در شاهنامه فردوسی ضحاک، فرمانروای اهریمنی ایران است که روزی ابلیس بر شانههای او بوسه زده و بعد از آن ۲مار وحشی از شانههایش بیرون میآیند و سالیان دراز در ایران به ستمکاری و کشتار جوانان ایران و سودجویی از مغز آنان برای تغذیه مارهای روی شانههایش میپردازد، تا سرانجام با رستاخیز کاوه آهنگر و فریدون پور آبتین، ضحاک دستگیر و در البرزکوه زندانی میشود...
داستانهای ایرانی هیچگاه خالی از نکته و واقعیت زمانه نبوده و نیستند، سمبل ضحاک این زمانهٔ ما، رژیم آخوندی و مشخصاً آخوند خامنهای است که روزانه از خون جوانان کشور برای التیام دادن به کینه حیوانی و شیطانی خود و حفظ شیشه عمر ننگینش استفاده میکند.
بررسی کوتاه و اجمالی از اعدامها در همین شهریورماه حکایت از این داستان دارد:
- اعدام ۷زندانی در زندانهای رجاییشهر کرج و گچساران به تاریخ ۱شهریور
- ۴اعدام در زندان رجاییشهر و اردبیل در تاریخ ۷شهریور
- اعدام ۲زندانی محکوم به اعدام در زندان رجاییشهر کرج در ۹شهریور
- اعدام ۳زندانی بلوچ در زندان زاهدان در روز ۱۲شهریور
- ۸اعدام در زندان رجاییشهر به تاریخ ۱۴شهریور
- و اعدام ۳ زندانی کرد یعنی رامین حسینپناهی، زانیار و لقمان مرادی که در اعتصابغذا هم بودند در زندان گوهردشت کرج در تاریخ ۱۷شهریور
در جریان آخرین اعدام که طی آن ۳زندانی مبارز کرد بالای دار رفتند، رامین حسینپناهی در تاریخ ۲۲مردادماه، ۱۳اوت ۲۰۱۸، توسط نیروهای امنیتی به مکان نامعلومی منتقل شد. با گذشت زمان مشخص شد که این اقدام، برای آمادهسازی اجرای حکم اعدام بوده است؛ همچنین برادر زانیار مرادی در رابطه با وضعیت زانیار و لقمان گفت بود، آنها از روز چهارشنبه گذشته که به سلول انفرادی منتقل شده بودند دست به اعتصابغذا زده بودند و احتمال اعدام قریبالوقوع آنان وجود داشته است.
اگر به این وضعیت، موضعگیریهای گسترده بینالمللی از سوی شخصیتهایی چون اگنس کالامارد، گزارشگر ویژه در امور اعدامهای غیرقانونی یا خودسرانه و جاوید رحمان، گزارشگر ویژه ملل متحد در امور ایران را نیز اضافه کنیم، تصویر روشنتری از میزان توحش رژیم ایران در تسریع اعدام زندانیان در ایران، پیدا خواهیم کرد.
اینچنین است که اعدام و کشتار در حکومت آخوندها تبدیل به وسیله سرکوب و راه نفس زندگی و حیات حکومتی آنها شده است.
آخوند شیاد حسن روحانی
گزارش آماری اعدامها در سال ۲۰۱۷، شاهدی بر این مدعاست.
بنا به گزارش رسانهها دستکم ۵۱۷نفر در سال ۲۰۱۷ اعدام شدند:
- ۱۱۱مورد از اعدامها(یعنی ۲۱٪) توسط منابع رسمی اعلام شده است
- ۲۳۱مورد از اعدامها(یعنی ۴۵٪) با اتهامات مربوط به مواد مخدر صورت گرفته است - این تعداد ۶۵مورد کمتر از اعدامهای مواد مخدر در سال ۲۰۱۶ بوده است
- ۲۴۰مورد از اعدامها یعنی ۴۶٪) به اتهام قتل عمد صورت گرفته است – این تعداد ۹۸مورد بیشتر از اعدامهای قتل عمد سال ۲۰۱۶ بوده است
- ۳۱اعدام در ملاءعام صورت گرفته است
- دستکم ۵کودک-مجرم در بین اعدامشدگان وجود دارند
- حداقل ۱۰زن در این سال اعدام شدهاند
- احکام ۲۵۴مورد از اعدامهای سال ۲۰۱۷(یعنی ۴۹٪) توسط دادگاههای انقلاب صادر شده بود
آنچه مسلم است اینکه هدف آخوندها تنها و تنها ارعاب جامعه و خفهکردن اعتراضات اجتماعی بوده و هست؛ اعدام، شکنجه، سنگسار، دست و پا بریدن و چشم درآوردن در این رژیم، از این روست که جامه قانون به خود پوشیده است.
ویکتور هوگو در جملهای نغز چه بهجا بیان کرد که: «با هر یک اعدام یک قدم به سمت توحش و بربریت برمیداریم».
اینچنین حکومت ضحاک خامنهای از روز اول، مسیر سراشیب به سمت بربریت و عقبماندگی را طی کرده است. اما از طرف دیگر، آنچه مسلم است اینکه، کاوه آهنگر، سرانجام با شوریدن علیه این دیکتاتوری دینی بساط شکنجه و اعدام را در هم خواهد کوبید و ایرانی عاری از اعدام را بنا خواهد نهاد؛ جامعهای بر اساس آزادی، دموکراسی و برابری.
خانم رجوی در کنفرانسی بهمناسبت روز جهانی علیه اعدام در پاریس (۲۰مهر ۱۳۹۴ - ۱۰اکتبر ۲۰۱۵) معنای مقاومت در برابر چنین رژیمی را به زیبایی تمام، چنین بیان کردند
”انگیزه ما برای مقاومت تا پیروزی، کینه و انتقام نیست. انگیزه ما عشق به آزادی و انسانیت است. این فلسفه پایداری ماست“.
همچنین در ماده ۳ خود از برنامه ده مادهای برای ایران آزاد از اساس اعدام را رد و آن را برای یک جامعه مترقی و آزاد بیاساس میداند.
حرف آخر مردم و مقاومت ایران، جز این نیست و جز این هم، در تاریخ به یادگار نخواهد ماند.