کنفرانس «بحران کنونی ایران، راه خروج ممکن» که در ۲۴ آذر در مجلس ملی فرانسه به ابتکار کمیته پارلمانی برای ایران دموکراتیک برگزار شد، بازتاب شکلگیری یک اجماع در قلب اروپا پیرامون بنبست ساختاری نظام ولایت فقیه و ضرورت بهرسمیت شناختن آلترناتیوی دموکراتیک برای ایران بود. حضور نمایندگانی از طیفهای مختلف سیاسی فرانسه، در کنار شخصیتهای حقوقی و مدنی، این واقعیت را برجسته کرد که مسئله ایران از سطح یک بحران منطقهای فراتر رفته و به دغدغهای اخلاقی، حقوقبشری و امنیتی برای جامعه بینالمللی تبدیل شده است.
پیوند ارگانیک میان سرکوب داخلی و ماجراجوییهای خارجی
در کانون این کنفرانس، سخنرانی خانم مریم رجوی، تصویری مستند و تکاندهنده از وضعیت کنونی ایران ارائه داد؛ تصویری که بر پیوند ارگانیک میان سرکوب داخلی، بحرانهای اقتصادی و ماجراجوییهای خارجی رژیم تأکید داشت.
او با استناد به گزارشهای مقاومت ایران تصریح کرد: «بر اساس گزارشهای مقاومت ایران در سال ۲۰۲۵ بیش از ۲۰۰۰زندانی اعدام شدهاند… رژیم میخواهد برای جلوگیری از شکلگیری قیام مردمی فضای وحشت ایجاد کند». اعدام دستکم ۶۰زن و وجود ۱۸تن از زندانیان در معرض اعدام نشان میدهد که خشونت دولتی نه یک واکنش مقطعی، بلکه بخشی از استراتژی بقا در نظامی فرسوده است.
خانم رجوی با نگاهی تحلیلی، این سرکوب را نشانه قدرت ندانست، بلکه آن را واکنشی هراسآمیز در برابر گسترش مقاومت اجتماعی ارزیابی کرد و گفت: «با وجود این، آنچه که رشد میکند، نه ترس، بلکه مقاومت است». وی همچنین تأکید کرد که تورم، فقر و غارت ثروتهای ملی در خدمت «بمبسازی، موشکسازی و جنگ»، جامعه را به نقطه انفجار رسانده و اعتراضات را از خیابان به زندانها کشانده است.
در این چارچوب، اشاره خانم رجوی به جنگ ۱۲روزه خردادماه، واجد اهمیت راهبردی بود. او تأکید کرد که این رویداد «حقانیت راهحل سوم این مقاومت را اثبات کرد؛ راهحلی که نه جنگ خارجی است و نه مماشات، بلکه تغییر رژیم بهدست مردم و مقاومت». این گزاره، هسته مرکزی گفتمان شورای ملی مقاومت را بازتاب میدهد؛ گفتمانی که همزمان از مداخله خارجی و بازتولید استبداد فاصله میگیرد.
از منظر تاریخی نیز، خانم رجوی با یادآوری «به سرقت رفتن انقلاب ۵۷» ثابت کرد که چگونه استبداد مذهبی با مصادره یک انقلاب مردمی، مسیر دموکراسی را مسدود نمود و امروز نیز «برای جلوگیری از قیام، به تبلیغات گسترده علیه مقاومت و تفرقهافکنی در اپوزیسیون» متوسل شده است. در برابر این وضعیت، خانم رجوی چشماندازی روشن ارائه کرد: «مقاومت ایران خواهان یک جمهوری دموکراتیک، کثرتگرا، غیراتمی و مبتنی بر جدایی دین از دولت، برابری زن و مرد و لغو قوانین شریعت آخوندی است.»
اعدام، بیانگر ضعف فزاینده حاکمیت
سخنان کریستن اریگی، رئیس کمیته پارلمانی برای ایران دموکراتیک، این تحلیل را با دادههای تکاندهنده تکمیل کرد. او اعلام کرد: «ایران با موج بیسابقهای از اعدامها روبهروست؛ ۳۳۶نفر تنها در ماه نوامبر اعدام شدهاند». به گفته او، این آمار «نه نشانه اقتدار، بلکه بیانگر ضعف فزاینده رژیمی است که توسط مردم طرد شده است».
