728 x 90

دست‌آوردهای ساختاری و تاریخی قیام آبان ۹۸

قیام آبان ۹۸
قیام آبان ۹۸

قیام آبان ۱۳۹۸ مرزهای سیاست، جامعه و مقاومت را در ایران دگرگون کرد. این خیزش عظیم، که به‌ظاهر واکنشی به شوک ناگهانی افزایش قیمت بنزین بود، در سطح تحلیلی عمیق‌تر نشان داد که جامعه ایران در آستانه‌ٔ یک تغییر ساختاری است؛ تغییری که نه محصول تصادف، بلکه حاصل هم‌افزایی ۴دهه مقاومت، آگاهی تاریخی و انباشت نارضایتی‌های اجتماعی است. از همین رو، آبان ۹۸ را باید نه یک حادثه، بلکه یک «لحظه‌ٔ تعیین‌کننده و تاریخی» دانست؛ لحظه‌ای که هم ماهیت نظام حاکم را آشکار کرد و هم ظرفیت انقلابی جامعه ایران را در معرض دید جهانیان قرار داد.

 

بارز کردن «وضعیت انقلابی» در جامعهٔ ایران

نخستین و شاید بنیادی‌ترین دستاورد آبان، فرو ریختن افسانه‌ٔ «بی‌عملی مردم ایران» بود. غافلگیری حاکمیت در برابر سرعت گسترش اعتراضات به ده‌ها شهر کشور، نشان داد که جامعه در وضعیتی انفجاری به سر می‌برد و هر آن امکان سربرکشیدن اعتراض از نقاط غیرمنتظره وجود دارد. این وضعیت، در ادبیات انقلاب‌ها به‌عنوان «وضعیت انقلابی» تعریف می‌شود؛ حالتی که در آن شکاف میان مردم و حاکمیت ساختاری شده و هر لحظه امکان جهش سیاسی وجود دارد. آبان ۹۸ تحقق عینی چنین وضعیتی بود.

 

سازمان‌یافتگی قیام و پیوند آن با استراتژی کانون‌های شورشی

ادامه و تعمیق تحلیل نشان می‌دهد که آبان ۹۸ نه حرکت خودجوش و بی‌ریشه، بلکه محصول یک روند قانونمند و راهبردی بود؛ روندی که مقاومت سازمان‌یافته ایران طی سالیان، با فداکاری و پایداری در برابر سرکوب، بذرهای آن را در سراسر ایران پاشیده بود. خیزش‌های اجتماعی هنگامی به انفجار تاریخی تبدیل می‌شوند که با استراتژی و سازمان‌یافتگی پیوند بخورند؛ و این دقیقاً همان نقطه‌ای است که آبان را از اعتراضات پراکنده پیشین متمایز می‌سازد. حضور کانون‌های شورشی به‌عنوان نیروی پیشتاز، نه یک فرضیه، بلکه واقعیتی بود که در نحوه‌ٔ هدایت اعتراضات، سرعت عمل، و به‌ویژه جسارت بی‌سابقه‌ٔ آنها در مقابله‌ٔ مستقیم با نیروهای سرکوب تجلی یافت.

این سطح از سازمان‌یافتگی، نشان از کارآمدی یک استراتژی موفق داشت که از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ تاکنون ستون فقرات مقاومت علیه استبداد دینی بوده است. از همین رو، آبان را می‌توان «میوه‌ٔ یک استراتژی کانون‌های شورشی» دانست؛ شکل‌گیری چنین قیامی با این ابعاد، با این گستره و با این سرعت در برابر یکی از خشن‌ترین نظام‌های امنیتی خاورمیانه، به وضوح حقانیت و نقش کارکردی این استراتژی را به اثبات می‌رساند.

