زنان و مردان مجاهد خلق برای چه هدفی مبارزه میکنند؟!
آنها چگونه حاضر شدهاند تمام عمر در مبارزهیی باشند که خروجی آن برایشان جز محرومیت اجتماعی، زیستن تمام عمر در تبعید، زندان و آوارگی، از دست دادن یاران و عزیزان، شکنجه و شهادت و بهجان خریدن انواع طعنهها و تهمتها نبوده است؟!
در دنیای سیاست که استانداردهای آن با منفعت و مصالح و پراگماتیسم محض تعریف میشود، چگونه ممکن است کسانی یافت شوند که یکسویه داشتههای سالیان خود را برای یک هدف بپردازند و در ازای آن چیزی نخواهند؟!
این تمام داستان مجاهدین است و نمیتوان ساده از کنار آن گذشت.
اگر مجاهدین اهل قدرت و رسیدن به آلاف و الوف بودند، چرا برای رسیدن به آن بهترین دوران عمر و بهار جوانی خود را هزینه کردند و راهی چنین صعب و طولانی طی نمودند؟
سادهترین راه کوتاه آمدن از اصول و خود را به رنگ روز درآوردن بود. چنین راهی هرگز برای آنان مسدود نبود. کافی بود پشت چشمی به خمینی نازک کنند تا درهای بستهٔ قدرت یکی پس از دیگری برایشان بازشود. چرا راه دور میرویم؟ در جریان قیام ۱۴۰۱ نیز کافی بود دست از مرزبندیهای قاطع سیاسی خود برداشته و با تاکتیک «همه با هم» خمینی بر موج خودبهخودی سوار شوند و به رنگی درآیند تا خوشایند شاه و شیخ و «از ما بهتران» باشند.
چرا آنان عادت کردهاند همیشه سختترین مسیر را انتخاب کنند؟! آیا این انتخاب باعث نمیشود بیش از پیش گرفتار سلسلهیی از صعوبتها و حرمانها شوند؟
این سوالها در دنیای معمول «سیاست!» و سیاستپیشگی پاسخی ندارد. پاسخ آن را باید در آرمانی جستوجو کرد که پیشتازانش انتخاب کردهاند هیچ چیزی برای خود نخواهند.
تعهد تاریخی در پیشگاه مردم و تاریخ ایران
مریم رجوی در یکی از سخنرانیهای خود تعهد مجاهدین را در پیشگاه مردم و تاریخ ایران اینگونه اعلام کرد:
«تعهد ما به سرنگونی رژیم آخوندی، تعهد به پس گرفتن ایران و تمام حقوق برباد رفته و غارتشدهٔ مردم ایران است.
مردم ما باید از حق سلامتی، حق سرپناه، حق اشتغال، حق داشتن تشکل و سندیکا، حق خودمختاری ملیتها، حق مشارکت برابر در امور جامعه، حق برابری زن و مرد و حق حاکمیت مردم برخوردار باشند.
آزادی از بردگی دینی، آزادی از ستم جنسی، آزادی بیان، آزادی عقیده، آزادی انتخاب، آزادی از فقر و آزادی از ترس، یعنی پایان شکنجه و اعدام و پایان ناامنی اجتماعی و اقتصادی.
احقاق این آزادیها و حقوق پایمال شده، تعهد ما در پیشگاه مردم و تاریخ ایران و پیمان ما با یکصد و بیست هزار شهید آزادی است.» (از سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی جهانی ایران آزاد. ۲۷تیر ۱۳۹۹)
آزادی از تمام وابستگیها
اگر به معنای واژهها وفادار باشیم، نخستین شرط برای پیشتازان چنین مسیری آن است که خود از نخستین الگو و محصول آرمانی باشند که به آن فرامیخوانند. چگونه میشود از آزادی سخن گفت اما خود «آزاد» نبود؛ آزادی از تمام تعلقاتی که یک انسان را به بردگی وامیدارد؛ آزادی از وابستگیهایی که یک انقلابی را از محتوا تهی میکند و به توجیه وضعیت موجود وامیدارد؛ آزاد از عشیره و قبیله، گرایشهای طبقاتی و هر آنچه که صبغهیی از مصحلت و منفعت دارد؛ آزادی از دارایی شخصی و امتیازهای ویژه و درآمدهای کلان؛ آزادی از نگاه کالایی و استثماری به «زن»؛ آزادی از کوتاهبینی، انحصارطلبی و تنگنظری و...
کم نبودهاند افراد، جریانها و سازمانهای انقلابی که پیش از رسیدن به قدرت دعاوی چپنمایانه داشتهاند اما به محض نشستن بر سریر قدرت، خود نخستین ذبحکنندگان باورهای خویش بودهاند. مجاهدین چگونه میتوانند و چگونه توانستهاند از تکرار تراژیک تاریخ جلوگیری کنند؟
پیشگیری از تکرار تراژیک تاریخ ایران
مریم رجوی، برای پیشگیری از تکرار تراژیک تاریخ ایران، رسالت نسل مجاهدین را چنین تعریف میکند:
«نسل ما، رسالت خود را در سرنگونی رژیم تبهکار آخوندی و احیای حقوق ضایعشدهٔ تمام مردم ایران یافته و در این مبارزه نصیبی جز شکنجه و شلاق و اعدم و جز تهمت و افترا نداشته است.
همچنان که بارها تکرار کردهام، ما نیامدهایم که چیزی برای خود بخواهیم، ما برای نثار کردن و پرداختن آمدهایم. ما برآنیم که آزادی و حاکمیت مردم را در ایرانزمین جایگزین کنیم و چنین خواهد شد. (از سخنرانی مریم رجوی در گردهمایی جهانی ایران آزاد. ۲۷تیر ۱۳۹۹)
برای تحقق این باید بزرگ و این بهار حقیقی تاریخ ایران، یک نسل یا شاید چندین نسل لازم است حتی از حقوق طبیعی خود برای یک زیستن شرافتمند صرفنظر کنند. مجاهدین با اقتدا به مریم رجوی این فدای جمعی و بیچشمداشت را با طیب خاطر برگزیدهاند. آنها یاد گرفتهاند از همه چیز دست بشویند تا همه چیز برای ملت ایران به دست آید.
«هدف ما، هدف ما تضمین آزادی و دموکراسی به هر قیمت است، حتی به بهای فدای موجودیتمان! ما به جانب فدیهها و محنتهای بزرگ شتافتهایم، تا آزادی و خوشبختی نصیب ملت ایران شود. ما از همه چیز دست شستهایم، تا همه چیز برای ملت ایران بهدست آید و چنین خواهد شد! پس به فتح و آزادی مردم ایران باید یقین کرد، شب استبداد و ستم بیش از این نمیپاید، روز ما برمیدمد، آزادی پیروز میشود!».
(از سخنرانی مریم رجوی در ۱۷ژوئن ۲۰۰۴)
***
با چنین تعهد و پشتوانهٔ عملی آن (چشمپوشی جمعی مجاهدین از منافع فردی و وابستگیهای طبقاتی) است که میتوان به دمیدن سپیدهٔ محتوم آزادی یقین داشت. مجاهدین برای احیای شرف و حیثیت کلمات، باید چنین میکردند و در آینده نیز چنین خواهند کرد.