خانم اریگی با اشاره به پروندههایی چون زهرا طبری که بهدلیل حمایت از مجاهدین و شعار «زن، مقاومت، آزادی» به اعدام محکوم شده، نتیجه گرفت که مبارزه در ایران «فراتر از یک نبرد سیاسی، یک ضرورت انسانی و اخلاقی» است.
او با رد صریح همه بدیلهای کاذب افزود: «نه جنگ، نه دخالت خارجی، نه اپوزیسیون خودخوانده سلطنتطلب و نه مماشات با رژیم، هیچکدام نمیتوانند بنبست ایران را حل کنند». در مقابل، «راه سوم» یعنی تغییر بهدست مردم و مقاومت سازمانیافته، با گسترش کانونهای شورشی، یک واقعیت اجتماعی است. وی طرح ۱۰مادهای خانم رجوی را «مدلی مشخص و قابل اجرا برای آیندهای آزاد و دموکراتیک» توصیف کرد.
تنها راه برای آزادی مردم ایران
دیگر سخنرانان نیز هر یک از زاویهای مکمل، بر مشروعیت و ضرورت این آلترناتیو تأکید کردند. آلن ویوین با اشاره به نقض سیستماتیک کنوانسیونهای بینالمللی گفت: «نظام سیاسی در ایران علیه آزادیهای اساسی و انسانی عمل میکند و این قابلقبول نیست» و از اروپا خواست «رویکردی سختگیرانهتر» اتخاذ کند.
هروه سولیناک، نایبرئیس کمیته، دفاع از حقوقبشر در ایران را «وظیفهای اخلاقی برای هر جمهوریخواه» دانست و تأکید کرد که مقاومت سازمانیافته «تنها راه برای آزادی مردم ایران» است.
پاتریک هتزل با نگاهی امنیتی هشدار داد که سرکوب رژیم «به داخل کشور محدود نمیشود» و به اقدامات بیثباتکننده در اروپا گسترش یافته است؛ امری که نمونههای آن در احضار سفیر ایران در هلند و قرار گرفتن سپاه پاسداران در فهرست نهادهای تروریستی در استرالیا دیده میشود.
زنان قلب تپنده مقاومت
دومینیک آتیاس، از سخنرانان این کنفرانس، با پیوند زدن مبارزه مقاومت به ارزشهای جهانی گفت: «همین ارزشها توسط شورای ملی مقاومت ایران حمایت میشوند و در طرح ۱۰مادهای خانم مریم رجوی گنجانده شدهاند.»
خانم آتیاس یادآور شد که «زنان قلب تپنده مقاومت را تشکیل میدهند».
نقش محوری زنان در این مقاومت، محور مشترک بسیاری از سخنرانیها بود. ژیلبر میتران نیز با تأکید بر ضرورت عدالت برای قربانیان، اعلام کرد: «ما اینجا هستیم برای بهرسمیت شناختن اپوزیسیونی که ساختارمندترین اپوزیسیون در جهان است» و اعتماد خود را به «مریم رجوی در رأس شورای ملی مقاومت» ابراز داشت.
افتخار همبستگی با مقاومت
در نهایت، ژانپیر برار با جمعبندی سیاسی روشنی گفت: «اعدامها نشانه قدرت نیست، بلکه نشانه ضعف است» و افزود که همبستگی با مقاومت «افتخاری است که باید آن را تمرین کرد».
این کنفرانس نشان داد که در برابر رژیمی متکی بر سرکوب، اعدام و گروگانگیری، یک بدیل دموکراتیک، سازمانیافته و برخوردار از حمایت فزاینده بینالمللی شکل گرفته است.
کنفرانس مجلس ملی فرانسه را میتوان لحظهای دانست که در آن، اخلاق، سیاست و آیندهنگری به هم رسیدند؛ لحظهای که در آن، «راه خروج ممکن» نه یک شعار، بلکه یک پروژه سیاسی روشن و متکی بر اراده مردم ایران معرفی شد.