 

رادیکالیزه‌شدن شعارها

یکی دیگر از دست‌آوردهای کلیدی آبان ۹۸ به حوزه‌ٔ گفتمان سیاسی بازمی‌گردد. در این قیام، شعارهای مردم نه از مطالبات صنفی، بلکه مستقیم از بطن خواست سیاسی آنها برخاست و با صراحت موجودیت نظام ولایت فقیه را نشانه گرفت. شعارهایی مانند «مرگ بر دیکتاتور» یا «خامنه‌ای حیا کن، مملکتو رها کن» نه واکنش لحظه‌ای، بلکه عصاره‌ٔ ۴دهه تجربه تاریخی و خون‌هایی بود که در مسیر آزادی ریخته شده بود. این سطح از رادیکالیسم، ثابت کرد که جامعه ایران از مرحله‌ٔ «اصلاح‌طلبی» و توهم تغییر در چارچوب نظام عبور کرده و گزینه‌ٔ «سرنگونی» به گزینه‌ٔ اصلی و غالب بدل شده است. به بیان دیگر، آبان ۹۸ بر اندیشه‌ٔ سیاسی امروز ایران این مهر را زد که راه‌حل بنیادین نه در بازسازی ساختار موجود، بلکه در برانداختن آن است.

 

تعمیق قطب‌بندی

رادیکالیسم برآمده از آبان هم‌چنین مرزبندی‌های سیاسی را در جامعه ایران شفاف‌سازی کرد. اگر تا پیش از این، جریان‌های مختلف تلاش داشتند با طرح تقسیم‌بندی‌های ساختگی میان جناح‌های حکومتی یا با ارائه‌ٔ «اپوزیسیون‌های قلابی»، میدان سیاست را مبهم و چندلایه نشان دهند، آبان نشان داد که جامعه در نهایت به ۲قطب اصلی تقسیم شده است: از یک‌سو نظام ولایت فقیه با تمام اشکال و پیوست‌های آن؛ و از سوی دیگر جنبش برانداز با پیشتازی مقاومت سازمان‌یافته. سایر دسته‌بندی‌ها هم چون «کف روی آب» با اولین تلاطم کنار رفتند.

 

نقش پررنگ زنان در قیام ۹۸

در این میان، نقش برجسته و تاریخی زنان در آبان ۹۸ را نمی‌توان نادیده گرفت. حضور پررنگ و پیشتازانه‌ٔ زنان در هدایت اعتراضات نشان داد که یک «وجود جدید تاریخی» در متن جامعه ایران شکل گرفته است؛ وجودی که ریشه در پیشتازی چند دهه‌ای زنان در صفوف مقاومت دارد و امروز به یکی از عوامل تعیین‌کننده در مسیر تحولات اجتماعی و سیاسی ایران تبدیل شده است.

 

آبان آغاز است و نه پایان

از سوی دیگر، قیام آبان نه پایانی بر حرکت اعتراضی مردم ایران، بلکه آغاز مرحله‌ای نوین بود که به‌روشنی در قیام سراسری ۱۴۰۱ بازتاب یافت. آن شرایط عینی که آبان را ممکن ساخت، نه‌تنها حفظ شد بلکه تشدید نیز گردید. بحران‌های ساختاری اقتصادی، فروپاشی مشروعیت سیاسی، شکاف‌های اجتماعی و ناتوانی نظام در مدیریت جامعه، همه‌وهمه نشان می‌دهند که زمینه‌های خیزش‌های بعدی نه کم شده و نه مهار شده است. برعکس، قیام ۱۴۰۱ اثبات کرد که آبان ۹۸ تنها نخستین پرده از سلسله‌ قیام‌هایی است که مسیر براندازی را هموار کرده است.

 

رشد کمی و کیفی کانون‌های شورشی

در کنار این تحولات عینی، عامل ذهنی انقلاب نیز در موقعیتی بالنده‌تر و کارآمدتر نسبت به آبان ۹۸ قرار گرفته است. کانون‌های شورشی به‌لحاظ کمی و کیفی رشد کرده‌اند، پراتیک‌های اختناق‌شکن آنها گسترش یافته و مقاومت ایران در عرصه بین‌المللی جایگاهی معتبرتر و اثرگذارتر یافته است. حاصل جمع این دو متغیر -شرایط عینی انفجاری و آلترناتیو کارآمد- هشدار روشنی است برای نظام: «آبان آتشین» هم‌چنان زیر پوست شهرها زنده است و لحظه‌ٔ موعود را ثانیه‌شماری می‌کند.

در یک جمع‌بندی، آبان ۹۸ نه فقط یک قیام، بلکه لحظه‌ای تعیین‌کننده در تاریخ انقلابی ایران بود که مسیر آینده را گشود؛ مسیری که اکنون بیش از هر زمان دیگر به حقیقت نزدیک شده است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/51c9139a-7c67-4f62-832f-6a8cb2ad1043"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات