ضربه گیجکننده
طبق تجربهٔ سالیان طولانی، هر گاه فاشیسم دینی در رویارویی با مقاومت ایران، ضربههای کاری و گیجکننده دریافت میکند، قافیه کم میآورد به جفنگگویی و جفتکاندازی متوسل میشود. در جریان برگزاری کنفرانس ایران آزاد۲۰۲۱ و پس از آن شاهد یک سکوت و خفهخونگیری معنادار در رأس حاکمیت و رسانههای زنجیرهیی بودیم. برخی از آنها بهصورت قطرهچکانی و کنترلشده، به بخش کوچکی از سخنرانی مایک پنس انعکاس داده و بخش عمده و اصلی آن را پوشاندند. سیاست دیکته شده به آنها از سوی تاریکخانهٔ اشباح بر این قرار گرفته بود که مواضع معاون رئیس جمهوری پیشین آمریکا در مورد جایگاه و موقعیت سازمان مجاهدین و نقشآفرینی کانونهای شورشی و نیز حمایت او از برنامهٔ ۱۰مادهای خانم مریم رجوی را سانسور کرده و کل سخنرانی را به داستان برجام منحصر کنند. مانند این انعکاس از سایت حکومتی جماران:
«معاون دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا در همایشی که از سوی (مجاهدین) در واشنگتن ترتیب داده شده بود، از سیاست دولت جو بایدن در قبال موضوع توافق هستهیی و برنامه هستهیی ایران انتقاد کرد.
مایک پنس معاون دونالد ترامپ رئیسجمهور پیشین آمریکا در یک همایش (مجاهدین) در واشنگتن، مدعی شد تلاشهای جو بایدن برای احیای توافق هستهیی موجب ترغیب ایران به خصومت منطقهیی بیشتر از سوی تهران میشود».
شارلاتانیسم خبری
دجالیت و شارلاتانیسم ساندویچ شده در این سیاست خبری، واضحتر از آن است که نیازی به تشریح داشته باشد. رسانههای زنجیرهیی دیکتاتور یکی پس از دیگری با الصاق خلاصهای از خبرهای مربوط به برجام به این خبر، بهطور همزمان یک پروپاگاندای مشخص را در مورد مجاهدین پیش بردهاند؛ و این اصل ماجراست.
پررنگ کردن موضوع برجام در سخنرانی مایک پنس، مفهومی جز کمرنگ کردن و بلکه سکوت معنادار در مقابل قسمت اصلی گفتارهای او ندارد. این سیاست دیکته شده، ناشی از شدت و اهمیت ضربه به گیجگاه خامنهای و سران رژیم بود. آنها گمان میکنند جهان در عصر سانسور رسانهیی و بایکوت خبری قرار دارد و کسی پخش زنده کنفرانس ایران آزاد ۲۰۲۱ و خبرهای وایرالشدهٔ آن را ندیده و نشنیده است.
نکات روشن در موضعگیری مایک پنس
اگر عمامهداران ریایی همچنان میخواهند در تجاهل، شارلاتانیسم و وارونهنمایی و گاوگیجگی خود بمانند و از شدت غیظ به خود بپیچند، مشکلی نیست. برخلاف تمایل آنان، مواضع مایک پنس با صراحت و شفافیت، تمایل جبهه گستردهیی از مردم آمریکا و طیفهای سیاسی آن را به سرنگونی دیکتاتوری حاکم بر ایران و جایگزینی آن توسط یک آلترناتیو آماده با یک جمهوری دمکراتیک به رهبری خانم مریم رجوی بازگو کرد. این موضعگیری بهمثابهٔ دست رد زدن بر سینهٔ آلترناتیوهای فیک و دستساز رژیم و گزینههای رتوش و اصلاح همین دیکتاتوری یا بر سر کار آمدن بازماندگان دیکتاتوری سلطنتی بود.
معاون رئیس جمهور پیشین آمریکا بیپرده و بدون ابهام از سازمان مجاهدین خلق ایران نام برد و بر نقش کانونهای شورشی بهعنوان نقطهٔ امید مردم ایران تأکید کرد و آنها را نیروی تغییر نامید. بخشی از سخنان او شایان یادآوری است:
«یکی از دروغهای بزرگ رژیم این است که باید این وضعیت راپذیرفت؛ اما یک آلترناتیو بهخوبی آماده وجود دارد: سازمان مجاهدین خلق ایران که دارای همه صلاحیتها و برخوردار از حمایت مردم و متعهد به آزادی و حقوقبشر است و توسط یک زن خارقالعاده، مریم رجوی، رهبری میشود که برای جهان الهامبخش است. برنامه ۱۰ مادهای او برای آینده ایران تضمینکننده آزادی بیان و اجتماعات و آزادی مردم ایران برای انتخاب رهبرانشان است
همه علائم نشان میدهند که مردم ایران آماده تغییر هستند و رژیم استبدادی در ایران روزهایش به شمارش افتاده است.
کانونهای شورشی نقطه امید مردم ایران هستند»...
ضرورت دستگیری و محاکمهٔ ابراهیم رئیسی به جرم جنایت علیه بشریت و قتلعام۶۷، فرازی دیگر از سخنرانی مایک پنس بود که رسانههای وابسته با رژیم سانسور جرأت نکردهاند حتی اشارهوار به آن بپردازند.
دعوت مجاهدین به توبه!
انعکاس چنین سخنانی در داخل و خارج ایران، استبداد فرتوت دینی را در تنگنای عجیبی قرار داد.
سخنگوی وزارتخارجهٔ آن، پس از یک تأخیر ۴روزه در پاسخ ناگزیر به سؤال یک خبرنگار حکومتی واکنشی از خود نشان داده که تأمل در آن گویای وضعیت فلاکتبار فاشیسم مذهبی در سراشیب سقوط و سرنگونی است.
تکرار دعاوی نخنما مانند پرداخت پول از سوی مجاهدین به شخصیتهایی مانند مایک پنس، حتی دیگر در داخل رژیم نیز خریدار ندارد و چنتهٔ خالی و دستخالیتر مدعی را برملا میکند. مضحکتر اینکه او مجاهدین برانداز و اختناقشکن را دعوت به «توبه»! و بازگشت به زیر عبای ولایت کرده است.
عجله نکنید. مجاهدین بیتردید به ایران بازخواهند گشت ولی برای براندازی و سرنگونی ولایت فقیه و آن روز زیاد دور نیست.