یک‌سال پس از جنگ‌افروزی خامنه‌ای در منطقه، دود و دم‌های دجالگری به‌کنار می‌رود و موقعیت آشفته خلیفهٔ ارتجاع در باتلاقی که در آن فرو رفته بیشتر بارز می‌شود؛ وضعیتی که از درون رژیم و قلم، زبان و بلندگوهای «خودی» بازگو می‌شود.
مهدی محمدی مشاور قالیباف، از خطر «باخت» تمامیت رژیم و «ضربه‌های دردناک و راهبردی» که نظام دریافت کرده سخن می‌گوید. او روز ۲۱مهر در گفتگو با تلویزیون رژیم گفت: «واقع‌بینی اقتضا می‌کند که ما بپذیریم که ضربه‌هایی که نظام دریافت کرده ضربه‌های سخت و دردناکی بوده؛ ما ضربه‌های راهبردی دریافت کردیم. آنچه که برای رهبری حزب‌الله، حسن نصرالله پیش آمد چیزهای کوچکی نیست!».
مشاور قالیباف چشم‌انداز پیش‌رو برای رژیم را بدتر از این پیش‌بینی کرد و گفت: «ما وارد دوران پرتنشی شده‌ایم، وارد دورانی شده‌ایم که در آن رویدادهای غافلگیرکننده بیشتری در آینده وجود خواهد داشت».
محمدی وضعیت داغان روحیه نیروهای رژیم را هم روی دایره ریخت و گفت: «اگر حواسمان نباشد و شجاعتمان را از دست بدهیم، خواهیم باخت، من شفاف می‌گویم باید شجاع باشیم، نباید اجازه دهیم ترس بر ما چیره شود!»
در همان روز ۲۱مهر که مشاور قالیباف در تلویزیون حکومتی هشدار می‌داد که «نباید اجازه بدهیم ترس برما چیره شود»، اطلاعات سپاه هم با دستاویز قرار دادن سفر قالیباف به بیروت به سختی تلاش کرد به بسیجیان وارفته روحیه تزریق کند.
مشرق رسانه وابسته به اطلاعات سپاه خامنه‌ای به‌نحو مضحکی می‌نویسد: «ورود یک هواپیمای ایرانی به فرودگاه بیروت آن‌هم زیر بمباران صهیونیستها قابل توجه است، رئیس مجلس مثل همیشه خود لباس کاپیتانی پرواز را پوشیده و پرواز ایرانی را به لبنان رسانده است، قالیباف به‌محض رسیدن به بیروت اعلام کرد که حامل یک پیام ویژه از جانب رهبر انقلاب به مقامات لبنانی است»!
رسانهٔ اطلاعات سپاه سپس در مهمل بافی یک دنده بالاتر رفته و اضافه می‌کند: «سفر رئیس مجلس به لبنان آن‌هم زیر فشار آتشبار اسراییل اقدامی یک مرحله‌ای و مجزا از تحولات گذشته نیست، بلکه مکمل آن است. پیش از این عراقچی در وضعیتی مشابه به بیروت رفت و محاصره شهر را شکست. حالا حضور قالیباف در ناحیه ضاحیه تکمیل‌کننده سفر عراقچی که پیام قبلی را تکمیل می‌کند. به عبارتی تهران در ارائه مانور منطقه‌یی خود به‌صورت پلکانی میدان و دیپلماسی را باهم هماهنگ کرده و یک جنبش آفریده است، این تحرکات تمام اضلاع منطقه را تکان خواهد داد»!
تکان دادن منطقه پیش کش! آیا این مهملات می‌تواند، ترس و وارفتگی در ولایت ارتجاع و قرار گرفتن خامنه‌ای در معرض «ضربه‌های دردناک و راهبردی» را جبران کند؟
پاسخ را می‌توان روز بعد (۲۲مهر) از زبان کارشناسان و رسانه‌های نظام شنید که همان حرفهای مشاور قالیباف را به زبان دیگری بازگو می‌کنند.
روزنامهٔ حکومتی اعتماد می‌نویسد این وضعیت «واقعا به مصلحت نظام نیست و حاکمیت باید طرحی در اندازد و خروج از این حالت را رقم بزند». سپس به‌خطر گسترش جنگی که ناشی از جنگ‌افروزی خود رژیم است اشاره کرده و می‌نویسد: «گیریم که اسراییل به‌نظام جسارت نماید... پس باز هم همگان باید منتظر پاسخ نظام باشند و بعد پاسخ تل‌آویو و... عقلانیت حکم می‌کند این چرخه در جایی متوقف شود!» چرا که اصل «حفظ نظام و عدم خسارت به‌آن، به‌هر قیمت است» (۲۲مهر).
فریدون مجلسی، دیپلمات و کارشناس ولایت هم وضعیت نیروهای نیابتی رژیم را «رو به‌افول» خوانده و گفت: اکنون «گروهها (نیابتی‌های رژیم) به‌فکر خلاص شدن از شرایط نامطلوب افتاده‌اند و در این موقعیت شاید به‌سازش تن دهند» چرا که «مسأله نداشتن امید از چشم‌اندازی مثبت است» و «امروز اقتدار نظامی حزب‌الله ضعیف شده، بسیاری از فرماندهان نظامی و رهبران اصلی این گروه کشته شده‌اند، تدارکات نظامی‌اش مصرف شده و اعضای این گروه آسیب دیده‌اند. پس عقب‌نشینی در این شرایط متصور است».
کارشناس رژیم آنگاه پیآمد خطرناک ادامهٔ جنگ‌افروزی را گوشزد کرد که «نظام باید به‌این مسائل فکر کند» چرا که این وضعیت «بحرانهای اجتماعی [خطر قیام] را به‌وجود می‌آورد» (ستارهٔ صبح-۲۲مهر).
