بازتاب درگذشت خانم مرجان و بازخورد اجتماعی و فرهنگی آن در درون جمهوری اسلامی را باید یکی از بهترین نمونهها برای شناخت دستگاه تبلیغاتی و روشهای جاری رسانهیی آن تلقی نمود و در آن دقیق شد. کالبدشکافی همین یک نمونه میتواند تمامیت یک دستگاه پروپاگاند و پمپاژ دروغ و دنائت و پلشتی را از ۴۱سال پیش به این سو معرفی کند.
در چند محور از این رخداد، نگاهی داریم به زمینهسازی یک دستگاه تبلیغاتی که سر آن وزارت اطلاعات و بازوهایش، رسانههای حکومتی اعم از روزنامهها و سایتها و تلویزیون و رادیو رژیم هستند. همینطور میپردازیم به روش بازتاب اجتماعی و فرهنگی درگذشت خانم مرجان در رسانههای مجاهدین خلق.
۱ ـ پس از درگذشت هنرمند محبوب خانم مرجان و بازتاب گستردهٔ فرهنگی و اجتماعی آن میان ایرانیان، بخشی از هنرمندان یا کنشگران ورزشی و اجتماعی داخل ایران، فقدان ناگهانی خانم مرجان را تسلیت گفته و همدردی نمودند.
۲ ـ دستگاه تبلیغاتی رژیم با هدایت وزارت اطلاعات، یک نسخهٔ جعلی از صفحهٔ اول «نشریه مجاهد شمارهٔ ۹۹۲، ۱۸خرداد ۱۳۹۹» را با عکس ۱۵هنرمند و یک ورزشکار داخل ایران که درگذشت خانم مرجان را تسلیت گفتهاند، منتشر کرد. سازمان مجاهدین خلق ۱۹خرداد اطلاعیه داد و این ترفند جمهوری اسلامی را کثیف توصیف نمود و تکذیب کرد؛ به هنرمندان نیز هشدار داد که رژیم میخواهد از آنها سوءاستفادهٔ سیاسی و تبلیغاتی کند. اطلاعیه مجاهدین تأکید کرد که سالهاست نشریه مجاهد چاپ نمیشود و خبرها و مواضع مجاهدین از طریق سایت مجاهد اعلام میشود. در این اطلاعیه آمده است که آخرین نسخهٔ نشریه مجاهد به تاریخ مهر۱۳۹۴ و شماره سریال آن ۱۰۷۶ بوده است؛ در حالی که نشریهٔ جعلی دستساز جمهوری اسلامی شماره ۹۹۲ است. یعنی ۸۶ شماره قبل از آخرین نشریه مجاهد!
۳ ـ سایت مجاهدین و سیمای آزادی در انعکاس همبستگیها و تسلیتها نسبت به درگذشت خانم مرجان، اسامی یا عکس هیچ شخصیت یا هنرمند یا کنشگر ایرانیِ بیرون از شورای ملی مقاومت یا هواداران مقاومت را انتشار نداده و اعلام نکرده است. در هیچیک از رسانههای مجاهدین یا شورای ملی مقاومت اسم و تصویر هیچکدام از آن هنرمندانی که رژیم در نشریهٔ جعلی مجاهد انتشار داده، وجود نداشته است.
۴ ـ سپاه پاسداران اطلاعیه داد و روزنامه کیهان یادداشت نوشت، با این مضمون که «قوه قضاییه باید با هنرمندانی که با خوانندهٔ منافقین اعلام همدردی کردهاند و عکسشان در نشریه این گروهک منتشر شده، برخورد کند».
این در حالی بود که اطلاعیه مجاهدین خلق منتشر شده بود و سپاه پاسداران، روزنامه کیهان، قوه قضاییه و کلیهٴ رسانههای حکومتی میتوانستند به آن استناد کرده تا جعلی بودن چنین نشریه و دروغ بودن چنین خبری معلوم شود و لااقل خود این هنرمندان مطلع شوند!
اما وقایع بعدی نشان میدهند که اساساً تمام سرمایهگذاری تبلیغاتی جمهوری اسلامی روی همین یک صفحه نشریهٔ قلابی و جعلی و دستساز وزارت اطلاعات بنا شده است. از تکذیبیه و افشاگری و روشنگری مجاهدین در هیچ رسانه و سایت رژیم خبری نیست. وزارت اطلاعات تا ۲روز این صفحهٔ نشریهٔ جعلی را دست به دست میگرداند تا بتواند اخبار هدایتشده را با آن به رسانههای حکومتی بکشاند، سپس هنرمندان را تحت فشار بگذارد و از آنها اعلام برائت بخواهد.
