وجود آورده است، حساسیت شدید رئیس‌جمهور آمریکا بر روی مسأله محور مقاومت است.
ایران باید رویه خویشتنداری را در پیش بگیرد، هر چند تا به امروز این موضوع به‌طور کامل شکل نگرفته و جنگ لفظی میان مقامات ایران و آمریکا هم‌چنان ادامه دارد. اما حرکت ایران بر مسیری که مسئولان دولتی در مجامع جهانی تأکید دارند یعنی سیاستگفتگو و تعامل می‌تواند راهگشا باشد. ایران باید مطابق با قوانین حقوقی بین‌الملل برای حل بحرانهای منطقه‌یی در چارچوب جمعی و همکاریهای با دولتهای عربی منطقه موضوعاتی چون حمایت از فلسطین را در چارچوب سازمان ملل‌متحد حل کند. در واقع مهم‌ترین سیاستی که از سوی ایران باید مورد تأکید قرار بگیرد، پرهیز از بهانه‌دادن به طرف مقابل است.

برخی روزنامه‌های باند رفسنجانی – روحانی علاوه بر ابراز تأسف از سپری شدن دوران طلایی اوباما، از ظهور دورانی جدید خبر داده‌اند که در آن «سبب بر هم خوردن معادلاتی در منطقه خواهد شد که ابتکارات آن را ایران عهده‌دار بوده است».

ابتکار: تشدید منازعه تهران-ریاض در نظم پسا مونیخ
عادل جبیر همانند اظهارات گذشته خود در کنفرانس مونیخ تهران را حامی اصلی تروریسم در جهان و عامل بی‌ثباتی در خاورمیانه خواند و حتی به‌صورت صریح اعلام کرد که ایران باید از تلاش برای صدور انقلاب منصرف و از دخالت در امور سوریه و عراق خودداری کند. بدون تردید این اظهارات را باید آغاز فاز جدیدی از تنش در روابط تهران- ریاض دانست. البته این گونه
تلاشهای محافل عربی و در رأس همه آنها عربستان بی‌ارتباط با هم آوایی با سیاست دولت ترامپ نیست.
این دست از تلاش‌ها کمک خواهد کرد تا جبهه‌ متحد ضدایرانی مستحکمتر از همیشه در نظم پسا مونیخ به‌منظور مهار و محاق ایران ایفای نقش کند.
در بعد دیگر مسأله‌ای اهمیتی که در راستای بروز شرایط تنازعی تهران- ریاض در خور توجه است، دیدگاههای مشترک آمریکا، اسرائیل، تا حدودی ترکیه علیه ایران است.
این شرایط به‌معنای آن است که دایره مهار ایران در نظم پسا مونیخ تنگ‌تر نیز خواهد شد و روز های سختی در پیش است. این وضعیت سبب بر هم خوردن معادلاتی در منطقه خواهد شد که ابتکارات آن را ایران عهده‌دار بوده است.
در این میان، برخی کشورها از جمله ترکیه که خود را رقیب منطقه‌یی ایران می‌داند تلاش دارد که با استراتژی همگامی با آمریکا و همچنین در سایه راهبردهای پاندولی، تنش در روابط تهران – ریاض را مضاعف کند.
اما این شرایط همه علل و عوامل در بروز شرایط تنازعی تهران- ریاض نیست. بخشی ازعلل تصاعد تنش در روابط تهران ریاض به میزان زیادی بستگی به سیاست جدید دولت آمریکا در خاورمیانه و به‌خصوص نوع رابطه با ایران دارد. اگر سیاست فشار و انزوای ایران در راهبرد ترامپ شدت یابد، این شرایط فرصت تازه‌یی را برای عربستان در رویارویی با ایران ایجاد خواهد کرد. چرا که در این شرایط عربستان مستظهر به حمایت آمریکا خواهد بود و حتی خواهد توانست برخی از محافل عربی را در این پشتگرمی از مدار ایران جدا کند. در سطحی بالاتر حمایت از ناتوی عربی که این روزها ترامپ و اسراییل مرتب بر طبل آن می‌کوبند، فاکتوری مهم در تشدید منازعه تهران - ریاض خواهد بود.
با صف آرایی جدیدی که در نظم پسا مونیخ علیه ایران ایجاد شده است، مقامات دستگاه جمهوری اسلامی ایران باید بروز این وضعیت را به‌عنوان واقعیت‌های موجود بپذیریند و تلاش کنند که با امتناع از هر گونه کنشهای تحریکی و بهانه ساز از یک طرف و استفاده بهینه از ظرفیت‌های منطقه‌یی از طرف دیگر، کشور را از وضعیت تنش خارج کنند. این مهم با توجه به عقلانیت موجود در کارگزاران دستگاه دیپلوماسی دور از دسترس نیست.

