هر سال در سالگرد حماسهٔ فروغ جاویدان، سران، کارگزاران و رسانههای نظام از یکطرف جشن میگیرند که هنوز سرنگون نشدهاند، از طرفی نسبت بهدشمنی که زهر چشم سرنگون شدن را از آن چشیدهاند، مینالند و هشدار میدهند.
اما امسال وضعیت متفاوت است و نالهها نسبت بهخطر آن دشمن تبدیل به هشدارهای معنادار شده است. یکی با یادآوری فروغ میگوید «حملهٔ مجاهدین طوفانی بود» (پاسدار ریحانی- سرکردهٔ تیپ سپاه کرمانشاه-۵مرداد)، دیگری از «هزاران نیرو با صدها نفربر» رزمی مجاهدین میگوید که «به ۳۰کیلومتری کرمانشاه رسیدند» (آخوند نوروزی در مجلس ارتجاع-۵مرداد)، آن یکی یادآوری میکند «مجاهدین در روز حمله به مهران شعار «امروز مهران فردا تهران» سر دادند» و «فرصت را برای نابودی نظام مناسب دیدند» (پاسدار ناصح، از سرکردگان سپاه در فروغ-۵مرداد).
از سویی در مقایسه با سالهای گذشته، جشن سرنگون نشدن با اضطراب سرنگونی آمیخته شده است. پاسدار فدوی، جانشین فرماندهٔ کل سپاه علت را گفت. او که در مراسمی که بهمناسبت سالگرد «مرصاد» حرف میزد، با اضطراب گفت: «آن مجاهدینی که» در عملیات فروغ «جان سالم بهدر بردند الآن چه خباثتهایی» علیه نظام «بهوجود آوردهاند، از زمانی که در عراق بودند تا الآن که بهآلبانی رفتهاند»؛ از جمله «همچنان خیلی از خباثتهایی که در فضای مجازی علیه نظام صورت میگیرد» زیر سر اینهاست، حتی «در مورد مسائل حجاب که همین الآن بهصورت یک جنگ» توسط مردم علیه نظام «در همهٔ کشور گسترده شده، نوک پیکان حملات و این جنگ با نظام مجاهدین هستند» (۵مرداد).
پاسدار قالیباف نیز در مجلس ارتجاع آژیرها را بهصدا در میآورد که امروز هم «مجاهدین از دشمن خارجی عداوت بیشتری با نظام دارند» (۵مرداد) و ارتش تحتامر خامنهای هم بهمناسبت فروغ بیانیه میدهد، اما بیش از آن که به خطر ۳۴سال پیش بپردازد، نسبت به خطر امروز هشدار میدهد و با سیلی صورت بیرمق نظام را سرخ میکند که «ارتش و سپاه، تحت فرماندهی خامنهای با هوشیاری تمام، در صیانت از نظام لحظهای تردید به خود راه نمیدهند!». پاسدار وحیدی، وزیر کشور رژیم هم میگوید امروز «دشمن جنگ همهجانبهیی را علیه ما بهراه انداخته» که گسترده است و «ابعاد مختلف دارد، از بعد امنیتی» تا «تخریب و سوار شدن بر موج نارضایتی اجتماعی» و شعلهور کردن خیزشها و قیامها، دشمنی که «با بهرهگیری از ابعاد متنوعی که در اختیار دارد» از هر سو بهما میتازد و حملهاش «همهجانبه» است (۵مرداد۱۴۰۱).
روشن است امسال کابوس فروغ بیش از همیشه بهجان نظام افتاده است. برای همین هم خامنهای با این هشدار که «خدای سال۶۰ همان خدای امسال است!» (۷تیر) اذعان کرد که بار دیگر رژیمش در گرداب بحران سرنگونی قرار گرفته، تا جایی که «برخی افراد» نظام که در گذشته «در مقابل ضربات شمشیر ایستادگی کردند» امروز با دیدن چشمانداز سرنگونی وارفتهاند و «در میدان جنگ نرم و در مقابل شبهات (دشمن) زمین خوردهاند» (۵مرداد۱۴۰۱).
کابوس بیسابقهٔ فروغ و لرزهٔ سرنگونی ناشی از چند علت است:
۱-شدت بیسابقهٔ نفرت و خشم اجتماعی که هر لحظه قیامی آتشین را در چشمانداز قرار داده است
۲-گسترش کانونهای شورشی و شدتگیری کمی و کیفی عملیات آنها
۳- شکست استراتژی خامنهای در آوردن جلاد۶۷ جهت مرعوب کردن جامعه. تا جایی که امروز شعار «مرگ بر رئیسی» فراگیر شده است
۴- شکستهای بینالمللی رژیم
همین وضعیت باعث شده نالههای سالهای گذشته نسبت به فروغ، تبدیل به زنگهای خطر درباره پیشروی همهجانبهٔ مجاهدین و کانونهای شورشی شده است