(یادآوری: عین همین سناریو و دنائتپیشهگی را در ماجرای قتل کشیشان مسیحی و انفجار حرم امام رضا با رهنمودهای سعید امامی، در دههٔ۷۰ علیه مجاهدین خلق اجرا کردند! عین همین رذالت را در ماجرای کشتار زائران حج در تابستان ۱۳۶۶ اجرا کردند و به مجاهدین خلق نسبت دادند!)
۵ ـ در حالی که مجاهدین خلق اصلاً از حمایت هیچ شخصیت یا هنرمندی به اسم و عکس، نگفته و ننوشته بودند (جز در مورد شخصیتها و هنرمندان عضو شورا یا هوادارن مقاومت)، ناگهان سایتهای حکومتی «اقتصاد ۲۴» و «اصفهان امروز» و چند رسانه و سایت دیگر رژیم، یک تیتر یکسان و مشترک را همراه با کلیشهای از نشریهٔ دستساز و جعلی مجاهد، در تاریخ ۲۱خرداد ۹۹ علنی کردند: «اعلام برائت هنرمندان از سوءاستفاده تصویرشان در روزنامه مجاهدین خلق».
سایت اقتصاد۲۴ رژیم این توضیح را هم اضافه میکند که: «نشریه مجاهد که دیدگاههای گروهک منافقین را بازتاب میدهد، در یکی از شمارههای اخیر خود تصویر ۱۵ بازیگر و یک ورزشکار ایرانی را روی جلد برد».
۶ ـ این خبر دروغ و تصاویر آنکه علنی شد، روزنامه کیهان وارد صحنه شد تا ادامهٔ سناریو را پیش ببرد. این روزنامه و سایت وابستهاش با نام «کیهان امروز» در روز ۲۲خرداد ۹۹ تیتر زدند که: «سانسور برائت برخی هنرمندان از خواننده نفاق!». در ادامه روی تنها منبع سرمایهگذاری تبلیغاتیشان که فقط همان یک صفحهٔ نشریهٔ کذایی و جعلی است، توضیح نوشتند که: «انتشار تصاویر برخی از هنرمندان بر روی جلد یکی از نشریات سازمان منافقین سبب ناراحتی جامعه هنری شد و برخی هنرمندان به این رفتار وقیحانه واکنش نشان دادند. رسانههای منافقین، برائت برخی هنرمندان از خواننده زن جریان نفاق را سانسور کردند!».
۷ ـ پرسش این است که مجاهدین خلق چه خبری از حمایت هنرمندان داخل ایران را اعلام کرده بودند که حالا باید آن را تکذیب کنند؟ مگر آن صفحهٔ کذایی و جعلی انتشار عکس هنرمندان توسط وزارت اطلاعات ـ و لابد در همدستی با حسین شریعتمداری ـ ربطی به مجاهدین دارد که بخواهند آن را یا برائت هنرمندان از آن را تکذیب کنند؟
از قضا مجاهدین در اطلاعیهٔ ۱۹خرداد۹۹ تأکید کردند که هدف از این نشریهٔ جعلی، فشار بر روی هنرمندان و وادار کردنشان به موضعگیری علیه مجاهدین است. بنابراین همین ترفند وزارت اطلاعات که بارها و بارها علیه مجاهدین و دیگر مخالفان رژیم جمهوری اسلامی تکرار شده، اثباتگر اطلاعیهٔ مجاهدین در ۱۹خرداد مبنی بر فشار بر هنرمندان است. البته طبق معمول، بازار چنین ترفندهای کثیف رژیم کساد و بیرونق بوده و انسانهای شرافتمند به آن تن نداده و نمیدهند. دقت کنید:
۸ ـ سایتهای «اقتصاد ۲۴» و «اصفهان امروز» به موازات سایت کیهان و بقیه رسانههای حکومتی پس از چند روز فرافکنی و پمپاژ دروغ و پلشتی با سرمایهگذاری روی یک صفحهٔ جعلی و دستساز، سراغ چهار بازیگر تلویزیون رژیم آخوندی رفتهاند. چهار نفری که درگذشت خانم مرجان را تسلیت گفته بودند و بدون اطلاع خودشان، وزارت اطلاعات عکسشان را روی آن صفحهٔ کذایی چسبانده است. بعد همان صفحه را جلوشان میگذارند تا موضعگیری کنند.
مشاهده میشود که:
الف ــ دستگاه تبلیغاتی و وزارت اطلاعات آخوندی چه بساطی را پشت یک صفحهٔ جعلی نشریه مجاهد ساماندهی و پهن کرده است.
ب ــ سناریو را ببینید که میخواهد واکنش مرسوم و طبیعی چند صدهزار ایرانی ـ اعم از هنرمند یا غیرهنرمند ـ نسبت به درگذشت یک هنرمند مبارز را حداقل خنثی کرده و حداکثر به تهدید علیه هنرمندان تبدیل کند. سوژهٔ این سناریو هم هنرمند شورشی (خانم مرجان) نیست، بلک سازمان مجاهدین خلق است.
