با توجه به بسیج گسترده نیروهای انتظامی، بسیجی و پاسدار در شهرهای مختلف در این روزها، و با توجه به آمادهباش رژیم در همه زمینهها برای مقابله با اعتراضات مردمی در سالگرد قیام مردم تهران در سال 88، اما امروز (7دی) 97 تظاهرات خشمگینانهای علیه رژیم در چند شهر کشور و تظاهرات بزرگی در مشهد انجام گرفت.
پیام تظاهرات قهرمانانه مردم که شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر روحانی میدادند، بیانگر نفی تمامی باندهای حکومتی و طلیعه نفی تمامیت نظام ولایتفقیه است.
شعارهای مردم در تظاهرات امروز یادآور شعارهای مردم تهران در قیام 6دی سال 88 است که شعار میدادند: ”مرگ بر دیکتاتور، نترسید نترسید ما همه با هم هستیم و نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران“
پیام اصلی این شعارها این است که جنگ مردم ایران و مقاومت آزادیستانشان با دیکتاتوری فاشیستی مذهبی خاموش نشده است، و با نفی هر دو باند حاکم که خامنهای و روحانی مظاهر آنها هستند بهشدت ادامه دارد.
ضمنا آمادهباش قبلی رژیم برای مقابله با بروز تظاهرات و اعتراضات مردمی، واکنش هراسآلود به جو انفجاری جامعه است، که بسیاری از مقامات و مهرههای حکومتی نیز به این فضای انفجاری اعتراف کردهاند.
پاسدار یزدی یکی از سرکردگان سپاه پاسداران ضدخلقی از زلزلههای اجتماعی که در تقدیر نظام ولایت است ابراز نگرانی کرده، و یک اقتصاددان نزدیک به باند روحانی گفته است کارد به استخوان مردم رسیده است.
همچنین روزنامه جوان ارگان سپاه پاسداران با اشاره به تظاهرات طیفهای مختلف مردم نوشته بود: ”وجود چنین بسترهای نارضایتی، محیطی مناسب برای ورود و فتنهانگیزی دشمن فراهم میآورد» (جوان 6دی 96)
واضح است که در فرهنگ آخوندی منظور از ”دشمن“ مقاومت آزادیستان مردم ایران است.
ملاحظه میشود که مهرهها و کارشناسان رژیم به این امر واقف هستند که بلوغ و شدت گرفتن تظاهرات خشمگینانه در تقدیر است، و از این بابت پیشاپیش نسبت به پیامدهای مرگبار آن برای نظام به یکدیگر هشدار دادهاند.
شدت نارضایتی مردم و وضعیت انفجاری جامعه به حدی است که پاسدار رحیمی سرکرده نیروی انتظامی تهران اعلام کرد از این پس به بهانه و عنوان آخوندساخته بدحجابی زنان را دستگیر و دادگاهی نمیکنند و برای آنها کلاسهای ارشادی میگذارند. ! (خبرگزاری تسنیم 6دی 96)
حرفهای این پاسدار سرکوبگر نیز نمودی از وضعیت شکننده نظام آخوندی، و شکست طرح های سرکوبگرانهٴ آن در برابر موج فزاینده اعتراضات اجتماعی است.
قبل از این هم شاهد بودیم که نیروی سرکوبگر رژیم، تجمعکنندگان در میدان انقلاب را دستگیر کرده اما پس از انتقال به میدان آزادی، آنها را آزاد میکردند. زیرا توان سرکوب را ندارد و از پیامدهای اجتماعی آن نیز بهشدت هراسان است.
چنین شرایطی بهمعنای این است که رژیم در بنبست قرار گرفته است، زیرا توان سرکوب ندارد، و از طرفی چون یکی از اهرم های بقایش سرکوب است، نمیتواند از آن نیز دست بکشد. در رابطه با چنین وضعیتی است که رژیم برای مهار جامعه به بندبازی روی آورده است.