در روزنامه‌های هر دو باند حکومتی در کنار ابراز وحشت از موقعیت جهانی و منطقه‌یی رژیم حمله به کشورهای همسایه موضوع مشترکشان است:

ابتکار: سرمقاله:‌ رویای سلطان برباد رفته است؟
ترک ها و متحدان مسلح آنها در سوریه، پاییز امسال با هیاهوی تبلیغاتی حزب حاکم ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان و با شعار جنگ همزمان با داعش، کردها، ارتش عربی سوریه و دیگر متحدان دمشق وارد خاک این کشور شدند. آنها که نام فاز اول عملیات خود را سپر فرات گذاشته بودند، در روزهای اولیه بدون کمترین مقاومتی، شهر جرابلس و روستاهای اطراف را که در اختیار داعش و بعضاً کردهای سوریه بود تسخیر کرده و به پیشروی خود به سمت جنوب ادامه دادند.
این بار آخرین تیر در ترکش سلطان، آرایش نظامی گرفتن در خاک همسایه جنگ‌زده جنوبی بود. او به هر ترفندی یک چراغ سبز مشروط از جانب ولادیمیر پوتین دریافت نمود و با به خط کردن جمعی از مواجب بگیران مخالف حکومت سوریه، فرمان آغاز عملیات اشتراکی سپر فرات را صادر کرد. در آن زمان، با پیشروی سریع ترک ها در خاک سوریه به نظر می‌رسید که یک مدعی دیگر به معادله چند مجهولی جنگ در سرزمین شام افزوده شد و سیر تحولات منطقه شرایطی جدید و پیچیده‌تر به خود خواهد گرفت.
حالا دیگر ارتش ترکیه برای تحرک نظامی در شمال سوریه و اردوغان برای استفاده سیاسی از این لشکرکشی در مرکز ترکیه به‌خصوص در آستانه رفراندوم قریب‌الوقوع این کشور برای تغییرنظام سیاسی نه راه پس دارند و نه راه پیش. شاید در این شرایط خاص بهترین تصمیم هم برای اردوغان و سیاستمداران حاکم ترکیه و فرماندهان ارتش این کشور و بهترین ترجیح برای ارتش و حکومت سوریه و روس‌ها و حتی کردها درجا زدن ترک‌ها و ارتش آزاد در حدفاصل جرابلس تا دابق و الباب و زمان خریدن و انتظار و سپردن تعیین تکلیف داعش به ارتش سوریه و نیروهای مقاومت در یک جبهه و کردها در جبهه دیگر باشد و این یعنی که لشکرکشی اردوغان تاکنون و به تمامی هیاهو برای هیچ بود و در شمال سوریه، نه سلطانی آمد و نه سلطانی رفت... !

آرمان:‌فشار با پترو‌دلار علیه ایران
در راستای فشارهای منطقه‌یی به ایران عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان بار دیگر و در کنفرانس خبری مشترک با وزیر امور خارجه ایتالیا گفت: ایران باید انتخاب کند، یا انقلابی باشد که مرزهای ملی را به‌رسمیت نمی‌شناسد یا دولت ملی‌ای باشد که ما با آن می‌توانیم گفتگو کنیم.
از سوی دیگر امارات که نشان داده منتظر تیره شدن روابط ایران با قدرتهای جهانی و منطقه‌یی است تا از این وضعیت برای خود بهره‌برداری کند نیز اظهارات مشابهی را علیه ایران مطرح کرده است. انور قرقاش، وزیر مشاور امارات در امور خارجه در صفحه توئیتر خود مدعی شد که ظریف کشورهای منطقه خلیج‌فارس را به گفتگوی منطقه‌یی دعوت می‌کند اما اگر می‌خواهد که این گفتگو جدی باشد باید کشورش در امور داخلی کشورهای همسایه دخالت نکند.

بازی دو سر برد تنش برای ترکیه
ترکیه در چندماه اخیر بیشترین خوش‌خدمتی به اعراب خلیج‌فارس را از خود نشان داده است. دعوت از اردوغان در نشست شورای همکاری خلیج‌فارس و اظهارت ضدایرانی او در این نشست یکی از شواهدی است که نشان می‌دهد ترک‌ها چگونه به آغوش اعراب رفته‌اند. در حالی که سخنگوی وزرات خارجه کشورمان دوشنبه در برابر اظهارات ضدایرانی مقامات ترک گفت: «صبر ایران حدی دارد»، دیروزهمتای او در آنکارا پاسخ داد: «ایران به جای اتهام‌زنی در سیاستهایش تجدید نظر کند.» وی افزود: «غیرقابل درک و غیرقابل قبول است، کشوری که ابایی از فرستادن پناهجویان به میدان جنگ ندارد، دیگران را به بی‌ثباتی و نقش آفرینی در منطقه متهم کند.»

در همین حال سعودی‌ها نیز ترکیه را جذب کردند تا پازل ضدایرانی خود در منطقه را تکمیل کنند. علاوه بر منافعی اقتصادی که ترکیه از نزدیکی به عربستان به دست می‌آورد، فشار بر ایران یک مزیت دیگر هم برای آنها دارد. اگر این کشورها موفق شوند آمریکا را به تحریم‌های بیشتر علیه ایران وادار کنند، بی‌شک ترکیه سود زیادی نصیب خود خواهد کرد.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3a12c8e7-f539-45a5-9b72-2bec7c4a32e3"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات