در مجموع کهکشانهای امسال مقاومت ایران، حداقل ۵۰۰ شخصیت سیاسی از سراسر جهان شرکت کرده بود. بسیاری از آنها، چهرههای سیاسی و نمایندگان میلیونها نفر هستند. اغلب آنها در کشورهای دموکراتیک یا نیمهدمکراتیک زندگی میکنند و زندگی مرفهی دارند و طعم آزادی را در حیات سیاسی خودشان چشیدهاند. برخی استاد دانشگاه یا پزشک هستند و تحصیلات و مدارک بالای علمی دارند. با این حال، با حضور خود در تجمع مقاومت ایران نشان دادند که «آزادی انسان در این نیست که بتواند پزشک یا نویسنده شود. انسان به همان سان که از اشیاء، اتوموبیل و یا خانه بهرهمند میشود مالک آزادی نمیشود. انسان آزاد نمیشود مگر آنگاه که بهطور مستمر از ابتلائاتی عبور کند که در جهت کسب آزادی است. خواه در درون حصار و خواه در بیرون حصار. آزادی من از هنگامی شروع میشود که در مورد همسرنوشت بودن و رنج بردن بهخاطر انسانهای بیپناه (آوارگان یا پناهندگان) که با خشونت از مرزها رانده شده و تحت شرایط بدی از بین میروند، تردید به خود راه ندهم» (بنسایق میشل، «مبارزه، مقاومت و زندگی»، ص ۱۱).
با این تعریف، ما با تعدادی شخصیت سیاسی مواجه نیستیم، بلکه با آزادیخواهانی انساندوست روبهروییم که در پی تحقق «آرمان آزادی» در سراسر هستند و آزادی مردم ایران را نیز جزیی از رهایی خویش میدانند. این مطلب دقیقاً همان چیزی بود که هروه سولینیاک، نماینده مجلس ملی فرانسه در روز اول کهکشان، روی آن انگشت گذاشت و گفت: «آنچه که اکنون در ایران جریان دارد، آرمان آزادی است که مسأله همه مردم جهان است و ما برای آزادی همه مردم جهان مبارزه میکنیم» او در ادامه افزود: «آزادی ایران، مسأله و مسئولیت ماست» و به قلهٔ فراتری رفت و بالاترین عواطف انسانی خود را با همه مبارزان داخل میهن ما به اشتراک گذاشت. پروفسور ریتا زوسموت نیز بر جهانی بودن آرمان آزادی تأکید کرد و گفت: «خانم رجوی ما به شما ایمان داریم نه فقط بهخاطر کاری که برای مردم ایران میکنید بلکه برای آرمان آزادی و دموکراسی در جهان»! امانوئل پوتزولو نماینده پارلمان ایتالیا هم آزادی را به شعلهای تشبیه کرد که باید همه جهان را روشن کند و خطاب به خانم رجوی ابراز یقین کرد که «شعله آزادی توسط شما خانم رجوی به ایران انتقال خواهد یافت».
از این نوع جملات در صحبتهای سخنرانان، بارها به میان آمد و به این ترتیب مقاومت علیه رژیم بنیادگرای آخوندی محمل و بهانهیی شد برای پیوند باشکوهی از آزادیخواهان سراسر جهان؛ وجدانهای آگاه و مردمدوست که در شخصیت خانم رجوی گمشدهٔ خود را یافته و با حمایت از مردم ایران به فلسفه وجودی خویش نیز معنا بخشیده و به فراگیر شدن آرمان آزادی در همه جا مددرسانی میکردند. روحهای لطیف و بلند انسانی که معتقد است تا یک اسیر و زندانی در جهان وجود دارد هیچکس از نعمت آزادی کامل برخوردار نیست.
روز ۶ ژوییه ۱۹۴۱ روزولت، رئیسجمهور آمریکا پیامی به کنگره فرستاد و از «آزادیهای چهارگانه» نام برد. او پس از هر نوع آزادی میافزود «در هر جایی از جهان» و بر ضرورت گسترش آزادی در سراسر جهان تأکید میکرد: «ما طالب جهانی هستیم استوار بر چهار آزادی اساسی انسانی. نخست، آزادی قلم و بیان... در هر جایی از جهان. دوم، آزادی هر شخص برای پرستش خدا به هر نحو که میخواهد در هر جایی از جهان. سوم، آزادی و رهایی از فقر... در هر جایی از جهان. چهارم، آزادی و رهایی از ترس در هر جایی از جهان» (فلسفه به زبان ساده، ص ۱۹۵). اگر چه بعدها سیاست مماشات و مواضع پراشتباه سیاستمداران در قرار گرفتن در جبههٔ دیکتاتورها، بسیاری از این نیازهای انسانی را خدشهدار کرد با این حال اولاً نباید نیمهٔ پر لیوان را نادیده گرفت و باید نقش مثبت تعهدپذیری، نوعدوستی، همسرنوشت دیدن خود با سایر خلقها و عالمگیر بودن ارزشهای انسانی را ستود و برجسته کرد و ثانیا به کهکشان درخشان و تابناک ۱۴۰۲ افتخار کرد و به مقاومتی درود فرستاد که با گرمای پایداری چهل ساله خود به دوران یخبندان انقلابها و افول ارزشها پایان داده و عزم جزم دارد با کم کردن شر بنیادگرایی از سر مردم منطقه، آرمان آزادی را در ایران و سراسر خاورمیانه نیز بگستراند.