با تصویب لایحه CFT در یک جلسه پرتشنج مجلس ارتجاع، جنگ و دعوای دو باند خاتمه نیافته و به گمان برخی ناظران، بیشازپیش شدت خواهد یافت.
کیهان خامنهای با اشاره نیشداری به اظهارات روز گذشته ظریف در جلسه دیروز مجلس، او را مخاطب قرار داد و نوشت شما وزیر خارجه ما هستید یا مسئول رفع مشکلات آمریکا؟!
کیهان طی مقالهیی میافزاید: «هدف از مذاکرات هستهیی آنگونه که خود آقایان مطرح کرده بودند، لغو تحریمها بود و سؤال از آقای ظریف آن است که آیا تحریمها لغو شدهاند و یا دهها تحریم دیگر نیز به تحریمهای قبلی اضافه شده است؟! آقای ظریف اگر فقط به همین یک سؤال پاسخ بدهد، ارزیابی دقیقی از برجام ارائه کرده است».(کیهان ۱۵مهر ۹۷)
وطن امروز، روزنامه دیگر دلواپسان، فاش کرد: «بانک مرکزی از ماهها قبل بهطور زیرپوستی و باز هم تحت فشار برنامه اقدام FATF ترغیب شبکه بانکی به تحریم داخلی نهادهای مورد تحریم آمریکا را آغاز کرده است. دولت تا امروز هیچ گامی برای جلوگیری از وارد شدن نهادهای مالی داخلی به تحریم ریالی نهادهای انقلابی برنداشته است.
آیا این معنایی جز این دارد که بخشهایی از دولت اساساً بدشان نمیآید بخش دفاع و امنیت تحت فشار قرار گیرد؟».(وطن امروز ۱۵مهر ۹۷)
در مقابل، مهرههای باند روحانی و باندهای همسو با او از اینکه در حاکمیت و در رأس نظام یک دوقطبی به وجود آمده، ابراز وحشت کردند.
سایت جماران ۱۵مهر ۹۷ موضعگیری محمدرضا عارف، لیدر باند اصلاحطلب در مجلس را چنین منعکس کرده است: «محمدرضا عارف، در حساب توئیتری خود نوشت آنچه که در جریان تصویب لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تأمین مالی تروریسم در مجلس شاهد بودیم تلاش عدهیی در بیرون و داخل مجلس برای دوقطبی کردن فضای کشور بود. اینگونه فضای جامعه را دوقطبی کردن تبعات جبرانناپذیری برای کشور دارد».
یکی دیگر از مهرههای این باند به نام احمد مازنی نیز با اشاره به اینکه دلواپسان با این روش کشور و مجلس را دوقطبی کردهاند میگوید: «یک عده معتقدند که با تصویب FATF کشور را فروختهایم و ترکمنچای اتفاق میافتد. عده دیگری هم معتقدند که با عدمتصویب آن، کشور را با خطرات مهمی در حوزه اقتصاد مواجه میکنیم».(خبرگزاری ایرنا ۱۵مهر ۹۷)
یکی دیگر از مهرههای این باند به نام مهدی مطهرنیا به این واقعیت اذعان میکند: «رئیسجمهور و وزیر امور خارجه در ایران تنها در حد یک هماهنگکننده در عرصه سیاست خارجی عمل میکنند و تصمیمگیرنده نیستند».(سایت فرارو ۱۵مهر ۹۷)
او در واقع میکوشد به دلواپسان گوشزد کند که هیاهوی آنها بر سر هیچ است، زیرا تصویب CFT و پیوستن به FATF بهدستور خامنهای صورت گرفته و روحانی و ظریف تنها مجری بودهاند.
سؤال این است که چرا تصویب FATF حاکمیت را دوقطبی کرده است و بیش از یک سال است که موضوع تصویب آن مورد مجادله باندها است؟
واقعیت این است در صورت تصویب نهایی و اطلاع به دبیرخانه گروه اقدام مالی، این گروه با نظارت خود و اقداماتش برای شفافیت نظام بانکی و مالی، پیشگیری از پولشویی و مبارزه با آن نظارت سختی را بر فعالیتهای رژیم در این زمینهها اعمال خواهد کرد.
تصویب FATF و التزام به آن برای حاکمیت خصلت جامزهری دارد، زیرا باعث میشود که بسیاری از کارهایی را که در زمینه پولشویی، حمایت از تروریسم و... انجام میداد زیر ذرهبین دبیرخانه گروه اقدام مالی قرار بگیرد و در نتیجه نتواند بسیاری از کارهایی که در زمینه تأمین مالی تروریستها و حمایت از آنها در جهت دخالت در امور کشورهای منطقه میکرد، انجام دهد.
بهتصویب رسیدن لوایح FATF نشاندهنده این است که رژیم توان ایستادگی در برابر جامعه جهانی و فشار تحریمهای بیشتر را ندارد.
زیرا با توجه به تضعیف موقعیتش در داخل کشور و تضعیف موقعیتش در سطح بینالمللی خصوصاً زمانی که تحریمهای آبانماه هم اعمال شود، قدرت مقابله با اینهمه فشار را ندارد.
بهدلیل این واقعیت است که دولت آخوند حسن روحانی و عناصر باندش اینهمه بر تصویب آن پافشاری میکنند.
اما با توجه به خصلت جامزهری آن است که باند دلواپسان در مقابل آن ایستادگی میکنند زیرا میدانند که از الزامات تمکین به لوایح FATF خوردن جامزهرهای پیاپی است.
بنابراین نظام آخوندی در یک بنبست قرار دارد که هر راهی را که برود برایش خطرناک است و جنگ و جدال درونی نیز ناشی از واقعیت این بنبست است.
باند روحانی به یک وجه این بنبست استناد میکند و باند خامنهای هم به وجه جامزهری آن که سرانجام راه به تنازل بیپایان میبرد استناد میکند.
نتیجه تنازل بیپایان را هم خامنهای در ۲مورد به نیروهای رزیم گوشزد کرد که باعث میشود حکومتش ناگزیر شود در داخل مرزها و در داخل شهرها با مردم بجنگد.
امری که در حال حاضر نیز در بسیاری از شهرهای ایران در جریان است و مردم، مقاومت سازمانیافته و کانونهای شورشی با آن در جنگ و ستیز هستند.
طبعا با توجه به ضعف مفرط رژیم در زمینههای مختلف، در آینده نیز این جنگ هر چه بیشتر شعلهور میشود تا روزی که این نظام به سرانجام محتومش برسد و در زبالهدان تاریخ دفن شود.