روزنامههای حکومتی در روز ۲۰ دیماه، عمدهٔ مطالب خود را به وقایع آمریکا اختصاص دادهاند تا شاید بحرانهای گریبانگیر نظام را کوچکنمایی کنند تا جایی که حتی اظهارات خامنهای مبنی بر نخریدن واکسن از کشورهای غربی را به تیترهای دوم و سوم خود راندهاند. در تیترهای دوم و سوم هم کمتر موضوع ممنوعیت خرید واکسن را برجسته کرده و اغلب موضوع رفع تحریم و برجام را در حرفهای خامنهای تیتر کردهاند.
اذعان به قصد نظام برای نخریدن واکسن
در روزنامههای باند مغلوب به نیت نظام برای نخریدن واکسن از همان ابتدا اذعان شده است.
ایران ارگان دولت روحانی به قلم علی ربیعی سخنگوی دولت نوشته است: «برنامه اولیه ما از ابتدا این بوده که پیش از اطمینان از واکسنهای تولید شده خارجی خرید نکنیم».
شرق از باند مغلوب هم نوشته است: «ماجرای واکسن کرونا برای مردم ایران حالا پیچیدهتر شده و بهنظر میآید گزینه ساخت واکسن داخلی اصلیترین و جدیترین گزینه وزارت بهداشت و مسئولان سیاستگذار در حوزه سلامت جامعه است». این روزنامه همچنین اعتراف کرده: «تا امروز قطعیترین خبر در اینباره تصیم جدی و قطعی برای واردنکردن واکسن از آمریکا و انگلیس است».
بنبست نظام در فرار از لاپوشانی علت سقوط هواپیمای اوکراینی
آرمان از باند مغلوب در مطلب خود با عنوان «آخرین اظهارنظر دادستان نظامی درباره حادثه هواپیمای اوکراینی» اذعان کرده است که «سالگرد سقوط هواپیمای اوکراینی چیزی بود که این روزها برای شبکههای اجتماعی و مردم ایران بسیار بیش از حوادثی مثل کنگره آمریکا اهمیت داشت. نکتهیی که بار دیگر نشان داد اتفاقی که منجر به جانباختن ۱۷۶نفر شد البته که فراموششدنی نیست».
این روزنامه در ادامه مطالبات خانوادههای قربانیان را یادآوری کرده و نوشته است «نخستین پرسش آن است که بعد از این حادثه چرا تا چند روز نخست، این روال پیش گرفته شد تا رسانههای مختلف و در رأس آن صدا و سیما مسیر انکار واقعیت را در پیش بگیرند؟ جریان پاک کردن محل سانحه، موشک دوم و سرنوشت آنچه در جعبه سیاه هواپیما یافت شد و البته تأخیر در ارائه جعبه سیاه به کشور ثالث هم از جمله سؤالها هستند. یا اینکه چگونه یکبار از عدم دانش در خواندن اطلاعات جعبه سیاه سخن گفته میشد و یکبار ادعا شد خود ایران میتواند اطلاعات را دریابد. دست آخر هم اعلام شد جعبه سیاه داخل کابین خلبان تا ۱۹ثانیه بعد از انفجار نخست موشک، مکالمات خلبانان را ضبط کرده؟ این در حالی است که ۲۵ثانیه بعد از انفجار نخست، موشک دوم میرسد و ظاهراً تحلیلی از آثار موشک دوم در جعبه سیاه وجود ندارد. هنوز هم بسیاری از خود میپرسند چرا در شرایط جنگی و در زمان حمله به عینالاسد اجازه پرواز به هواپیماهای معمولی داده شد؟».
روزنامه همدلی هم در مطلبی مشابه با اشاره به ضدونقیضگوییهای مقامات حکومتی در مورد زدن هواپیمای اوکراینی با موشک سپاه و همچنین ماجرای کشته شدن بسیاری در جریان نمایش تشییع جنازه پاسدار قاسم سلیمانی در کرمان به سیاست دفعالوقت نظام اشاره کرده و نوشته است: «پاسخ بسیاری از چراها، چه کسیها، چگونهها، نابلدیها و البته پاسخ ندادنها. پدران، مادران و بازماندگان این قربانیان پس از حدود یک سال هنوز پاسخ تسلابخش بر دادخواهیهای خود نیافتهاند و در این مسیر مسئولان نیز، گویی گذشت ایام را بهعنوان راهکار اصلی انتخاب کرده و به انتظار گرد فراموشی نشستهاند».