۹ ـ درگذشت خانم مرجان یکی از گستردهترین بازتابهای اجتماعی و فرهنگی را موجب شد. طبعاً بهدلیل تعلق ایشان به مقاومت ایران، برخی از این مواضع میتواند مفهوم سیاسی به خود بگیرد. کما اینکه برخی ایرانیان با تأکید بر جداسازی مواضع سیاسی خانم مرجان، فقدان ایشان را تسلیت گفته و ادای احترام نمودند.
سایت مجاهد و تلویزیون سیمای آزادی هرگز این ابراز همدردیها، تسلیتها و موج حمایت طیفهای گوناگون ایرانیان از خانم مرجان را بهعنوان حمایت از مجاهدین خلق اعلام نکرده است. آن صفحهٔ کذایی و دستساز و جعلی را هم که بهعمد خواست تسلیت هنرمندان را حمایت از مجاهدین جلوه دهد، بهعنوان یک ترفند کثیف وزارت اطلاعات علیه هنرمندان ایران اعلام نمود و افشا کرد.
۱۰ ـ این یادآوری ضروری بهنظر میرسد که سازمان مجاهدین خلق از سالها پیش، بارها و بارها حمایتهای کنشگران فعال سیاسی و اجتماعی و هنری و فرهنگی را که از داخل یا خارج ایران صورت گرفته، برای جلوگیری از فشارها و تهدیدهای وزارت اطلاعات آخوندی علیه آنها، علنی نکرده است. این یک رسم دیرینه و روش جاری از سالهای ۱۳۵۷ و ۵۸ در فاز سیاسی و بهطور خاص از دههٔ۶۰ به بعد تاکنون بوده است. از این رو باید تأکید نمود که خارج از آنچه مجاهدین در سایت اعلام رسمی میکنند، باقی موارد ــ مثل همین چاپ نشریه جعلی ـ همگی آلوده به پلیدیهای مافیای تبلیغاتی آخوندی بوده و میباشد.
بنابراین این همه پمپاژ دروغ و نوبتبندی رسانهیی برای طرح و استفادهٔ تبلیغاتی و کشاندن ۴ بازیگر تلویزیون آخوندی به وسط، فقط روی یک تاکتیک وزارت اطلاعات سوار شده است و آن ساختن یک صفحهٔ نشریهٔ جعلی مجاهد است.
۱۱ ـ این است تاکتیکهای ضدبشری و رذیلانهٔ ۴۱ساله یک دستگاه پمپاژ دروغ و خبرساز علیه مخالفانش بهطور خاص علیه مجاهدین خلق. دستگاهی که از هیچ و پوچ، بحرانآفرینی میکند تا سوخت ماشین سرکوب و ترور و اختناق و تهدید را برای حفظ نظام تأمین کند. نکتهٔ قابل توجه این است که وزارت اطلاعات آخوندی این تاکتیکها و خبرسازیهای دروغ را در حالی طراحی کرده و پیش میبرد که مجاهدین چندین سایت دارند، رادیو دارند و روی شبکههای اجتماعی حضور فعال دارند. رژیم میداند که مجاهدین میتوانند بلافاصله روشنگری کنند؛ ولی دستگاه تبلیغاتی رژیم آخوندی با اشراف به همهٔ اینها حاضر است چند روزی هم شده یأجوج و مأجوج تولید کند، فضا را مشوش کرده و تیر غیب را هوا کند؛ بعد از قبل آن، سرکوب در داخل ایران علیه مجاهدین را گسترش دهد و عدهیی را زیر فشار برده و به صحنهٔ رسانه بیاورد.
اگر به تفاوت کیفیت تکنولوژی تبلیغاتی در طول تاریخ و استفاده از آنها توسط دیکتاتورها نگاه کنیم، قابل فهم است که تبلیغات و شیطانسازی معروفترینشان مثل معاویه و هیتلر و گوبلز، در پلیدی و رذالت و فوق ضدبشر بودن هرگز به گرد آخوندصفتی نمیرسد و قابل قیاس نیست.
۱۲ ـ کافیست جمهوری اسلامی غلظت سانسور سازماندهی شده علیه مجاهدین را رو به داخل ایران قدری شل کند؛ آنوقت خواهد دید که افشاگریها و روشنگریهای مستند و غیرقابل انکار مقاومت ایران چگونه تمام یک دستگاه پروپاگاند و مافیای بیست و چهار ساعتهٔ دروغ و بهتان و شیطانسازی را از کار انداخته و مردم ایران از پردهبرداری و روشن شدن واقعیتهای کتمان شدهٔ این ۴۱سال حیرت خواهند کرد.