نیروی سرکوب تا آنجا که میتواند نیرو به صحنه میآورد، اما نمیتواند آنطور که میخواهد سرکوب کند. آنچنان که امروز در مشهد نیز مردم خیلی زود متوجه ضعف رژیم شدند و دامنه اعتراضات را گسترش داده و با انسجام و اتحاد بیشتر در صحنه بودند.
پیام تظاهرات قهرمانانه مردم که شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر روحانی میدادند، بیانگر نفی تمامی باندهای حکومتی و طلیعه نفی تمامیت نظام ولایتفقیه است.
شعارهای مردم در تظاهرات امروز یادآور شعارهای مردم تهران در قیام 6دی سال 88 است که شعار میدادند: ”مرگ بر دیکتاتور، نترسید نترسید ما همه با هم هستیم و نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران“
پیام اصلی این شعارها این است که جنگ مردم ایران و مقاومت آزادیستانشان با دیکتاتوری فاشیستی مذهبی خاموش نشده است، و با نفی هر دو باند حاکم که خامنهای و روحانی مظاهر آنها هستند بهشدت ادامه دارد.
ضمنا آمادهباش قبلی رژیم برای مقابله با بروز تظاهرات و اعتراضات مردمی، واکنش هراسآلود به جو انفجاری جامعه است، که بسیاری از مقامات و مهرههای حکومتی نیز به این فضای انفجاری اعتراف کردهاند.
پاسدار یزدی یکی از سرکردگان سپاه پاسداران ضدخلقی از زلزلههای اجتماعی که در تقدیر نظام ولایت است ابراز نگرانی کرده، و یک اقتصاددان نزدیک به باند روحانی گفته است کارد به استخوان مردم رسیده است.
همچنین روزنامه جوان ارگان سپاه پاسداران با اشاره به تظاهرات طیفهای مختلف مردم نوشته بود: ”وجود چنین بسترهای نارضایتی، محیطی مناسب برای ورود و فتنهانگیزی دشمن فراهم میآورد» (جوان 6دی 96)
واضح است که در فرهنگ آخوندی منظور از ”دشمن“ مقاومت آزادیستان مردم ایران است.
ملاحظه میشود که مهرهها و کارشناسان رژیم به این امر واقف هستند که بلوغ و شدت گرفتن تظاهرات خشمگینانه در تقدیر است، و از این بابت پیشاپیش نسبت به پیامدهای مرگبار آن برای نظام به یکدیگر هشدار دادهاند.
شدت نارضایتی مردم و وضعیت انفجاری جامعه به حدی است که پاسدار رحیمی سرکرده نیروی انتظامی تهران اعلام کرد از این پس به بهانه و عنوان آخوندساخته بدحجابی زنان را دستگیر و دادگاهی نمیکنند و برای آنها کلاسهای ارشادی میگذارند. ! (خبرگزاری تسنیم 6دی 96)
حرفهای این پاسدار سرکوبگر نیز نمودی از وضعیت شکننده نظام آخوندی، و شکست طرح های سرکوبگرانهٴ آن در برابر موج فزاینده اعتراضات اجتماعی است.
قبل از این هم شاهد بودیم که نیروی سرکوبگر رژیم، تجمعکنندگان در میدان انقلاب را دستگیر کرده اما پس از انتقال به میدان آزادی، آنها را آزاد میکردند. زیرا توان سرکوب را ندارد و از پیامدهای اجتماعی آن نیز بهشدت هراسان است.
چنین شرایطی بهمعنای این است که رژیم در بنبست قرار گرفته است، زیرا توان سرکوب ندارد، و از طرفی چون یکی از اهرم های بقایش سرکوب است، نمیتواند از آن نیز دست بکشد. در رابطه با چنین وضعیتی است که رژیم برای مهار جامعه به بندبازی روی آورده است.
نیروی سرکوب تا آنجا که میتواند نیرو به صحنه میآورد، اما نمیتواند آنطور که میخواهد سرکوب کند. آنچنان که امروز در مشهد نیز مردم خیلی زود متوجه ضعف رژیم شدند و دامنه اعتراضات را گسترش داده و با انسجام و اتحاد بیشتر در صحنه بودند.