چشمانداز محتوم خفگی اقتصادی
روزنامههای حکومتی روز ۲۰دی، در جریان دعواهای باندی بر سر بودجه۱۴۰۰ هر یک بهنحوی به چشمانداز ورشکستگی اقتصادی بهعلت چپاولگریهای باندهای حاکم اذعان کردهاند.
جهان صنعت زیر عنوان باتلاق مدیران ناکارآمد نوشته است: «نکردهاند هنوز این پرسش بیپاسخ میماند که آینده اقتصاد ایران به کدام سمت حرکت خواهد کرد؟ این پرسش و پرسشهایی از این دست با لفاظیهای کوتاهمدت مقامات مسئول قابل پاسخگویی نخواهد بود». این روزنامه در ادامه به بیبرنامگیهای بانک مرکزی اشاره کرده و نتیجه گرفته است: «اقتصاد ایران با استانداردهای روز دنیا فاصله دارد و حذف اطلاعات و دادههای آماری از سوی بانک مرکزی امکان پیشپذیری اقتصادی و عبور آسان از دوران گذار اقتصادی را غیرممکن کرده است».
شرق در مطلبی به قلم راغفر اقتصاددان حکومتی با اشاره به ترفندهای دولت روحانی در فروش چند باره اوراق قرضه نوشته است «رشد بیش از صد درصدی هزینههای لازم برای پرداخت اصل و سود اوراق بدهی در کنار افزایش حدود ۲۰درصدی درآمدهای مالیاتی معنایی جز این ندارد که در آینده نزدیک تمامی درآمدهای مالیاتی نیز برای پرداخت اصل و سود اوراق بدهی دولت کفایت نخواهد کرد و عملاً دولت ایران ورشکسته میشود».
«سلطان آدرس غلط» نام مطلب دنیای اقتصاد است که ضمن اشاره به سیاستهای اقتصادی باند روحانی هشدار داده «چنانچه تدبیرهای فوری اتخاذ نشود، تنفسهای کوتاهمدت پایدار نخواهد بود». این روزنامه در ادامه با اشاره به اینکه اقتصاددانان حکومتی روش خود را «نئولیبرالیسم» نامیدهاند نوشته است: «ساختار فعلی اقتصاد ایران نه تنها هیچ شباهتی به «نئولیبرالیسم» و «سرمایهداری» ندارد، بلکه بهقول استادی به «سرمایهبرداری» شبیهتر است که در چارچوب آن، منابع عمومی با مکانیسمهای رانتی تخصیص مییابد و برندگان این نوع تخصیص منابع هم ثروتمندان هستند».
پاسخ یک مماشاتچی به مماشات طلبان باند غالب
در روزنامههای حکومتی ۲۰دی بحث بر سر مذاکره کردن و مذاکره نکردن با آمریکا بهدنبال اظهارات اخیر خامنهای همچنان جریان دارد.
در روزنامه ابتکار از باند مغلوب در پاسخ تلویحی به خط انقباضی در اظهارات خامنهای در مطلبی با عنوان «آتش زیر خرمن دموکراسی!» با اشاره به وقایع آمریکا نوشته است: «حال که بخشی از واقعیت آمریکا نمایان شد، به نظر تان دنیا ترسناکتر از قبل نیست؟ به نظر تان با این فرضهای واقعی جدید، تعریف فانتزی از سیاست چقدر میتواند کارگشا باشد؟ هیچکس به اندازه ما ایرانیان ندیدیم که حضور ترامپ چقدر میتواند تعیین سرنوشت را از کف ما بگیرد. ما انتخاب کردیم که از در گفتگو وارد شویم، اما ملتی که آن سوی در بود، انتخاب کرد که آن در را گِل بگیرد! در این شرایط فکر نمیکنید که حق تعیین سرنوشت پیچیدهتر از آن است که تصور میکردیم؟ با این پیچیدگی و درهمتنیدگیِ مؤلفههای تعیینکننده، به نظر تان میشود در مقابل سیاست ناز کرد؟ میتوان با آن قهر کرد؟ به گمانم باید از نو همه چیز را محاسبه کنیم! سیاست در چهرهای که دارد نشان میدهد، خشنتر و بیرحمتر از آن است که بشود با آن بازی قهر-آشتی راه انداخت!».