بعد از اینکه خامنهای خطاب به پاسداران روحیهباختهاش با قسم و آیه و اصرار گفت در سوریه «خونها هدر نرفت»، سرکردگانش تلاش کردند به نیروهای وارفتهیی که پس از سقوط برقآسای دیکتاتوری اسد دچار یأس و ناامیدی شدند، روحیه تزریق کنند.
در اینباره، عراقچی وزیر خارجهٔ رژیم با شِکوه از فضای رسانهیی گفت: «امروز بیشتر از هر زمان دیگری باید از روحیهها مراقبت کنیم و اجازه ندهیم که دشمنان با فضای رسانهیی یاس و تزلزل در روحیهها ایجاد کنند.... حفظ روحیه مردم و اقشار مختلف در شرایط بسیار خطیر کنونی بیش از هر زمان دیگری ضروری است».
رسانه حکومتی رویداد۲۴ (۱۸دی) حرفهای عراقچی را در مطلبی زیر عنوان «شکست ارتش سوریه برای ما زنگ خطر است»، منعکس کرد. این زنگ خطر البته در بسیاری از رسانهها به صدا در آمده است.
لندن فری پرس (۱۶ دی ۱۴۰۳) با اشاره به «پوسیدگی عمیق» رژیم ولایت فقیه مینویسد: «در تحولات ۶ماه گذشته، محوری که رژیم ایران برای تقویت قدرت خود ایجاد کرده بود تا حدود زیادی از بین رفته و رژیم اسد قویترین حامی ایران در منطقه سرنگون شده است». این رسانه با اشاره به چشمانداز و آثار سقوط دیکتاتور سوریه میافزاید: «حکومت دینی ایران در روزهای پایانی خود قرار گرفته است. اتفاقات زیادی در خاورمیانه رخ داده و هیچکدام خبر خوبی برای رژیم ایران نیست».
روزنامهٔ العربی الجدید در شمارهٔ ۱۰دیماه با اشاره به مجموعهٔ تحلیلها و تفسیرهای کارشناسان عرب در این باره مینویسد:
«تمام تحلیلها متفق هستند که ایران بزرگترین بازنده سقوط رژیم اسد و تضعیف حزبالله است. ایران محوری را ایجاد کرده و بهتدریج تقویت کرده بود که از تهران تا دریای مدیترانه امتداد داشت؛ محوری که از عراق و سوریه عبور میکرد و به لبنان میرسید؛ جایی که حزبالله توسط ایران ساخته و تسلیح شده بود و کنترل داشت. طبق همان تحلیلها، این محور اکنون نابود شده است و رؤیای ایران برای ایجاد یک محور شیعی که آن را به دریای مدیترانه متصل کند، از بین رفته است».
به نوشتهٔ روزنامهٔ العرب چاپ لندن (۵دی) «تغییر تاریخی سوریه توازن منطقهیی را دگرگون خواهد کرد و شکست بزرگی برای ایران به همراه داشته است... سرمایهگذاری رژیم ایران در سوریه را تنها میتوان از منظر پروژه توسعهطلبانهیی تحلیل کرد که هدف اصلی آن صدور مشکلات داخلی ایران به خارج از مرزها و حفظ نظام تحت لوای صدور انقلاب بود. ایران بهزودی باید تمام هزینهٔ ماجراجوییهای خود در سوریه را بپردازد».
همین روزنامه روز ۱۰ دی نیز نوشت: «سال ۲۰۲۴، سال شکست پروژه توسعهطلبانه ایران در منطقه بود. سؤال این است که "جمهوری اسلامی" چگونه با این شکست که بهوضوح قادر به پذیرش آن نیست، برخورد خواهد کرد؟ ریشهٔ این شکست در بلعیدن لقمهیی است که ایران توانایی هضم آن را نداشت».
العرب با اشاره بهمعنای شکست تاریخی رژیم در سوریه میافزاید: «پذیرش این شکست باید با پایان دادن به تجارت "مقاومت"، چه در سوریه، چه در لبنان، چه در فلسطین، عراق یا یمن آغاز شود. لبنان دیگر یک"صحنهٔ نبرد"نیست. سوریه دیگر"صحنهٔ نبرد" نیست. بازی ایران در لبنان و سوریه به پایان رسیده است. اکنون بازی در جایی دیگر است: داخل ایران».
تغییر میدان بازی از سوریه به داخل ایران، ترجمان همان جملهٔ معروف خلیفهٔ ارتجاع است که گفت اگر در سوریه نجنگیم باید در کرمانشاه و همدان و سایر شهرهای ایران بجنگیم. یعنی با کنار رفتن عاملی که برای سد بستن در برابر قیام ایجاد شده بود، میدان بازی و جنگ به داخل ایران منتقل شده است.
با شکستن ستون فقرات رژیم ولایت فقیه در منطقه، پردهها کنار رفته و بیشازپیش روشن شده که هزینهٔ دهها میلیارد دلار از کیسه مردم ایران با دعاوی مضحک دفاع از حرم، برای حفظ نظام و سدبستن در برابر قیام بوده و حالا نظام پوسیده و خلیفه درمانده در معرض خطر قیام است.